Dictiornary-Farsi | مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
spiral scanning	مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی


Other Matches

circular scanning	مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
helical scanning	مراقبت مارپیچی
ranging	تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
specific search	تجسس اختصاصی منطقه
sector of search	منطقه تجسس رادار
sweep	تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
sweep	تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
area monitoring	مراقبت کردن از منطقه
surveillance	دیدبانی و مراقبت از منطقه
sector of search	منطقه مراقبت رادار
mine watching	عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
target cap	گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
radar scan	تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
chemical survey	بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
search jammer	تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
laser linescan	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
barred spiral galaxy	کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
drop zone	منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area	منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens	منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuaries	منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary	منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation	منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout	منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area	منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area	منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area	منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
staging area	منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia	منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone	منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
haven submarine	منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area	منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area	منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
concentration area	منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom>	منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented	بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
remote	خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area	منطقه گذار منطقه پایاب
remoter	خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest	خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sectors	منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire	منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector	منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area	منطقه خطر منطقه تلفات
combat zone	منطقه رزمی منطقه نبرد
tropopause	منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area	منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
spiraling	مارپیچی
spirals	مارپیچی
spiralling	مارپیچی
pinwheel	مارپیچی
spiralled	مارپیچی
gyroidal	مارپیچی
chochleate	مارپیچی
annular	مارپیچی
spiral	مارپیچی
spiraled	مارپیچی
anfractuous	مارپیچی
sinuous	مارپیچی
toroid	مارپیچی
helical	مارپیچی
motif	گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
investigations	تجسس
searched	تجسس
searches	تجسس
indagation	تجسس
scan	تجسس
scanned	تجسس
equivoque	تجسس
scans	تجسس
search	تجسس
equivoke	تجسس
investigation	تجسس
searchingly	تجسس
helicon	شیپوربرنجی مارپیچی
spiral beater	همزن مارپیچی
helical structure	ساختار مارپیچی
drills	مته مارپیچی
drilled	مته مارپیچی
barley-sugar	ستون مارپیچی
helical spring	فنر مارپیچی
drill	مته مارپیچی
spiral galaxy	کهکشان مارپیچی
spiral drill	مته مارپیچی
spiral agitator	همزن مارپیچی
spindle stairs	پلکان مارپیچی
labyrinths	پلکان مارپیچی
snaking columns	ستونهای مارپیچی
snake	مارپیچی بودن
vortiginous	پیچاپیچ مارپیچی
snaked	مارپیچی بودن
snakes	مارپیچی بودن
zigzag	حرکت مارپیچی
zigzagged	حرکت مارپیچی
zigzagging	حرکت مارپیچی
spiral arms	بازوهای مارپیچی
zigzags	حرکت مارپیچی
worm gear	دنده مارپیچی
snake dance	رقص مارپیچی
labyrinth	پلکان مارپیچی
line crosser	فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target	منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
comparative cover	پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route	مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area	منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
searches	تجسس کردن
searchingly	تجسس کردن
investigation	تجسس وارسی
investigations	تجسس وارسی
air search	تجسس هوایی
surveillant	تجسس کننده
search	تجسس کردن
chemical survey	تجسس شیمیایی
searched	تجسس کردن
ground surveillance	تجسس زمینی
researches	تجسس تحقیق
researched	تجسس تحقیق
researching	تجسس تحقیق
research	تجسس تحقیق
feedout	تجسس کردن
espial officer	افسر تجسس
winding	مارپیچی رود پیچ
toroid	سطح ایجادشده از خط مارپیچی
wreath	نرده پلکان مارپیچی
helical	حلزونی شکل مارپیچی
rivulose	دارای خطوط مارپیچی
helicoidal motion	حرکت پیچی یا مارپیچی
weaving	حرکت مارپیچی ناو
wreaths	نرده پلکان مارپیچی
spindle stairs	راه پله مارپیچی
coil spring	فنر مارپیچی شکل
target aquisition	سیستم تجسس هدف
antisubmarine search	عملیات تجسس ضد زیردریایی
search and rescue	عملیات تجسس و نجات
surveillance radar	رادار تجسس هدف
search attack unit	یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
pararescue team	تیم تجسس و نجات
air surveillance	تجسس واکتشاف هوایی
seeker	رادار تجسس هدف
scans	تجسس کردن بارادار
scanned	تجسس کردن بارادار
scan	تجسس کردن بارادار
combat surveillance	تجسس میدان رزم
radiological survey	تجسس تشعشع اتمی
surveillance	تجسس بررسی کردن
terrain spotting	تجسس کردن زمین
whorl	مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
whorls	مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
acyclic	غیر قابل چرخش مارپیچی
snake	دارای حرکت مارپیچی بودن
snaked	دارای حرکت مارپیچی بودن
snakes	دارای حرکت مارپیچی بودن
helical scanning	بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
double helical gear	چرخ دندانه مارپیچی دوبل
snoop	نگاه تجسس امیز کردن
counter surveillance	عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
snooped	نگاه تجسس امیز کردن
snooping	نگاه تجسس امیز کردن
snoops	نگاه تجسس امیز کردن
visit and search	بازدید و تجسس کردن ناو
demolition guard	نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
separation zone	منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
defense coastal area	منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area	منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
airspace prohibited area	منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization	تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
the smoke culs	درد بصورت مارپیچی بالا می رود
hyperbolic navigation	ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
island bases	پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
search mission	ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
hob	فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
automatic hobbing machine	ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
hobs	فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
newel	تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newels	تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
watchful	مراقبت
care	مراقبت
counter surveillance	ضد مراقبت
surveillance	مراقبت
cared	مراقبت
cares	مراقبت
tendance	مراقبت
watchfulness	مراقبت
vigilance	مراقبت
unattended	بی مراقبت
espial	مراقبت
ovservation	مراقبت
eyesight	مراقبت
intercepting search	کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
island	منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands	منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
ensuring	مراقبت کردن در
insures	مراقبت کردن در
due care	مراقبت کافی
see to it	مراقبت کردن
to see to it	مراقبت کردن
area monitoring	مراقبت منطقهای
ensure	مراقبت کردن در
day care	مراقبت در روز
ensures	مراقبت کردن در