Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
genitalic
مربوط به الت تناسلی
Search result with all words
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
genie
مربوط به اندامهای تناسلی
genies
مربوط به اندامهای تناسلی
adnate
مربوط باعضاء تناسلی توام
Other Matches
genitalia
اندامهای تناسلی الات تناسلی
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
reproductive
تناسلی
genital
تناسلی
sexual
تناسلی
copulatory
تناسلی
sexual organs
تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital eroticism
شهوت تناسلی
genito urinary
تناسلی بولی
generative glands
غدههای تناسلی
private
اعضاء تناسلی
genital organs
الات تناسلی
genital phase
مرحله تناسلی
privates
اعضاء تناسلی
genital zone
ناحیه تناسلی
genito urinary
تناسلی وبولی
genital character
منش تناسلی
genitals
اندامهای تناسلی
urinogenital
ادراری- تناسلی
urogenital
ادراری- تناسلی
gonopore
سوراخ تناسلی
pregenital
پیش تناسلی
genital organ
الت تناسلی
genitalia
اندامهای تناسلی
penises
الت تناسلی مرد
penis
الت تناسلی مرد
genies
تولید کننده تناسلی
body cell
یاخته غیر تناسلی
antheridium
عضو تناسلی نر در نهانزادان
genie
تولید کننده تناسلی
sexual organ of either sex
الت تناسلی زن یا مرد
peter
[American English]
آلت تناسلی بچه
willie
آلت تناسلی بچه
genitourinary
جهاز تناسلی وادراری
willy
آلت تناسلی بچه
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
phalli
الت تناسلی مرد کیر
phallus
الت تناسلی مرد کیر
phalluses
الت تناسلی مرد کیر
sexual
وابسته به الت تناسلی و جماع
gashes
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gash
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashing
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
genitourinary
وابسته به دستگاه اداری تناسلی
gashed
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
urogenital
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
priapus
خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
anaphrodisia
داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
fellatio
تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
infibulation
چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
apomixis
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
poeeping tom
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinenet
مربوط
relevant
مربوط
pertaining
مربوط به
coordinate
مربوط
condequent
مربوط
correspondents
مربوط به
caprine
مربوط به بز
cretaceous
مربوط به گچ
correspondent
مربوط به
related
مربوط
lineal
مربوط به خط
eight bit system
مربوط به یک
curatorial
مربوط به
coherent
مربوط
irrelevant
نا مربوط
vespertinal
مربوط به شب
apposite
مربوط
pertinent
مربوط
as for
مربوط به
affined
مربوط
pertinent
مربوط به
proper
مربوط
hydraulic
مربوط به اب
for
مربوط به
germane
مربوط
climatic
مربوط به اب وهوا
hominoid
مربوط به بشر
gallinaceous
مربوط بماکیان
operatic
مربوط به اپرا
dictoral
مربوط به دکتری
communist
مربوط به کمونیسم
communists
مربوط به کمونیسم
acrobatic
مربوط به بندبازی
genethliac
مربوط به طالع
garlicky
مربوط به سیر
glossal
مربوط به زبان
horsy
مربوط به اسب
technological
مربوط به فناوری
corresponsive
مربوط بیکدیگر
vehicular
مربوط به خودرو
technologically
مربوط به فناوری
futuristic
مربوط به اینده
speculative
مربوط به اندیشه
divisional
مربوط به تقسیم
goidelic
مربوط بسلت
affiliated
مربوط ساختن
glyptic
مربوط به حکاکی
budgetary
مربوط به بودجه
electrically
مربوط به الکتریسیته
expiratory
مربوط به زفیر
retired
مربوط به بازنشستگی
affiliating
مربوط ساختن
affiliates
مربوط ساختن
haemic
مربوط بخون
existential
مربوط به هستی
faunae
مربوط به جانوران
domiciliary
مربوط به خانه
anal
مربوط به مقعد
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
parental
مربوط به والدین
prospective
مربوط به اینده
fistulous
مربوط به ناسور
filiate
مربوط ساختن
hawaiian
مربوط به هاوایی
aeronautical
مربوط به فضانوردی
affiliate
مربوط ساختن
astro
مربوط به نجوم
Americans
مربوط بامریکا
circumstantial
مربوط به موقعیت
baronial
مربوط به بارون
ovarian
مربوط به تخمدان
nautical
مربوط به کشتیرانی
nasal
مربوط به بینی
anglian
مربوط به نژاد
anent
در مشارکت با مربوط به
American
مربوط بامریکا
textual
مربوط به متن یا نص
military
مربوط به نظام
as to
عطف به مربوط به
commercial
مربوط به تجارت
arteriovenous
مربوط به رگها
arithmeticlal
مربوط به حساب
archival
مربوط به بایگانی
arbitrative
مربوط بحکمیت
arbitral
مربوط به حکمیت
fractional
مربوط به بخشها
fractional
مربوط به بخشهایی
analitical
مربوط به تجزیه
concerns
مربوط بودن به
dependent
مربوط محتاج
outbound
مربوط به خارج
racing
مربوط بمسابقه
fossil
مربوط بادوارگذشته
fossils
مربوط بادوارگذشته
adulterous
مربوط به زنا
achaian
مربوط به اخائیه
concern
مربوط بودن به
agrologic
مربوط بخاکشناسی
ammino
مربوط به امونیاک
ameboid
مربوط به امیب
amebic
مربوط به امیب
ameban
مربوط به امیب
ameba
مربوط به امیب
amazonian
مربوط به امازونها
aluminous
مربوط به الومینیوم
aguish
مربوط به تب و لرز
achaean
مربوط به اخائیه
atomistic
مربوط به اتم
geriatric
مربوط به پیری
sartorial
مربوط به خیاطی
churchly
مربوط به کلیسا
chromic
مربوط به کرومیوم
chromatic
مربوط به رنگها
meteorological
مربوط به هواسنجی
cerebellar
مربوط به مخچه
astrological
مربوط به نجوم
congressional
مربوط به کنگره
thematic
مربوط بموضوع
centenarian
مربوط به قرن
centenarians
مربوط به قرن
computational
مربوط به یک محاسبه
commisural
مربوط به درزوپیوندگاه
collegial
مربوط به دانشکده
feminine
مربوط به جنس زن
my
مربوط بمن
nuclear
مربوط به اتمی
capitular
مربوط بفصل
caloric
مربوط به کالری
calligraphic
مربوط به خطاطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com