English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
architectonic مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
Other Matches
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
Aztec architecture معماری آزتکی [مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
maintenance نگهداری از تاسیسات یاساختمان
structure of a poem سبک یاساختمان شعر
Historicism [معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
late-Modern architecture [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
German Order سبک معماری آلمانی [نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
Ionic Order [معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
architecture proper معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
literay ادبی
clownishness بی ادبی
impoliteness بی ادبی
literary ادبی
belletristic ادبی
churlishness بی ادبی
misbehaciour بی ادبی
indecorousness بی ادبی
irreverence بی ادبی
lowliness بی ادبی
inurbanity بی ادبی
discourtesy بی ادبی
gobbet گلچین ادبی
misbehaving بی ادبی کردن
gobbets گلچین ادبی
misbehaves بی ادبی کردن
misbehave بی ادبی کردن
misbehaved بی ادبی کردن
plagiarism دزدی ادبی
to misbehave oneself بی ادبی کردن
analecta گلچین ادبی
analecta قطعات ادبی
reviewers منقد ادبی
piracy دزدی ادبی
criticisms نقد ادبی
criticism نقد ادبی
imagery تشبیه ادبی
pirated دزد ادبی
pirates دزد ادبی
pirating دزد ادبی
anthologies گلچین ادبی
anthology گلچین ادبی
pirate دزد ادبی
figure of speech صنایع ادبی
florilegium گلچین ادبی
analects گلچین ادبی
reviewer منقد ادبی
skits هجو ادبی
crib دزدی ادبی
apologias پوزش ادبی
apologia پوزش ادبی
locus مثال ادبی
miscellanea جنگ ادبی
literal interpretation تفسیر ادبی
literarily بطور ادبی
literary property حق مالکیت ادبی
stylistic ادبی ادیبانه
garlands گلچین ادبی
plagiarizer دزد ادبی
plagiary دزدی ادبی
plagiarist سارق ادبی
garland گلچین ادبی
skit هجو ادبی
cribbed دزدی ادبی
cribs دزدی ادبی
cribbing دزدی ادبی
moral theology لاهوت ادبی
pirates دزدی ادبی کردن
stylistic وابسته به انشای ادبی
pirating دزدی ادبی کردن
stylist از نظر سبک ادبی
pirated دزدی ادبی کردن
dialogues مکالمات ادبی و دراماتیک
pirate دزدی ادبی کردن
He is courteous ( respectful ). آدم با ادبی است
stylists از نظر سبک ادبی
dialogue مکالمات ادبی و دراماتیک
criticising نقد ادبی کردن
didactic یاد دهنده ادبی
bluestockings دارای ذوق ادبی
bluestocking دارای ذوق ادبی
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
criticises نقد ادبی کردن
criticised نقد ادبی کردن
criticized نقد ادبی کردن
criticizes نقد ادبی کردن
criticizing نقد ادبی کردن
analects قطعات ادبی منتخبات
locus classicus عبارت نمونه ادبی
criticize نقد ادبی کردن
textual critic نقدگر متون ادبی
textual critic ناقد ادبی منقد
textual critic نقد ادبی متون
architectonics ساختمان اثر ادبی
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
piece قطعه ادبی یاموسیقی
pieces قطعه ادبی یاموسیقی
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
morceau قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
the desk کار دفتری یا ادبی یاروحانی
face work معماری
architecture معماری
plumb rule خط کش معماری
architectonics فن معماری
building construction معماری
architectural معماری
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
academical ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
renaissance دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
cool one's heels <idiom> به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
classicize ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
Kinetic architecture معماری جنبشی
Egyptian architecture معماری مصری
monumental architecture معماری با عظمت
architectonic دانش معماری
network architecture معماری شبکه
chinese architecture معماری چینی
Assyrian architecture معماری آشوری
Jesuit architecture معماری مجزایی
style of architecture سبک معماری
earth-work architecture معماری خشتی
entablature پیشانی در معماری
GEAM گروه معماری
open architecture معماری باز
achaemenid architecture معماری هخامنشی
figurative architecture معماری مشجر
architectural terms اصطلاحات معماری
Greek architecture معماری یونانی
Experimental architecture معماری تجربی
Estruscan architecture معماری اتروسکی
environment architecture معماری محوطه
environment architecture معماری محیط
landscape architecture معماری طبیعت
computer architecture معماری کامپیوتر
interion architecture معماری داخلی
architecture هنر معماری
interior architecture معماری داخلی
Islamic architecture معماری اسلامی
Green architecture معماری سبز
Conceptual architecture معماری ادراکی
display architecture معماری نمایشی
scutch تیشه معماری
Cistercian معماری رهبانی
architectural وابسته به معماری
architects معماری کردن
chiyjah معماری هنری
architect معماری کردن
Babylonian architecture معماری بابلی
order سبک معماری
order نظام معماری
defensive architecture معماری نظامی
earth architecture معماری خشتی
Cretan architecture معماری کرتی
egyptian architecture معماری مصری
chujjah معماری هنری
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
Nothing can excuse such impoliteness. هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
neoscholasticism نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
locus classicus مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
saa معماری کاربردی سیستم ها
byzantine architecture سبک معماری بیزانسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com