Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
real time
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
Other Matches
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
background
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
dynamic
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamically
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
session
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
sessions
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
c
استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
execute
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
simultaneous
دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
fix
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
fixes
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
statements
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
flowchart
شرح فرآیند
regulate
کنترل فرآیند
regulates
کنترل فرآیند
deposition
فرآیند پوشاندن
depositions
فرآیند پوشاندن
regulating
کنترل فرآیند
decayed
فرآیند سیگنال
decay
فرآیند سیگنال
flow diagram
شرح فرآیند
regulated
کنترل فرآیند
decaying
فرآیند سیگنال
decays
فرآیند سیگنال
halted
فرآیند را متوقف میکند.
halt
فرآیند را متوقف میکند.
halts
فرآیند را متوقف میکند.
phase
بخشی از فرآیند بزرگتر
phases
بخشی از فرآیند بزرگتر
phased
بخشی از فرآیند بزرگتر
documenting
نوشتن شرح یک فرآیند
documented
نوشتن شرح یک فرآیند
selections
عمل یا فرآیند انتخاب
initialization
فرآیند مقداردهی اولیه
normalization
فرآیند یا داده نرمال
finishes
انتهای فرآیند یا تابع
finish
انتهای فرآیند یا تابع
document
نوشتن شرح یک فرآیند
selection
عمل یا فرآیند انتخاب
masters
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
master
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
inherited error
خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
mastered
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
technical
مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
checked
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checks
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
stages
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
stage
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
pagination
فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
processes
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
pause key
[کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
jams
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
microinstruction
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
hunting
فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
jam
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
process
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
jammed
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
static
چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
recognition
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
indexing
فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
cancellation
عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
schemata
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schema
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
process
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
frameworks
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
processes
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
flag
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
flags
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
quantize
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
deterministic
نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
cancel
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancelling
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
failure
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
flow diagram
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
failures
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
coordination
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
products
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
flowchart
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
product
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
mastering
فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
enhancer
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
cancels
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
levelled
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirected
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
leveled
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirecting
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
congestion
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirects
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
indicator
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
redirect
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
propagates
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
levels
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagate
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
stops
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopped
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopping
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
cams
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
analysis
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
stop
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
cam
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
inhibit
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
cycled
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
maintenance
فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
operator
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
searchingly
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
operators
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
enabling
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
quiescent
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
deallocate
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
enabled
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enable
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
advisory lock
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
sensor
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
sequence
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequences
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
cycles
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
conversion tables
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
cycled
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
relevance
1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
initialize
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
activating
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activates
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activate
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activated
آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
scan
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scans
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
hot
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
quick format
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
speeches
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speech
که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
targeted
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targets
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targetting
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targeting
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targetted
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
target
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
fix
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fixes
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
emulation
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
appliance computer
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
asynchronous
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
cambridge equation
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
client side
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
transferring
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
wavetable
حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است
stylus
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
thimble printer
چاپگر کامپیوتری که از نوک چاپ مشابه wheel-daily استفاده میکند ولی به شکل انگشتانه است
styluses
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styli
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
task
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
diagnostic
کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
machine
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
tasks
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
machined
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machines
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
simulators
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
interactive video
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
bug
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com