Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
organizational
مربوط به سازمان
Search result with all words
din
سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
ansi
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
sub domain
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
Other Matches
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
structures
سازمان سازمان دادن
apparatus
[machinery]
سازمان
[سازمان اداری ]
structuring
سازمان سازمان دادن
structure
سازمان سازمان دادن
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
structure
سازمان
structures
سازمان
structuring
سازمان
institution
سازمان
machinery
سازمان
inst
سازمان
activity
سازمان
organism
سازمان
organisms
سازمان
department
سازمان
departments
سازمان
activities
سازمان
organization
سازمان
organisations
سازمان
system
سازمان
systems
سازمان
organizations
سازمان
organize
سازمان دادن
table of organization
جدول سازمان
system
مجموعه سازمان
organization chart
لوحه سازمان
organises
سازمان دادن
physiques
سازمان بدن
physique
سازمان بدن
data organization
سازمان داده ها
systems
مجموعه سازمان
organized
سازمان یافته
organising
سازمان دادن
planning organization
سازمان برنامه
reorganization
تجدید سازمان
foundation
سازمان خیریه
sensory organization
سازمان حسی
United Nations
سازمان ملل
tailors
سازمان دادن
labor service
سازمان کار
file organization
سازمان پرونده
organizes
سازمان دادن
unit structure
سازمان یکان
organizing
سازمان دادن
tailor
سازمان دادن
visual organization
سازمان دیداری
nonprofit organization
سازمان غیرانتفاعی
economic organization
سازمان اقتصادی
file organization
سازمان فایل
force structure
سازمان یکانها
clandestine
سازمان پنهانی
social organization
سازمان اجتماعی
task organization
سازمان رزمی
organisations
سازمان بندی
organizations
سازمان بندی
charity organization
سازمان خیریه
labor organization
سازمان کارگری
counterintelligence
سازمان ضد جاسوسی
organization
سازمان بندی
board of inspection and survey
سازمان بازرسی
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
order of battle
سازمان نیروهایا یکان
reorganizing
دوباره سازمان دادن
economic reorganization
تجدید سازمان اقتصادی
reorganizing
تجدید سازمان کردن
advance organizer
پیش سازمان دهنده
organises
بازار سازمان یافته
reorganizes
تجدید سازمان کردن
reorganising
دوباره سازمان دادن
reorganizes
دوباره سازمان دادن
reorganized
تجدید سازمان کردن
reorganized
دوباره سازمان دادن
organising
بازار سازمان یافته
reorganize
دوباره سازمان دادن
reorganising
تجدید سازمان کردن
table of organization and equipment (toe
جدول سازمان و تجهیزات
cadres
اعضای یک سازمان نظامی
food and agricultural organization
سازمان خواروبار وکشاورزی
hiring hall
اژانس یا سازمان کاریابی
front office
سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
u.n.
سازمان ملل متحد
geological survey
سازمان زمین شناسی
united nations organization
سازمان ملل متحد
United Nations
سازمان ملل متحد
direction
سازمان دهی یامدیریت
the church e.
سازمان قانونی کلیسا
reforms
اصلاحات تجدید سازمان
cadre
اعضای یک سازمان نظامی
cento
سازمان پیمان مرکزی
Civil Aviation Organization
سازمان هواپیمایی کشور
task organization
سازمان برای رزم
nonprofit organization
سازمان غیر انتفاعی
reform
اصلاحات تجدید سازمان
coast defence
سازمان پدافنداز ساحل
chief programmer
سازمان برنامه نویسی
reorganize
تجدید سازمان کردن
compositions
ارایش یکان سازمان
organized market
بازار سازمان یافته
restructure
تجدید سازمان کردن
tribalism
سازمان وتشکیلات قبیلهای
restructured
تجدید سازمان کردن
restructures
تجدید سازمان کردن
type table
نوع جدول سازمان
reorganization
تجدید سازمان کردن
association for women in computing
سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
organized
سازمان داده شده
composition
ارایش یکان سازمان
Organization of American States
سازمان دول امریکایی
stablishment
قسمت نظامی سازمان
direct
مدیریت یا سازمان دهی
organizing
بازار سازمان یافته
organizes
بازار سازمان یافته
world health organization
سازمان بهداشت جهانی
organize
بازار سازمان یافته
reorganised
دوباره سازمان دادن
reorganised
تجدید سازمان کردن
reorganises
دوباره سازمان دادن
directed
مدیریت یا سازمان دهی
reorganises
تجدید سازمان کردن
directs
مدیریت یا سازمان دهی
social security organization
سازمان تامین اجتماعی
infrastructure
سازمان زیر سازی
organization of petroleum exporting cont
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
distributions
سازمان دادن پراکندگی تیر
gosplan
سازمان برنامه ریزی شوروی
organization of central american states
سازمان دول امریکای مرکزی
mafias
سازمان سری دولت ستیز
sequential file organization
سازمان دهی ترتیبی فایل
OPEC
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
reorder point
نقطه تجدید سازمان یا تجدیدگسترش
organization for economic co opration
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
ku klux klan
سازمان سری ضدسیاهپوستان امریکا
organization for european economic coopr
سازمان همکاری اقتصادی اروپا
army management structure
سازمان مدیریت نیروی زمینی
international refugee organization
سازمان بین المللی اوارگان
international standards organization
سازمان استانداردهای بین المللی
north atlantic treaty organization (nato
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
distribution
سازمان دادن پراکندگی تیر
federative
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
mafia
سازمان سری دولت ستیز
mafia
سازمان سری و قانون شکن
coefficient of relative efficiency organ
ضریب نسبی کارایی سازمان
mafias
سازمان سری و قانون شکن
accountable supply distribution activity
سازمان نگهداری سوابق امادی
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
e c s c (european coal & steel commissio
سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
OAS
مخفف سازمان کشورهای امریکایی
gestapo
گشتاپو سازمان پلیس مخفی
APEC
سازمان مرکز همکاریهای اقتصادی
security council
شورای امنیت سازمان ملل متحد
international peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
integrated revision
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
competroller
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
to shake up
[a company]
<idiom>
سازمان
[شرکتی را ]
اساسا تغییر دادن
general assmbly of the united nations
مجمع عمومی سازمان ملل متحد
eia
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
reshuffling
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
task organization
سازمان دادان برای رزم برش رزمی
record
سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
NATO
مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
C.I.A
مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
preprocess
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
interactive
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
reshuffles
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
iso
Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
reshuffled
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
peace keeping forces
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
forming up
تجمع و سازمان دادن یکان جمع شدن
peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
formation
برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
physical
سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
IMA
سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com