English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
configuration management مدیریت پیکربندی
Other Matches
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarts buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
configuration پیکربندی
configurations پیکربندی
set-up پیکربندی
constellation پیکربندی
configuration پیکربندی
configuration file فایل پیکربندی
spider configuration پیکربندی عنکبوتی
configurational isomers همپارهای پیکربندی
inversion of configuration وارونگی پیکربندی
planar configuration پیکربندی مسطح
configure ایجاد پیکربندی
retention of configuration حفظ پیکربندی
hardware configuration پیکربندی سخت افزار
software contigration پیکربندی نرم افزار
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
multidrop line پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
directorship مدیریت
conductorship مدیریت
superintendence مدیریت
stage direction مدیریت
directorships مدیریت
menage مدیریت
matronage مدیریت
administratorship مدیریت
managership مدیریت
directorates مدیریت
directorate مدیریت
administrations مدیریت
administration مدیریت
leadership مدیریت
managements مدیریت
management مدیریت
generalship مدیریت
materials management مدیریت مواد
personnel management مدیریت پرسنلی
ownership and management مالکیت و مدیریت
file management مدیریت فایل
financial management مدیریت مالی
materiel cognizance مدیریت کالاها
materiel management مدیریت اقلام
materiel management مدیریت اماد
monopoly management مدیریت انحصاری
foremanship مدیریت سرکارگری
personnel management مدیریت استخدام
operational management مدیریت عملیاتی
file management مدیریت پرونده
managerial economics اقتصاد مدیریت
concurrency management مدیریت همزمانی
interlocking directorate مدیریت واحد
management report گزارش مدیریت
management graphics مدیریت گرافیک
file management مدیریت پرونده ها
data management مدیریت داده ها
inventory management مدیریت موجودی
management expenses مخارج مدیریت
maladministration سوء مدیریت
demand management مدیریت تقاضا
management science علم مدیریت
educational administration مدیریت اموزشی
job management مدیریت برنامه
facilities management مدیریت امکانات
career management مدیریت مشاغل
management system سیستم مدیریت
industrial management مدیریت صنعتی
trusted مدیریت امانی
record management مدیریت رکوردها
run the show مدیریت کردن
setup <idiom> مدیریت داشتن
supply management مدیریت عرضه
scientific management مدیریت علمی
task management مدیریت وفیفه
task management مدیریت کار
directorates مقام مدیریت
trust مدیریت امانی
superintendence ریاست مدیریت
superintendency ریاست مدیریت
system mangement مدیریت سیستم
trusts مدیریت امانی
record management مدیریت مدارک
directorate مقام مدیریت
postal directory مدیریت پست
production management مدیریت تولید
memory management مدیریت حافظه
pyramiding مدیریت واحد
resource management مدیریت منبع
data management programs برنامههای مدیریت داده ها
data base management مدیریت پایگاه داده
input/output مدیریت و کنترل میکند
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
file management program برنامه مدیریت فایل
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
intendancy مدیریت حوزه مباشرت
data base management مدیریت پایگاه داده ها
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
data processing management مدیریت پردازش داده
database management مدیریت پایگاه داده ها
flowed مدیریت جریان داده
letters of administration سند مدیریت ترکه
lower level management مدیریت سطح پایین
flows مدیریت جریان داده
dm مدیریت داده هاanagement
top level management مدیریت سطح بالا
flow مدیریت جریان داده
wildlife management مدیریت حیات وحش
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
data management system سیستم مدیریت داده ها
project management program برنامه مدیریت پروژه
spatial data management مدیریت داده فضایی
server ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
framework مدیریت پایگاه داده
frameworks مدیریت پایگاه داده
memory management program برنامه مدیریت حافظه
materiel cognizance مدیریت تشخیص کالا
middle level management مدیریت سطح متوسط
project management system سیستم مدیریت پروژه
conveyancing مدیریت از روی مهارت
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
directs مدیریت یا سازمان دهی
directed مدیریت یا سازمان دهی
direct مدیریت یا سازمان دهی
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
managements مدیریت وریاست حسن تدبیر
management مدیریت وریاست حسن تدبیر
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
personal information manager برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
computer aided factory management مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
pim برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
career management مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
CMIS سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
paged memory management مدیریت حافظه صفحه بندی شده
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
mis سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
threes سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
three سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
rdbms سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
mis- سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
relational data menagement system سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
ims Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
databases که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
administrators بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
database تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
hierarchical data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
administrator بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
prints کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
printed کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
dbase iii بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
print کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
NetView معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
smis for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
dbms Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
dynamic ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamically ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
fetch سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
routines مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
fetches سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetched سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
routinely مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
devices برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
routine مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
hdbms DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
stock control program نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
user پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
operated بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
communication پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
operates بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operate بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
UDP پروتکلی که بخشی از Tcp/Ip است و در مدیریت شبکه به کار می رود و در برنامههای SNMP
critical path analysis استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
aggregate دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
action oriented management report گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
aggregates دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
users پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
partition تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
overlays فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com