English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (3 milliseconds)
English Persian
said مذکور
mentioned مذکور
foregoning مذکور
forenamed مذکور
foresaid مذکور
Other Matches
after mentioned مذکور در ذیل
above said مذکور در فوق
above named مذکور درفوق
above mentioned مذکور در فوق
above noted مذکور در فوق
samson اسم خاص مذکور
above سابق الذکر مذکور در فوق
Co پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
co- پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
As mentioned below. مذکور درزیر [آنچه درزیر آمده است]
leninism اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
talweg خط فرضی موجوددر رود یا نهر که اگر این رود یا نهر بین دو کشورمشترک باشد خط مذکور مرزان دو محسوب خواهد شد
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com