Dictiornary-Farsi | مدیر تازیهای شکاری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
huntsman	مدیر تازیهای شکاری
huntsmen	مدیر تازیهای شکاری


Other Matches

field trial	مسابقه تازیهای شکاری
hounding	سگ شکاری
hunters	سگ شکاری
sporting dog	سگ شکاری
hunting dog	سگ شکاری
hounds	سگ شکاری
raptatorial	شکاری
gundogs	سگ شکاری
gundog	سگ شکاری
raptatory	شکاری
ratch	سگ شکاری
raptorail	شکاری
hound	سگ شکاری
hounded	سگ شکاری
deer hound	سگ شکاری
gun dog	سگ شکاری
hunter	سگ شکاری
feral	شکاری
buckhound	سگ شکاری
accipital	شکاری
capped watch	ساعت شکاری
accipiter	مرغ شکاری
sports car	اتومبیل شکاری
terriers	سگ بویی شکاری
terrier	سگ بویی شکاری
blood	سگ شکاری و بوی خن
sports cars	اتومبیل شکاری
birds of prey	پرندگان شکاری
birds of prey	مرغان شکاری
game	جانور شکاری
killer submarine	زیردریایی شکاری
deer dog	تازی سگ شکاری
canes venatici	سگان شکاری
shotgun	تفنگ شکاری
hunter	اسب یا سگ شکاری
game bag	خرجین شکاری
game fowl	مرغ شکاری
gazehound	نوعی سگ شکاری
canum venaticorum	سگان شکاری
shotguns	تفنگ شکاری
hunters	اسب یا سگ شکاری
Afghan Hound	سگ شکاری افغان
dogcarts	کالسکهی شکاری
dogcart	کالسکهی شکاری
staghound	تازی شکاری
sport car	اتومبیل شکاری
bow	کمان شکاری
shot gun	تفنگ شکاری
bowed	کمان شکاری
bowing	کمان شکاری
bows	کمان شکاری
ravening	شکاری غاصب
ravin	طعمه شکاری
pointer	سگ شکاری یابنده شکار
fighter cover	پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter bomber	شکاری- بمب افکن
high power	تفنگ شکاری بزرگ
accipitrine	ازجنس باز شکاری
venatic	وابسته بشکار شکاری
doublcd barrcled shot	تفنگ شکاری دو لول
venatical	وابسته بشکار شکاری
beagles	تازی شکاری پاکوتاه
bird of prey	مرغ شکاری گوشتخوار
beagle	تازی شکاری پاکوتاه
feral	حیوان شکاری وحشی
marlin	ماهی شکاری بزرگ
chasers	مفتش هواپیمای شکاری
chaser	مفتش هواپیمای شکاری
raven	شکار طعمه شکاری
ravens	شکار طعمه شکاری
pointers	سگ شکاری یابنده شکار
gamekeeper	متصدی جانوران شکاری قرقچی
accipitrine	متعلق به مرغان شکاری بازمانند
gamekeepers	متصدی جانوران شکاری قرقچی
basset	نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
goshawk	باز بال کوتاه شکاری
golden retriever	سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
salmi	خورش باگوشت مرغ شکاری
small game	پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
irish wolfhound	سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
predaceous	شکاری تغذیه کننده از شکار
sporterize	تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
predacious	شکاری تغذیه کننده از شکار
saker	باز شکاری در اروپای قدیم
gordon setter	نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
bloodhound	نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds	نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
sleuth hound	یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setter	توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setters	توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
upland game	پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
glede	انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
warden	مدیر
General manager . Director general .	مدیر کل
administers	:مدیر
manager	مدیر
moderators	مدیر
moderator	مدیر
administer	:مدیر
gerent	مدیر
administering	:مدیر
administered	:مدیر
administrators	مدیر
directors	مدیر
administrator	مدیر
managers	مدیر
executives	مدیر
director general	مدیر کل
directors general	مدیر کل
headmasters	مدیر
superintendents	مدیر
conductors	مدیر
conductor	مدیر
steward	مدیر
superintendent	مدیر
headmaster	مدیر
stewards	مدیر
director	مدیر
executive	مدیر
director generals	مدیر کل
wing shooting	شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
to hark back	برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
personnel manager	مدیر استخدام
micro manager	مدیر ریزکامپیوترها
impresarios	مدیر اپرا
stage director	مدیر نمایش
executive	مدیر اجرائی
head master	مدیر اموزشگاه
head master	مدیر مدرسه
executives	مدیر اجرائی
executive	مدیر عامل
record manager	مدیر رکورد
helmsman	رل دار مدیر
helmsmen	رل دار مدیر
executives	مدیر عامل
salaried director	مدیر موفف
sale manager	مدیر فروش
sales manager	مدیر فروش
intendant	مدیر مامورمالی
stores manager	مدیر انبارها
item manager	مدیر اقلام
receivers	مدیر تصفیه
personal representative	مدیر ترکه
padrone	مدیر ارباب
operation manager	مدیر عملیات
official liquidator	مدیر تصفیه
receiver	مدیر تصفیه
principal of a school	مدیر اموزشگاه
program manager	مدیر برنامه ها
project manager	مدیر طرحها
stage managers	مدیر نمایش
library manager	مدیر کتابخانه
works superintendent	مدیر کارخانه
project manager	مدیر پروژه ها
project manager	مدیر پروژه
official receiver	مدیر تصفیه
commissioners	مدیر مسابقات
site engineering	مدیر ساختمان
general manager	مدیر باشگاه
managing directors	مدیر عامل
commissioner	مدیر مسابقات
managing director	مدیر عامل
adminstrator of state	مدیر ترکه
administrator	مدیر تصفیه
administrators	مدیر تصفیه
principals	رئیس مدیر
principal	رئیس مدیر
manager	مدیر تیم
liquidator	مدیر تصفیه
liquidators	مدیر تصفیه
masters	مدیر مرشد
file manager	مدیر فایل
impresario	مدیر اپرا
extrepreneur	مدیر باتهور
extrepreneur	مدیر متهور
drop master	مدیر پرش
stage manager	مدیر نمایش
trustee	مدیر تصفیه
trustees	مدیر تصفیه
mastered	مدیر مرشد
chief engineer	مدیر ماشین
master	مدیر مرشد
managers	مدیر تیم
manager	مدیر مسابقه بوکس
chief financial officer [CFO]	مدیر امور مالی
corporate treasurer	مدیر امور مالی
chief executive officer [CEO] [American E]	مدیر عامل [شرکت]
proctor	مدیر اجرایی دانشگاه
managers	مدیر مسابقه بوکس
president of the board [ American E]	مدیر عامل [شرکت]
chairman of the board [of directors/managers]	مدیر عامل [شرکت]
maitred'hotel	سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
jumpmaster	مدیر پرش چتربازی
data processing manager	مدیر پردازش داده
chief clerk of the court	مدیر دفتر دادگاه
master of the court	مدیر دفتر دادگاه
computer center director	مدیر مرکز کامپیوتر
dp manager	مدیر داده پردازی
computer center manager	مدیر مرکز کامپیوتر
computer operations manager	مدیر عملیات کامپیوتر