Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 126 (7 milliseconds)
English	Persian
i was filled with wonder	مرا شگفت امد متحیر ماندم
Other Matches
I stayed at the hotel with some friends.	با دوستانم درهتل ماندم
i stayed there for days	سه روز انجا ماندم
I went hungry last night .	دیشب گرسنه ماندم
I drew blank every time . None of my tricks worked .	هر نقشی زدم نگرفت ( ناموفق ماندم )
muses	در شگفت ماندن شگفت
wonderful	شگفت انگیز شگفت
muse	در شگفت ماندن شگفت
mused	در شگفت ماندن شگفت
marvellous [British] <adj.>	متحیر
stupendous <adj.>	متحیر
marvelous [American] <adj.>	متحیر
prodigious <adj.>	متحیر
startling <adj.>	متحیر
astonishing <adj.>	متحیر
amazing <adj.>	متحیر
at a losses	متحیر
astonishingly	متحیر
astounding <adj.>	متحیر
astounded	متحیر
astound	متحیر
admirable <adj.>	متحیر
wonderful <adj.>	متحیر
wondrous <adj.>	متحیر
astounds	متحیر
astonished	متحیر
dumbstruck	متحیر
amaze	متحیر
amazes	متحیر
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	متحیر
taken aback	متحیر
marvellous [British] <adj.>	متحیر کننده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	متحیر کننده
astounding <adj.>	متحیر کننده
astonishing <adj.>	متحیر کننده
admirable <adj.>	متحیر کننده
openmouthed	متعجب و متحیر
prodigious <adj.>	متحیر کننده
admire	متحیر کردن
amazing <adj.>	متحیر کننده
marvelous [American] <adj.>	متحیر کننده
startling <adj.>	متحیر کننده
stupendous <adj.>	متحیر کننده
wonderful <adj.>	متحیر کننده
wondrous <adj.>	متحیر کننده
astonishes	متحیر کردن
astonish	متحیر کردن
amuses	مات و متحیر کردن
amuse	مات و متحیر کردن
to be at a loss	متعجب و متحیر بودن
dumfound	متحیر کردن بلاجواب گذاشتن
dumbfound	متحیر کردن بلاجواب گذاشتن
admired	متحیر کردن متعجب ساختن
admires	متحیر کردن متعجب ساختن
admiringly	با شگفت
wonder	شگفت
wondered	شگفت
wondering	شگفت
wonders	شگفت
admiration	شگفت
prodigious	شگفت
wonderment	شگفت
amazedness	شگفت
phenomenally	شگفت انگیز
wondrous <adj.>	شگفت انگیز
wonderful <adj.>	شگفت انگیز
admirable <adj.>	شگفت انگیز
astonishing <adj.>	شگفت انگیز
astounding <adj.>	شگفت انگیز
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	شگفت انگیز
marvellous [British] <adj.>	شگفت انگیز
marvelous [American] <adj.>	شگفت انگیز
prodigious <adj.>	شگفت انگیز
marveled	چیز شگفت
phenomenal	شگفت انگیز
marveling	چیز شگفت
marvelled	چیز شگفت
marvelling	چیز شگفت
marvels	چیز شگفت
surprise	شگفت حیرت
marvel	چیز شگفت
extraordinary	شگفت اور
surprises	شگفت حیرت
surprising	شگفت انگیز
miraculousness	شگفت انگیزی
amazing <adj.>	شگفت انگیز
comical	شگفت انگیز
startling <adj.>	شگفت انگیز
mind-boggling	شگفت انگیز
mind-blowing	شگفت انگیز
note of a	نشان شگفت
surprize	شگفت حیرت
stupendousness	شگفت انگیزی
prodigiousness	شگفت انگیزی
wonderful	شگفت اور
fabulous	شگفت اور
out of this world <idiom>	شگفت انگیز
stupendous <adj.>	شگفت انگیز
admires	مورد شگفت قراردادن
admire	مورد شگفت قراردادن
marvellously	بطور شگفت انگیز
admired	مورد شگفت قراردادن
monumental	بزرگ شگفت اور
surprisingly	بطور شگفت اور
wonderment	چیز شگفت انگیز
miracle	واقعه شگفت انگیز
prodigiously	بطور شگفت انگیز
rummy start	رویداد شگفت انگیز
immanity	چیزمهیب و شگفت اور
monstrousness	شگفت انگیزی بزرگی
son of a gun/bitch <idiom>	پسر شگفت انگیز
wonderfully	بطور شگفت انگیز
stupendous	شگفت حیرت اور
miracles	واقعه شگفت انگیز
exclamatory	شگفت اور متضمن فریاد
Mirabile Dictu	[شگفت انگیز برای بازگویی]
monumental ignorance	نادانی زیاد و شگفت اور
monstrously	بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
marveled	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvels	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvel	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marveling	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvelling	حیرت زده شدن شگفت داشتن
marvelled	حیرت زده شدن شگفت داشتن
portentously	چنانکه نشانه بدی باشد بطور شگفت اور
The people wondered how the contraption worked.	مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com