Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
psychiatric
مربوط به روانپزشکی
Other Matches
psychiatry
روانپزشکی
forensic psychiatry
روانپزشکی قانونی
pastoral psychiatry
روانپزشکی مذهبی
child psychiatry
روانپزشکی کودک
orthopsychiatry
روانپزشکی پیشگیر
psychiatric
وابسته به روانپزشکی
psychiatric clinic
درمانگاه روانپزشکی
psychiatric examination
معاینه روانپزشکی
preventive psychiatry
روانپزشکی پیشگیر
psychiatric interview
مصاحبه روانپزشکی
social psychiatry
روانپزشکی اجتماعی
cultural psychiatry
روانپزشکی فرهنگی
cross cultural psychiatry
روانپزشکی میان فرهنگی
psychiatric screening test
ازمون سرند روانپزشکی
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
condequent
مربوط
germane
مربوط
coherent
مربوط
eight bit system
مربوط به یک
as for
مربوط به
relevant
مربوط
related
مربوط
pertinent
مربوط به
proper
مربوط
pertinent
مربوط
hydraulic
مربوط به اب
cretaceous
مربوط به گچ
coordinate
مربوط
curatorial
مربوط به
pertinenet
مربوط
irrelevant
نا مربوط
pertaining
مربوط به
correspondents
مربوط به
vespertinal
مربوط به شب
caprine
مربوط به بز
lineal
مربوط به خط
correspondent
مربوط به
affined
مربوط
for
مربوط به
apposite
مربوط
outbound
مربوط به خارج
ameban
مربوط به امیب
acetarious
مربوط به سالاد
racing
مربوط بمسابقه
circumstantial
مربوط به موقعیت
nasal
مربوط به بینی
fossil
مربوط بادوارگذشته
fossils
مربوط بادوارگذشته
Americans
مربوط بامریکا
amebic
مربوط به امیب
ameboid
مربوط به امیب
dependent
مربوط محتاج
ameba
مربوط به امیب
britannic
مربوط به بریتانیا
adulterous
مربوط به زنا
concern
مربوط بودن به
amazonian
مربوط به امازونها
agrologic
مربوط بخاکشناسی
fractional
مربوط به بخشهایی
fractional
مربوط به بخشها
nautical
مربوط به کشتیرانی
ovarian
مربوط به تخمدان
aguish
مربوط به تب و لرز
aluminous
مربوط به الومینیوم
achaian
مربوط به اخائیه
achaean
مربوط به اخائیه
concerns
مربوط بودن به
baronial
مربوط به بارون
American
مربوط بامریکا
futuristic
مربوط به اینده
existential
مربوط به هستی
aeronautical
مربوط به فضانوردی
anal
مربوط به مقعد
acrobatic
مربوط به بندبازی
speculative
مربوط به اندیشه
technological
مربوط به فناوری
technologically
مربوط به فناوری
geriatric
مربوط به پیری
centenarian
مربوط به قرن
centenarians
مربوط به قرن
budgetary
مربوط به بودجه
electrically
مربوط به الکتریسیته
climatic
مربوط به اب وهوا
operatic
مربوط به اپرا
communist
مربوط به کمونیسم
communists
مربوط به کمونیسم
parental
مربوط به والدین
affiliate
مربوط ساختن
affiliated
مربوط ساختن
affiliates
مربوط ساختن
affiliating
مربوط ساختن
retired
مربوط به بازنشستگی
feminine
مربوط به جنس زن
my
مربوط بمن
marital
مربوط به زناشویی
surgical
مربوط به جراحی
vehicular
مربوط به خودرو
familial
مربوط به خانواده
municipal
مربوط به شهرداری
attached
مربوط متعلق
valedictory
مربوط به خداحافظی
military
مربوط به نظام
commercial
مربوط به تجارت
matrimonial
مربوط به ازدواج
ceremonials
مربوط به جشن
nuclear
مربوط به اتمی
thematic
مربوط بموضوع
congressional
مربوط به کنگره
sartorial
مربوط به خیاطی
meteorological
مربوط به هواسنجی
astrological
مربوط به نجوم
aesthetic
مربوط به علم
aesthetically
مربوط به علم
ceremonial
مربوط به جشن
textual
مربوط به متن یا نص
ammino
مربوط به امونیاک
immunologic
مربوط به مصونیت
procephalic
مربوط به جلو سر
professorate
مربوط به استادی
pyrotechnic
مربوط به فن اتشبازی
pyric
مربوط به سوختن
quadrantal
مربوط به تراز
sensorimotor
مربوط به حس حرکت
shipboard
مربوط به ناو
substantival
مربوط به اسم
superciliary
مربوط به ابرو
synergistic
مربوط به همکاری
pertian
مربوط بودن
pertain to
مربوط بودن به
paratroop
مربوط به چتربازی
inspectional
مربوط به بازرسی
insurrectional
مربوط به شورش
irrelative
نا مربوط مطلق
janitorial
مربوط به فراشی
larcenous
مربوط به دزدی
metabolical
مربوط به متابولیزم
norse
مربوط به اسکاندیناوی
numeric
1-مربوط به اعداد. 2-
osteal
مربوط باستخوان
ovarial
مربوط به تخمدان
testamentary
مربوط به وصیتنامه
textuary
مربوط به متن
zibelline
مربوط به سمور
nutritional
مربوط بهتغذیه
What's it to you?
<idiom>
به تو چه؟
[به تو چه مربوط است؟]
What do I care?
به من چه مربوط است؟
yester
مربوط به دیروز
woodsy
مربوط به جنگل
weaponary
مربوط به اسلحه
thallous
مربوط به تالیوم
to be
مربوط باینده
to have connexion with
مربوط بودن با
to the point
مربوط بموضوع
typographic
مربوط به چاپ
vermian
مربوط به کرم
versicular
مربوط به ایات
vespertine
مربوط به شب شبانه
villatic
مربوط به دهکده
vindicative
مربوط به توجیه
analitical
مربوط به تجزیه
bear on
مربوط بودن
to be in rapport
مربوط بودن
brumal
مربوط به زمستان
c
مربوط به کامپیوتر
calligraphic
مربوط به خطاطی
caloric
مربوط به کالری
capitular
مربوط بفصل
cerebellar
مربوط به مخچه
chromatic
مربوط به رنگها
chromic
مربوط به کرومیوم
basal
مربوط به ته یابنیان
bardic
مربوط به رامشگری
expiratory
مربوط به زفیر
anent
در مشارکت با مربوط به
anglian
مربوط به نژاد
arbitral
مربوط به حکمیت
arbitrative
مربوط بحکمیت
archival
مربوط به بایگانی
arithmeticlal
مربوط به حساب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com