Dictiornary-Farsi | مدیر مرشد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 146 (8 milliseconds)

English	Persian
master	مدیر مرشد
mastered	مدیر مرشد
masters	مدیر مرشد


Other Matches

mentor	مرشد
preceptor	مرشد
swami	مرشد
spiritual preceptor	مرشد
mentors	مرشد
director	مدیر
headmasters	مدیر
headmaster	مدیر
stewards	مدیر
steward	مدیر
superintendent	مدیر
superintendents	مدیر
administer	:مدیر
administered	:مدیر
administering	:مدیر
administers	:مدیر
moderator	مدیر
moderators	مدیر
conductors	مدیر
administrators	مدیر
administrator	مدیر
gerent	مدیر
conductor	مدیر
directors general	مدیر کل
director generals	مدیر کل
director general	مدیر کل
General manager . Director general .	مدیر کل
managers	مدیر
executive	مدیر
directors	مدیر
warden	مدیر
executives	مدیر
manager	مدیر
head master	مدیر مدرسه
general manager	مدیر باشگاه
head master	مدیر اموزشگاه
drop master	مدیر پرش
file manager	مدیر فایل
extrepreneur	مدیر باتهور
adminstrator of state	مدیر ترکه
extrepreneur	مدیر متهور
official receiver	مدیر تصفیه
chief engineer	مدیر ماشین
intendant	مدیر مامورمالی
commissioner	مدیر مسابقات
commissioners	مدیر مسابقات
item manager	مدیر اقلام
library manager	مدیر کتابخانه
project manager	مدیر پروژه ها
project manager	مدیر پروژه
record manager	مدیر رکورد
salaried director	مدیر موفف
sale manager	مدیر فروش
sales manager	مدیر فروش
site engineering	مدیر ساختمان
stage director	مدیر نمایش
stores manager	مدیر انبارها
works superintendent	مدیر کارخانه
project manager	مدیر طرحها
principal of a school	مدیر اموزشگاه
micro manager	مدیر ریزکامپیوترها
official liquidator	مدیر تصفیه
operation manager	مدیر عملیات
padrone	مدیر ارباب
personal representative	مدیر ترکه
program manager	مدیر برنامه ها
personnel manager	مدیر استخدام
stage manager	مدیر نمایش
managing directors	مدیر عامل
impresarios	مدیر اپرا
administrator	مدیر تصفیه
administrators	مدیر تصفیه
executives	مدیر اجرائی
executive	مدیر عامل
principal	رئیس مدیر
stage managers	مدیر نمایش
receiver	مدیر تصفیه
receivers	مدیر تصفیه
impresario	مدیر اپرا
executives	مدیر عامل
helmsman	رل دار مدیر
helmsmen	رل دار مدیر
trustee	مدیر تصفیه
managing director	مدیر عامل
managers	مدیر تیم
principals	رئیس مدیر
liquidator	مدیر تصفیه
manager	مدیر تیم
liquidators	مدیر تصفیه
executive	مدیر اجرائی
trustees	مدیر تصفیه
corporate treasurer	مدیر امور مالی
huntsmen	مدیر تازیهای شکاری
proctor	مدیر اجرایی دانشگاه
managerial	مدیر اداره کننده
chief financial officer [CFO]	مدیر امور مالی
provisional assignee	مدیر تصفیه موقت
dp manager	مدیر داده پردازی
chief executive officer [CEO] [American E]	مدیر عامل [شرکت]
data processing manager	مدیر پردازش داده
data base manager	مدیر پایگاه داده
computer operations manager	مدیر عملیات کامپیوتر
chief clerk of the court	مدیر دفتر دادگاه
computer center manager	مدیر مرکز کامپیوتر
computer center director	مدیر مرکز کامپیوتر
huntsman	مدیر تازیهای شکاری
master of the court	مدیر دفتر دادگاه
maitred'hotel	سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
managers	مدیر مسابقه بوکس
jumpmaster	مدیر پرش چتربازی
president of the board [ American E]	مدیر عامل [شرکت]
manager	مدیر مسابقه بوکس
chairman of the board [of directors/managers]	مدیر عامل [شرکت]
impresario	مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
impresarios	مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
adobe type manager	مدیر انواع فونت ادوبی
chairmen	مدیر رئیس هیئت مدیره
presidents	مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
president	مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
chairman	مدیر رئیس هیئت مدیره
registrars	کارمند اداره ثبت مدیر دروس
directors	مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
director	مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
registrar	کارمند اداره ثبت مدیر دروس
entrepreneur	مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneurs	مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
decision	مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
decisions	مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
plene administravit	دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
driver	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler	برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
real representative	قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
peripheral	مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
executive information system	نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
masters	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
headmistresses	خانم مدیر خانم رئیس
headmistress	خانم مدیر خانم رئیس
letters of administration	حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
medical regulator	تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی