Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
fractional
مربوط به بخشهایی
Other Matches
paged address
روش تقسیم حافظه به بخشهایی
parse
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parsed
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parses
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
graceful degradation
اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
comp
نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
text
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
Delphi
مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
texts
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
outliner
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
checkerboarding
سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
vespertinal
مربوط به شب
correspondent
مربوط به
correspondents
مربوط به
affined
مربوط
apposite
مربوط
germane
مربوط
eight bit system
مربوط به یک
cretaceous
مربوط به گچ
as for
مربوط به
pertaining
مربوط به
condequent
مربوط
coherent
مربوط
pertinenet
مربوط
pertinent
مربوط به
pertinent
مربوط
relevant
مربوط
for
مربوط به
irrelevant
نا مربوط
proper
مربوط
lineal
مربوط به خط
related
مربوط
coordinate
مربوط
curatorial
مربوط به
caprine
مربوط به بز
hydraulic
مربوط به اب
arteriovenous
مربوط به رگها
prospective
مربوط به اینده
parental
مربوط به والدین
affiliates
مربوط ساختن
communists
مربوط به کمونیسم
affiliated
مربوط ساختن
cerebellar
مربوط به مخچه
hawaiian
مربوط به هاوایی
haemic
مربوط بخون
churchly
مربوط به کلیسا
chromic
مربوط به کرومیوم
collegial
مربوط به دانشکده
commisural
مربوط به درزوپیوندگاه
chromatic
مربوط به رنگها
affiliate
مربوط ساختن
hominoid
مربوط به بشر
computational
مربوط به یک محاسبه
communist
مربوط به کمونیسم
corresponsive
مربوط بیکدیگر
polar
مربوط به قطب
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
occupational
مربوط به شغل
Hellenic
مربوط به یونان
womanish
مربوط به زن یا زنان
mammary
مربوط به پستان
verb
مربوط به صدا
contiguous
مربوط بهم
verbs
مربوط به صدا
genethliac
مربوط به طالع
gallinaceous
مربوط بماکیان
garlicky
مربوط به سیر
ecumenical
مربوط به سرتاسرجهان
personal
مربوط به کسی
polar
مربوط به قط بها
coherently
بطور مربوط
climatic
مربوط به اب وهوا
futuristic
مربوط به اینده
vehicular
مربوط به خودرو
mammary
مربوط به پستانداران
dictoral
مربوط به دکتری
divisional
مربوط به تقسیم
domiciliary
مربوط به خانه
goidelic
مربوط بسلت
glyptic
مربوط به حکاکی
expiratory
مربوط به زفیر
faunae
مربوط به جانوران
glossal
مربوط به زبان
filiate
مربوط ساختن
fistulous
مربوط به ناسور
metabolical
مربوط به متابولیزم
affiliating
مربوط ساختن
ameboid
مربوط به امیب
matrimonial
مربوط به ازدواج
marital
مربوط به زناشویی
surgical
مربوط به جراحی
adulterous
مربوط به زنا
psychiatric
مربوط به روانپزشکی
achaian
مربوط به اخائیه
achaean
مربوط به اخائیه
acetarious
مربوط به سالاد
ceremonials
مربوط به جشن
ceremonial
مربوط به جشن
agrologic
مربوط بخاکشناسی
amebic
مربوط به امیب
ameban
مربوط به امیب
ameba
مربوط به امیب
aesthetic
مربوط به علم
aesthetically
مربوط به علم
amazonian
مربوط به امازونها
aluminous
مربوط به الومینیوم
aguish
مربوط به تب و لرز
familial
مربوط به خانواده
fossils
مربوط بادوارگذشته
commercial
مربوط به تجارت
textual
مربوط به متن یا نص
fractional
مربوط به بخشها
nasal
مربوط به بینی
American
مربوط بامریکا
Americans
مربوط بامریکا
circumstantial
مربوط به موقعیت
nautical
مربوط به کشتیرانی
concern
مربوط بودن به
concerns
مربوط بودن به
military
مربوط به نظام
municipal
مربوط به شهرداری
fossil
مربوط بادوارگذشته
attached
مربوط متعلق
valedictory
مربوط به خداحافظی
racing
مربوط بمسابقه
outbound
مربوط به خارج
dependent
مربوط محتاج
baronial
مربوط به بارون
ammino
مربوط به امونیاک
retired
مربوط به بازنشستگی
acrobatic
مربوط به بندبازی
ovarian
مربوط به تخمدان
bear on
مربوط بودن
basal
مربوط به ته یابنیان
bardic
مربوط به رامشگری
speculative
مربوط به اندیشه
technological
مربوط به فناوری
technologically
مربوط به فناوری
anal
مربوط به مقعد
britannic
مربوط به بریتانیا
brumal
مربوط به زمستان
electrically
مربوط به الکتریسیته
budgetary
مربوط به بودجه
capitular
مربوط بفصل
caloric
مربوط به کالری
calligraphic
مربوط به خطاطی
existential
مربوط به هستی
c
مربوط به کامپیوتر
aeronautical
مربوط به فضانوردی
geriatric
مربوط به پیری
centenarian
مربوط به قرن
sartorial
مربوط به خیاطی
arbitrative
مربوط بحکمیت
arbitral
مربوط به حکمیت
meteorological
مربوط به هواسنجی
anglian
مربوط به نژاد
astrological
مربوط به نجوم
anent
در مشارکت با مربوط به
congressional
مربوط به کنگره
archival
مربوط به بایگانی
thematic
مربوط بموضوع
centenarians
مربوط به قرن
atomistic
مربوط به اتم
astro
مربوط به نجوم
as to
عطف به مربوط به
feminine
مربوط به جنس زن
my
مربوط بمن
nuclear
مربوط به اتمی
arithmeticlal
مربوط به حساب
analitical
مربوط به تجزیه
narcotic
مربوط به موادمخدره
villatic
مربوط به دهکده
vespertine
مربوط به شب شبانه
connect
مربوط کردن
versicular
مربوط به ایات
connects
مربوط کردن
self-
مربوط به خود
vermian
مربوط به کرم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com