Dictiornary-Farsi | مربوط باشعار حماسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
rhapsodic	مربوط باشعار حماسی


Other Matches

fabliau	وابسته باشعار قدیم فرانسه
bardic	حماسی
epics	حماسی
epic	حماسی
heroic	حماسی
epical	حماسی
heroic verse	شعر حماسی
epopee	اشعار حماسی
rhapsodizing	شعر حماسی سرودن
rhapsodises	شعر حماسی سرودن
rhapsodizes	شعر حماسی سرودن
rhapsodising	شعر حماسی سرودن
rhapsodized	شعر حماسی سرودن
rhapsodised	شعر حماسی سرودن
rhapsodize	شعر حماسی سرودن
iliad	داستان حماسی منسوب به هومر
heroic couplet	شعر دو بیتی حماسی پنج هجایی
rhapsody	اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsodies	اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
agamemnon	اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
program loans	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical	مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic	مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
caprine	مربوط به بز
lineal	مربوط به خط
correspondents	مربوط به
related	مربوط
coordinate	مربوط
as for	مربوط به
pertinent	مربوط
condequent	مربوط
cretaceous	مربوط به گچ
pertinenet	مربوط
pertinent	مربوط به
curatorial	مربوط به
affined	مربوط
pertaining	مربوط به
coherent	مربوط
vespertinal	مربوط به شب
relevant	مربوط
proper	مربوط
apposite	مربوط
for	مربوط به
hydraulic	مربوط به اب
irrelevant	نا مربوط
correspondent	مربوط به
germane	مربوط
eight bit system	مربوط به یک
personal	مربوط به کسی
verb	مربوط به صدا
chromatic	مربوط به رنگها
verbs	مربوط به صدا
affiliate	مربوط ساختن
genethliac	مربوط به طالع
churchly	مربوط به کلیسا
ecumenical	مربوط به سرتاسرجهان
chromic	مربوط به کرومیوم
occupational	مربوط به شغل
coherently	بطور مربوط
budgetary	مربوط به بودجه
goidelic	مربوط بسلت
electrically	مربوط به الکتریسیته
glyptic	مربوط به حکاکی
glossal	مربوط به زبان
retired	مربوط به بازنشستگی
cerebellar	مربوط به مخچه
affiliating	مربوط ساختن
affiliates	مربوط ساختن
affiliated	مربوط ساختن
garlicky	مربوط به سیر
gallinaceous	مربوط بماکیان
parental	مربوط به والدین
communists	مربوط به کمونیسم
dictoral	مربوط به دکتری
fistulous	مربوط به ناسور
climatic	مربوط به اب وهوا
filiate	مربوط ساختن
futuristic	مربوط به اینده
vehicular	مربوط به خودرو
divisional	مربوط به تقسیم
domiciliary	مربوط به خانه
faunae	مربوط به جانوران
prospective	مربوط به اینده
four dimensional	مربوط به بعدچهارم
contiguous	مربوط بهم
mammary	مربوط به پستانداران
mammary	مربوط به پستان
collegial	مربوط به دانشکده
commisural	مربوط به درزوپیوندگاه
computational	مربوط به یک محاسبه
womanish	مربوط به زن یا زنان
Hellenic	مربوط به یونان
polar	مربوط به قطب
polar	مربوط به قط بها
corresponsive	مربوط بیکدیگر
expiratory	مربوط به زفیر
ameban	مربوط به امیب
psychiatric	مربوط به روانپزشکی
adulterous	مربوط به زنا
achaian	مربوط به اخائیه
achaean	مربوط به اخائیه
familial	مربوط به خانواده
acetarious	مربوط به سالاد
municipal	مربوط به شهرداری
surgical	مربوط به جراحی
marital	مربوط به زناشویی
matrimonial	مربوط به ازدواج
ameba	مربوط به امیب
amazonian	مربوط به امازونها
aluminous	مربوط به الومینیوم
aguish	مربوط به تب و لرز
connect	مربوط کردن
agrologic	مربوط بخاکشناسی
ceremonial	مربوط به جشن
ceremonials	مربوط به جشن
attached	مربوط متعلق
valedictory	مربوط به خداحافظی
Americans	مربوط بامریکا
fractional	مربوط به بخشهایی
circumstantial	مربوط به موقعیت
fractional	مربوط به بخشها
baronial	مربوط به بارون
ovarian	مربوط به تخمدان
nasal	مربوط به بینی
nautical	مربوط به کشتیرانی
American	مربوط بامریکا
textual	مربوط به متن یا نص
concern	مربوط بودن به
fossils	مربوط بادوارگذشته
military	مربوط به نظام
fossil	مربوط بادوارگذشته
racing	مربوط بمسابقه
commercial	مربوط به تجارت
outbound	مربوط به خارج
dependent	مربوط محتاج
concerns	مربوط بودن به
basal	مربوط به ته یابنیان
amebic	مربوط به امیب
capitular	مربوط بفصل
technological	مربوط به فناوری
bardic	مربوط به رامشگری
technologically	مربوط به فناوری
geriatric	مربوط به پیری
centenarian	مربوط به قرن
centenarians	مربوط به قرن
atomistic	مربوط به اتم
feminine	مربوط به جنس زن
speculative	مربوط به اندیشه
bear on	مربوط بودن
acrobatic	مربوط به بندبازی
caloric	مربوط به کالری
existential	مربوط به هستی
calligraphic	مربوط به خطاطی
aeronautical	مربوط به فضانوردی
c	مربوط به کامپیوتر
brumal	مربوط به زمستان
britannic	مربوط به بریتانیا
anal	مربوط به مقعد
my	مربوط بمن
nuclear	مربوط به اتمی
arbitral	مربوط به حکمیت
astrological	مربوط به نجوم
anglian	مربوط به نژاد
anent	در مشارکت با مربوط به
analitical	مربوط به تجزیه
ammino	مربوط به امونیاک
ameboid	مربوط به امیب
aesthetic	مربوط به علم
meteorological	مربوط به هواسنجی
arbitrative	مربوط بحکمیت
archival	مربوط به بایگانی
astro	مربوط به نجوم
as to	عطف به مربوط به
thematic	مربوط بموضوع
congressional	مربوط به کنگره
sartorial	مربوط به خیاطی
arteriovenous	مربوط به رگها
arithmeticlal	مربوط به حساب
aesthetically	مربوط به علم
haemic	مربوط بخون
osteal	مربوط باستخوان