English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
electrolytical مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
Other Matches
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
electrical and otherwise الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
gas electric generating set مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
electrical الکتریکی
electric الکتریکی
electrotechnical الکتریکی
electric unit واحدهای الکتریکی
voltages فشار الکتریکی
voltage فشار الکتریکی
electric traction قوه الکتریکی
electric traction کشش الکتریکی
electric tension فشار الکتریکی
electric discharge تخلیه الکتریکی
transcription ضبط الکتریکی
electric wave موج الکتریکی
electric welding جوشکاری الکتریکی
electric shocks شوک الکتریکی
hot seat صندلی الکتریکی
electrical angle زاویه الکتریکی
electric coupling تزویج الکتریکی
electric coupling پیوست الکتریکی
flux فلوی الکتریکی
electrical analogue مشابهات الکتریکی
electric wind باد الکتریکی
electric heater گرم کن الکتریکی
electric machine ماشین الکتریکی
electric flux شار الکتریکی
electric equipment تجهیزات الکتریکی
resistors مقاومت الکتریکی
resistor مقاومت الکتریکی
voltaism ولتاژ الکتریکی
electric primer چاشنی الکتریکی
electric energy انرژی الکتریکی
electric drive محرکه الکتریکی
electric force نیروی الکتریکی
electric eye چشم الکتریکی
electric filter صافی الکتریکی
engine موتورغیر الکتریکی
images تصویر الکتریکی
image تصویر الکتریکی
electric potential پتانسیل الکتریکی
electric field میدان الکتریکی
magic eye چشم الکتریکی
electric resistance مقاومت الکتریکی
isolate به صورت الکتریکی
electrovalence فرفیت الکتریکی
electroplating ابکاری الکتریکی
electropathy مداوای الکتریکی
electron bombbardment بمباران الکتریکی
electromotor موتور الکتریکی
electromotor محرک الکتریکی
electromigration مهاجرت الکتریکی
electromagnet اهنربای الکتریکی
electrolytic iron اهن الکتریکی
electrolytic capacitor خازن الکتریکی
spark erossion فرسایش الکتریکی
electro erosion فرسایش الکتریکی
electrovalency فرفیت الکتریکی
electrical سیستم الکتریکی
isolates به صورت الکتریکی
isolating به صورت الکتریکی
conduction رسانایی الکتریکی
electrified الکتریکی کردن
electrifies الکتریکی کردن
electrify الکتریکی کردن
electrifying الکتریکی کردن
gyro compass قطبنمای الکتریکی
gold contacts اتصالات الکتریکی
gasoline electric بنزین الکتریکی
galvano cautery داغ الکتریکی
flash fuze چاشنی الکتریکی
electrise الکتریکی کردن
electrolysis تجزیه الکتریکی
transcriptions ضبط الکتریکی
electrical conduction رسانش الکتریکی
electrodes قطب الکتریکی
electrode قطب الکتریکی
electrical conductance رسانایی الکتریکی
static breeze وزش الکتریکی
electrical breeze وزش الکتریکی
discharges تخلیه الکتریکی
discharge تخلیه الکتریکی
electric shock شوک الکتریکی
electrical conductivity هدایت الکتریکی
tachogenerator دورسنج الکتریکی
electrical transcription ضبط الکتریکی
specific conductance رسانندگی الکتریکی
electrical schematic نمودار الکتریکی
electrical resistivity مقاومت الکتریکی
electrical prospecting کاوش الکتریکی
electrical model مدل الکتریکی
electrical interface تداخل الکتریکی
electrical insulator عایق الکتریکی
electrical degree درجه الکتریکی
electrical bounding اتصال الکتریکی
electrical conductivity رسانندگی الکتریکی
electric apparatus دستگاه الکتریکی
electric charge بار الکتریکی
charges بار الکتریکی
electric clock ساعت الکتریکی
electric component قطعه الکتریکی
charge بار الکتریکی
electric connection اتصال الکتریکی
dielectric viscosity لختی دی الکتریکی
dielectric strength پایدار دی الکتریکی
dielectric stress بار دی الکتریکی
dielectric strain بار دی الکتریکی
corona discharge تخلیه الکتریکی
electric bulb لامپ الکتریکی
circuits اتصال الکتریکی
electrical connections اتصالات الکتریکی
electric arc قوس الکتریکی
electric attraction جاذبه الکتریکی
all electric تماما" الکتریکی
conductivity رسانندگی الکتریکی
electric balance تعادل الکتریکی
air dielectric دی الکتریکی هوا
electric brake ترمز الکتریکی
circuit اتصال الکتریکی
dielectric power قدرت دی الکتریکی
electric break down شکست الکتریکی
electric circuit مدار الکتریکی
dielectric polarization قطبش دی الکتریکی
capacitance فرفیت الکتریکی
electric contact کنتاکت الکتریکی
electric constant ثابت الکتریکی
electric control کنترل الکتریکی
circuits جریان الکتریکی
circuit جریان الکتریکی
electroerosive فرسایش قوس الکتریکی
lead سیر هدایت الکتریکی
rheostat جنبه مقاومت الکتریکی
hook-up اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
residual charge بار الکتریکی مانده
constant voltage فشار الکتریکی ثابت
electric current intensity شدت جریان الکتریکی
electric potential difference اختلاف پتانسیل الکتریکی
permitivity نفوذ پذیری الکتریکی
leads سیر هدایت الکتریکی
back voltage نیروی ضد محرکه الکتریکی
connector مین مسیر الکتریکی
klaxons بوق الکتریکی پرصدا
conservation of charge بقای بار الکتریکی
electro spark process فرایند قوس الکتریکی
full-load adjustment screw پیچ تنظیم الکتریکی
dielectric loss factor ضریب اتلاف دی الکتریکی
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
a dedicated wiring circuit یک مدار الکتریکی اختصاصی
dielectric phase angle زاویه فاز دی الکتریکی
failure مین توان الکتریکی
portable electric tool ابزار الکتریکی دستی
electrical insulation عایق سازی الکتریکی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی
dielectric resistance مقدار مقاومت دی الکتریکی
echo sounding machine عمق یاب الکتریکی
electric chair صندلی اعدام الکتریکی
photoelectric reader خواننده فتو الکتریکی
discharge اخراج تخلیه الکتریکی
electro erosion process فرایند فرسایش الکتریکی
coupler plug دوشاخه وسایل الکتریکی
dielectric loss angle زاویه اتلاف دی الکتریکی
discharges اخراج تخلیه الکتریکی
dielectric power factor ضریب قدرت دی الکتریکی
electrically operated chuck سه نظام با عملکرد الکتریکی
shielded arc welding جوشکاری قوسی الکتریکی
contact potential فشار الکتریکی تماسی
electrical double layer لایه مضاعف الکتریکی
intensity electric field شدت میدان الکتریکی
luminous discharge lamp لامپ تخلیه الکتریکی
inductor اندوکتور جاروی الکتریکی
ignition voltage فشار الکتریکی احتراق
collectors جاروی الکتریکی جارو
collector جاروی الکتریکی جارو
voltage stabilization تثبیت فشار الکتریکی
voltage stability ثبات فشار الکتریکی
voltage source منبع فشار الکتریکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com