Total search result: 184 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
project manager |
مدیر پروژه |
|
|
Search result with all words |
|
project manager |
مدیر پروژه ها |
Other Matches |
|
projected |
پروژه پروژه افکندن |
project |
پروژه پروژه افکندن |
projects |
پروژه پروژه افکندن |
projection |
پروژه |
project |
پروژه |
scheme |
پروژه |
projected |
پروژه |
projects |
پروژه |
schemed |
پروژه |
schemes |
پروژه |
projections |
پروژه |
profile of the road |
خط پروژه |
to shunt a project |
کنارگذاشتن یک پروژه |
project plan |
طرح پروژه |
project library |
کتابخانه پروژه |
project control |
کنترل پروژه |
project appraisal |
ارزشیابی پروژه |
design |
پروژه طرح |
designs |
پروژه طرح |
project selection |
انتخاب پروژه |
project schedule |
زمان بندی پروژه |
project technical report |
گزارش فنی پروژه |
project section |
بخش تهیه پروژه ها |
project loans |
قرضههای مربوط به پروژه ها |
project management program |
برنامه مدیریت پروژه |
project management system |
سیستم مدیریت پروژه |
long term project |
پروژه طویل مدت |
water utilization project |
پروژه بهره برداری از منابع اب |
The project was terminated as of July 1. |
پروژه از اول ژولیه به پایان رسید. |
projects |
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه |
project |
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه |
projected |
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه |
critical path analysis |
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت |
workgroup |
گروه کوچک کاربران که روی یک پروژه کار می کنند یا به یک شبکه محل وصل هستند |
When we get this project off the ground we can relax. |
وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است. |
to boondoggle [American English] |
پول و وقت تلف کردن [برای پروژه ای با سرمایه دولت بخاطر انگیزه سیاسی] |
gerent |
مدیر |
administrator |
مدیر |
director |
مدیر |
administered |
:مدیر |
directors general |
مدیر کل |
director generals |
مدیر کل |
director general |
مدیر کل |
moderators |
مدیر |
administrators |
مدیر |
executive |
مدیر |
conductors |
مدیر |
conductor |
مدیر |
administer |
:مدیر |
directors |
مدیر |
administering |
:مدیر |
administers |
:مدیر |
moderator |
مدیر |
superintendent |
مدیر |
manager |
مدیر |
executives |
مدیر |
warden |
مدیر |
superintendents |
مدیر |
steward |
مدیر |
stewards |
مدیر |
headmaster |
مدیر |
General manager . Director general . |
مدیر کل |
managers |
مدیر |
headmasters |
مدیر |
head master |
مدیر مدرسه |
manager |
مدیر تیم |
head master |
مدیر اموزشگاه |
personal representative |
مدیر ترکه |
intendant |
مدیر مامورمالی |
item manager |
مدیر اقلام |
library manager |
مدیر کتابخانه |
operation manager |
مدیر عملیات |
sale manager |
مدیر فروش |
drop master |
مدیر پرش |
extrepreneur |
مدیر متهور |
extrepreneur |
مدیر باتهور |
file manager |
مدیر فایل |
general manager |
مدیر باشگاه |
micro manager |
مدیر ریزکامپیوترها |
works superintendent |
مدیر کارخانه |
record manager |
مدیر رکورد |
salaried director |
مدیر موفف |
sales manager |
مدیر فروش |
site engineering |
مدیر ساختمان |
stage director |
مدیر نمایش |
stores manager |
مدیر انبارها |
official liquidator |
مدیر تصفیه |
padrone |
مدیر ارباب |
personnel manager |
مدیر استخدام |
principal of a school |
مدیر اموزشگاه |
program manager |
مدیر برنامه ها |
project manager |
مدیر طرحها |
managers |
مدیر تیم |
chief engineer |
مدیر ماشین |
administrators |
مدیر تصفیه |
receivers |
مدیر تصفیه |
liquidators |
مدیر تصفیه |
receiver |
مدیر تصفیه |
executives |
مدیر اجرائی |
liquidator |
مدیر تصفیه |
managing directors |
مدیر عامل |
administrator |
مدیر تصفیه |
principal |
رئیس مدیر |
principals |
رئیس مدیر |
master |
مدیر مرشد |
helmsman |
رل دار مدیر |
executives |
مدیر عامل |
stage managers |
مدیر نمایش |
mastered |
مدیر مرشد |
impresarios |
مدیر اپرا |
masters |
مدیر مرشد |
trustees |
مدیر تصفیه |
adminstrator of state |
مدیر ترکه |
stage manager |
مدیر نمایش |
trustee |
مدیر تصفیه |
commissioners |
مدیر مسابقات |
commissioner |
مدیر مسابقات |
helmsmen |
رل دار مدیر |
executive |
مدیر اجرائی |
executive |
مدیر عامل |
official receiver |
مدیر تصفیه |
managing director |
مدیر عامل |
impresario |
مدیر اپرا |
latest event time |
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد |
provisional assignee |
مدیر تصفیه موقت |
computer center director |
مدیر مرکز کامپیوتر |
chief financial officer [CFO] |
مدیر امور مالی |
corporate treasurer |
مدیر امور مالی |
manager |
مدیر مسابقه بوکس |
maitred'hotel |
سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه |
jumpmaster |
مدیر پرش چتربازی |
managers |
مدیر مسابقه بوکس |
dp manager |
مدیر داده پردازی |
data processing manager |
مدیر پردازش داده |
chief clerk of the court |
مدیر دفتر دادگاه |
master of the court |
مدیر دفتر دادگاه |
computer operations manager |
مدیر عملیات کامپیوتر |
data base manager |
مدیر پایگاه داده |
chairman of the board [of directors/managers] |
مدیر عامل [شرکت] |
president of the board [ American E] |
مدیر عامل [شرکت] |
huntsman |
مدیر تازیهای شکاری |
computer center manager |
مدیر مرکز کامپیوتر |
chief executive officer [CEO] [American E] |
مدیر عامل [شرکت] |
proctor |
مدیر اجرایی دانشگاه |
huntsmen |
مدیر تازیهای شکاری |
managerial |
مدیر اداره کننده |
impresario |
مدیر اماکن تفریحی ونمایشی |
impresarios |
مدیر اماکن تفریحی ونمایشی |
presidents |
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی |
president |
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی |
chairmen |
مدیر رئیس هیئت مدیره |
chairman |
مدیر رئیس هیئت مدیره |
adobe type manager |
مدیر انواع فونت ادوبی |
director |
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی |
directors |
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی |
registrars |
کارمند اداره ثبت مدیر دروس |
registrar |
کارمند اداره ثبت مدیر دروس |
feasibility |
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه |
optimum schedule |
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند |
entrepreneur |
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار |
entrepreneurs |
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار |
outliner |
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را |
decision |
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات |
decisions |
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات |
plene administravit |
دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی |
device driver |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
device handler |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
driver |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
drivers |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
real representative |
قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی |
peripheral |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
executive information system |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
designs |
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه |
design |
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه |
mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
pert |
Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه |
headmistress |
خانم مدیر خانم رئیس |
headmistresses |
خانم مدیر خانم رئیس |
letters of administration |
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد |
medical regulator |
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی |