English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
wowser مذهبی و خرده گیر
Other Matches
concordat پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
dribbled خرده خرده پیش بردن
dribbling خرده خرده پیش بردن
dribble خرده خرده پیش بردن
dribbles خرده خرده پیش بردن
sip خرده خرده نوشی
sips خرده خرده نوشی
sipping خرده خرده نوشی
sipped خرده خرده نوشی
churchgoer مذهبی
churchgoers مذهبی
churchly مذهبی
religious مذهبی
tenet متعقدات مذهبی
revival جنبش مذهبی
service book کتب مذهبی
sects فرقه مذهبی
holiday تعطیل مذهبی
R.E تحصیلات مذهبی
pastoral psychiatry روانپزشکی مذهبی
missionary مبلغ مذهبی
spirituality روحیه مذهبی
neologize مذهبی بودن
gurus معلم مذهبی
guru معلم مذهبی
missionaries مبلغ مذهبی
dogmatism تعصب مذهبی
missioner مبلغ مذهبی
revivals جنبش مذهبی
devout مذهبی عابد
sect فرقه مذهبی
clergymen عالم مذهبی
religious matters مسائل مذهبی
religious rites شعائر مذهبی
semireligious نیمه مذهبی
holidays تعطیل مذهبی
clergyman عالم مذهبی
religious tenets عقاید مذهبی
ritual تشریفات مذهبی
religiosity تعصب مذهبی
religiose مذهبی بودن
religionism غیرت مذهبی
holy day تعطیل مذهبی
convertor مبلغ مذهبی
converter مبلغ مذهبی
pontifex شورای مذهبی
crusading جنگ مذهبی نهضت
sacramental وابسته به مراسم مذهبی
revivalist طرفدار احیای مذهبی
revivalists طرفدار احیای مذهبی
revivalism اصول بیداری مذهبی
psalms سرود مذهبی خواندن
psalm سرود مذهبی خواندن
synod مجلس منافره مذهبی
religious sentiments احساسات وعقاید مذهبی
catechisms تعلیم ودستور مذهبی
swami رهبر مذهبی هندی
priggism تعصب سخت مذهبی
psalter سرود مذهبی مزامیر
rectorate ریاست بنگاه مذهبی
tabu منع یانهی مذهبی
taboos منع یانهی مذهبی
taboo منع یانهی مذهبی
catechism پرسش نامه مذهبی
crusade جنگ مذهبی نهضت
catechism تعلیم ودستور مذهبی
crusaded جنگ مذهبی نهضت
crusades جنگ مذهبی نهضت
catechisms پرسش نامه مذهبی
traditor خائن در امر مذهبی
synods مجلس منافره مذهبی
rite مراسم تشریفات مذهبی
dogmatics مبحث شعائر مذهبی
Religious (political) fanaticism تعصبات مذهبی ( سیاسی )
ecclesiogenic neurosis روان رنجوری مذهبی
hymnbook کتاب سرود مذهبی
chaplain activities fund اعتبار امور مذهبی
Easter Sepulchre تشریفات مذهبی تدفین
Mother Superiors رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superior رئیس بنیاد مذهبی
catechetic وابسته به تعالیم مذهبی
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
catechesis تعالیم مذهبی شفاهی
pauli اصول مذهبی پولس
cantor اواز خوان مذهبی
holyday روز تعطیل مذهبی
indoctrinated تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinates تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
sisterhood انجمن خیریه مذهبی نسوان
indoctrinating تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
dogmatize تعصب مذهبی نشان دادن
anagoge تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
indoctrinate تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
anagogy تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
churches کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
church کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
revivalist movement جنبش اصول بیداری مذهبی
menology سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
Scientology ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
indifferentism لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
secular دورهای غیر مذهبی دنیائی
vigilantism پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
neologian وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
sacrilegious مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
neologian متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
jacobin عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
vicarage محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
casuistry حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
vicarages محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
druze یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
simoniac خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
scholasticism شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
theocracies حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracy حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
taperer حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
subs خرده
debris خرده
weenier خرده
weeniest خرده
weeny خرده
trash ice خرده یخ
nip خرده
whit خرده
nipped خرده
nips خرده
weensy خرده
round بی خرده
wight خرده
vestiges خرده
fraction خرده
fractions خرده
sub خرده
bittock خرده
haet خرده
crumbs خرده
fragmental chip خرده
roundest بی خرده
dribblet خرده
jot خرده
vestige خرده
vestigial خرده
grain خرده
jots خرده
crumb خرده
bit خرده
bits خرده
jotted خرده
particle خرده
particles خرده
snippel خرده
shreds خرده
snippy خرده
fragmenting خرده
glimmered خرده
fragment خرده
glimmers خرده
fritters خرده
splintering خرده
smallest خرده
small خرده
fritter خرده
glimmer خرده
splinters خرده
smaller خرده
shredding خرده
splintered خرده
shred خرده
whole بی خرده
splinter خرده
tittle خرده
fragments خرده
shredded خرده
rigorist کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
shout song سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
religioner شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
revealed religion مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
last rites مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
Carthusian [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
the r. مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
superstitious uses مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
retail dealer خرده فروش
chat wood خرده هیزم
excelsior خرده نجاری
criticalness خرده گیری
pick at خرده گرفتن بر
retail trade خرده فروشی
retail sales خرده فروشی
reseller خرده فروش
crystallite خرده کریستال
to a on or upon خرده گرفتن بر
faultfinder خرده گیر
hucksterer خرده فروش
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com