Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (1 milliseconds)
English
Persian
funeral
مراسم تشییع جنازه
funerals
مراسم تشییع جنازه
Search result with all words
funerary
وابسته به مراسم تشییع جنازه
exequy
مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
Other Matches
exequies
تشییع جنازه
to attend a funeral
تشییع جنازه کردن
funreal rites
ایین تشییع جنازه
feral
وابسته به تشییع جنازه
funeral
وابسته به ایین تشییع جنازه
funerals
وابسته به ایین تشییع جنازه
remains
جنازه
bannerol
پرچم روی جنازه
obsequies
ایین تشیع جنازه
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
casket
وسیله حمل جنازه
caskets
وسیله حمل جنازه
funeral march
راه پیمایی درمراسم جنازه
obsequial
وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
suttee
زن هندو که خود راروی جنازه شوهرش میسوزاند
ceremony
مراسم
ceremonies
مراسم
rituals
مراسم
morning parade
مراسم صبحگاه
pageants
مراسم مجلل
burial service
مراسم دفن
exequies
مراسم تدفین
funerals
مراسم دفن
pageant
مراسم مجلل
goblet
جام
[در مراسم]
chalice
جام
[در مراسم]
ceremonies
مراسم نظامی
ceremony
مراسم نظامی
funeral
مراسم دفن
sacramental
وابسته به مراسم مذهبی
goblet
گیلاس شراب
[در مراسم]
chalice
گیلاس شراب
[در مراسم]
Commemoration services were held .
مراسم یاد بودانجام شد
rite
مراسم تشریفات مذهبی
calebrate
بجا اوردن مراسم
karma
سرنوشت مراسم دینی
massing
مراسم عشاء ربانی
masses
مراسم عشاء ربانی
mass
مراسم عشاء ربانی
general muster
مراسم اجتماعی عمومی
personal salute
مراسم سلام افراد برجسته
side honors
مراسم ادای احترام در میزپاس
To perform the marriage ceremony.
مراسم عقد راجاری کردن
betroth
مراسم نامزدی بعمل اوردن
swear in
با مراسم تحلیف وارد کردن
solemnity
ایین تشریفات مراسم سنگین
christening
مراسم تعمید ونامگذاری بچه
guard mount
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
events to mark the Day of German Unity
مراسم به مناسبت روز یگانگی آلمان
check in
نام نویسی کردن مراسم ورود
last rites
مراسم دفن و کفن و دعای ختم
check-ins
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in
نام نویسی کردن مراسم ورود
communicants
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
taperer
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
Langhing is improper at a funeral.
خندیدن در مراسم تدفین کار صحیحی نیست
The ceremony concluded with the recital of an apropos poem.
مراسم با تلاوت شعر شایسته به پایان رسید.
accolades
سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
burial
زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
blessed sacrament
مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
burials
زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
accolade
سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
last rites
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
bar mitzvahs
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvah
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
yule log
کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
funeral home
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
evening parade
رژه شامگاه مراسم شامگاه
retreated
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreating
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreats
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreat
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
divorsement
طلاق یا مراسم طلاق
landscape carpet
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com