English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
monopoly management مدیریت انحصاری
Other Matches
monopoly امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopolies امتیاز انحصاری کالای انحصاری
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarted buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
exclusive انحصاری
patents انحصاری
patented انحصاری
patenting انحصاری
monopolistic انحصاری
soles انحصاری
patent انحصاری
merest انحصاری
sole انحصاری
sole right حق انحصاری
mere انحصاری
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
monopoly position موقعیت انحصاری
patent دارای حق انحصاری
patented دارای حق انحصاری
market trust بازار انحصاری
patents دارای حق انحصاری
monopolist سیاست انحصاری
exclusive or یای انحصاری
preemptive قبضهای انحصاری
patenting دارای حق انحصاری
monopoly price قیمت انحصاری
monopoly output تولید انحصاری
monopoly restriction محدودیت انحصاری
sole agent نماینده انحصاری
monopoly bank بانک انحصاری
sole تنها انحصاری
soles تنها انحصاری
restricted مقیدالتداول انحصاری
monopolistic competition رقابت انحصاری
monopoly power قدرت انحصاری
monopolizing امتیاز انحصاری گرفتن
patents انحصاری به ثبت رساندن
monopolized امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize امتیاز انحصاری گرفتن
exclusive economic zone منطقه اقتصادی انحصاری
monopolises امتیاز انحصاری گرفتن
exclusive or cate دریچه یای انحصاری
exjunction gate دریچه یای انحصاری
exclusive or element عنصر یای انحصاری
exclusive or gate دریچه یای انحصاری
sole selling right حقوق فروش انحصاری
patent right حق انحصاری ثبت شده
patent انحصاری به ثبت رساندن
sole distributor contract قرارداد توزیع انحصاری
theory of monoplistic competition نظریه رقابت انحصاری
patented انحصاری به ثبت رساندن
monopolizes امتیاز انحصاری گرفتن
oligapoly فروش نیمه انحصاری
oligopsony خرید نیمه انحصاری
patenting انحصاری به ثبت رساندن
sole arbitrator حکم یا داور انحصاری
fixed stock مالک انحصاری سهام
monopolization گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
patent law قانون ثبت انحصاری اختراعات
exclusive nor gate دریچه نقیض یای انحصاری
sole tenant مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
patent حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patents امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patenting امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patent امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patents حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
severalty مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
free fishery حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
countervailing power مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
copyrights حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyright حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
menage مدیریت
generalship مدیریت
superintendence مدیریت
stage direction مدیریت
matronage مدیریت
managership مدیریت
leadership مدیریت
administratorship مدیریت
conductorship مدیریت
directorate مدیریت
administrations مدیریت
directorship مدیریت
directorates مدیریت
managements مدیریت
administration مدیریت
management مدیریت
directorships مدیریت
management report گزارش مدیریت
management science علم مدیریت
management system سیستم مدیریت
managerial economics اقتصاد مدیریت
materials management مدیریت مواد
career management مدیریت مشاغل
materiel cognizance مدیریت کالاها
materiel management مدیریت اقلام
materiel management مدیریت اماد
concurrency management مدیریت همزمانی
management graphics مدیریت گرافیک
management expenses مخارج مدیریت
financial management مدیریت مالی
interlocking directorate مدیریت واحد
file management مدیریت فایل
file management مدیریت پرونده
file management مدیریت پرونده ها
trusts مدیریت امانی
trusted مدیریت امانی
educational administration مدیریت اموزشی
foremanship مدیریت سرکارگری
maladministration سوء مدیریت
facilities management مدیریت امکانات
data management مدیریت داده ها
job management مدیریت برنامه
inventory management مدیریت موجودی
industrial management مدیریت صنعتی
demand management مدیریت تقاضا
trust مدیریت امانی
directorate مقام مدیریت
scientific management مدیریت علمی
configuration management مدیریت پیکربندی
directorates مقام مدیریت
setup <idiom> مدیریت داشتن
superintendence ریاست مدیریت
superintendency ریاست مدیریت
supply management مدیریت عرضه
system mangement مدیریت سیستم
task management مدیریت کار
task management مدیریت وفیفه
run the show مدیریت کردن
resource management مدیریت منبع
record management مدیریت رکوردها
operational management مدیریت عملیاتی
production management مدیریت تولید
personnel management مدیریت استخدام
ownership and management مالکیت و مدیریت
personnel management مدیریت پرسنلی
postal directory مدیریت پست
pyramiding مدیریت واحد
memory management مدیریت حافظه
record management مدیریت مدارک
flows مدیریت جریان داده
project management system سیستم مدیریت پروژه
flow مدیریت جریان داده
flowed مدیریت جریان داده
top level management مدیریت سطح بالا
file management program برنامه مدیریت فایل
wildlife management مدیریت حیات وحش
memory management program برنامه مدیریت حافظه
spatial data management مدیریت داده فضایی
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
server ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
project management program برنامه مدیریت پروژه
lower level management مدیریت سطح پایین
materiel cognizance مدیریت تشخیص کالا
frameworks مدیریت پایگاه داده
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
middle level management مدیریت سطح متوسط
intendancy مدیریت حوزه مباشرت
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
input/output مدیریت و کنترل میکند
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
letters of administration سند مدیریت ترکه
directed مدیریت یا سازمان دهی
directs مدیریت یا سازمان دهی
database management مدیریت پایگاه داده ها
data processing management مدیریت پردازش داده
data management system سیستم مدیریت داده ها
data management programs برنامههای مدیریت داده ها
data base management مدیریت پایگاه داده
data base management مدیریت پایگاه داده ها
direct مدیریت یا سازمان دهی
conveyancing مدیریت از روی مهارت
dm مدیریت داده هاanagement
framework مدیریت پایگاه داده
management مدیریت وریاست حسن تدبیر
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
career management مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
CMIS سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
computer aided factory management مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
managements مدیریت وریاست حسن تدبیر
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com