Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
free
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
freed
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
freeing
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
frees
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
Other Matches
freeing
بازیگر ازاد
freed
بازیگر ازاد
free
بازیگر ازاد
frees
بازیگر ازاد
pick up
واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
send in
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
free enterprise
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
player
بازیگر
puppeteer
بازیگر
actors
بازیگر
fielder
بازیگر
puppeteers
بازیگر
stager
بازیگر
performing
بازیگر
actor
بازیگر
mummer
بازیگر
booter
بازیگر
send-off
اخراج بازیگر
veteran
بازیگر با تجربه
veterans
بازیگر با تجربه
send-offs
اخراج بازیگر
dub
بازیگر ضعیف
come back
بازگشت بازیگر
send off
اخراج بازیگر
poloist
بازیگر واترپولو
backup
جانشین بازیگر
backman
بازیگر مدافع
player's number
شماره بازیگر
wingman
بازیگر گوش
skulls
ضربه به سر بازیگر
substituting
تعویض بازیگر
substituting
بازیگر ذخیره
skull
ضربه به سر بازیگر
substituted
تعویض بازیگر
substituted
بازیگر ذخیره
laxman
بازیگر لاکراس
homebrew
بازیگر محلی
homebred
بازیگر محلی
substitute
تعویض بازیگر
substitute
بازیگر ذخیره
sand bagger
بازیگر گول زن
outed
اخراج بازیگر
ride the bench
بازیگر ذخیره
second string
بازیگر ذخیره
dubbed
بازیگر ضعیف
dubs
بازیگر ضعیف
headhunter
بازیگر خشن
halfback
بازیگر میانی
cricketers
بازیگر کریکت
cricketer
بازیگر کریکت
protagonist
بازیگر عمده
protagonists
بازیگر عمده
third home
بازیگر مهاجم
oddsmaker
بازیگر شاخص
tennist
بازیگر تنیس
ball player
بازیگر با توپ
club player
بازیگر باشگاهی
outside forward
بازیگر گوش
hattrick
بازیگر سه گله
out-
اخراج بازیگر
out
اخراج بازیگر
man
بازیگر تیم
winger
بازیگر گوش
wingers
بازیگر گوش
mans
بازیگر تیم
hatchetman
بازیگر خشن
sub
بازیگر ذخیره
extra cover
بازیگر بل گیر
numbers
شماره بازیگر
body checker
بازیگر تنه زن
homeling
بازیگر خودی
leading lady or man
بازیگر عمده
uncovered
بازیگر مهانشده
tragedienne
بازیگر تراژدی
duffer
بازیگر متوسط
duffers
بازیگر متوسط
subs
بازیگر ذخیره
walk-on
بازیگر فرعی
sub
تعویض بازیگر
subs
تعویض بازیگر
number
شماره بازیگر
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
theaters
تماشاخانه بازیگر خانه
activate
بازگشت بازیگر به زمین
theatres
تماشاخانه بازیگر خانه
draft
بازیگر جدید تیم
back line player
بازیگر خط عقب والیبال
off wing
محل بازیگر گوش
drafted
بازیگر جدید تیم
center back
بازیگر میانی خط عقب
flankerback
بازیگر میانی جناح
drafts
بازیگر جدید تیم
equipment bag
ساک دستی بازیگر
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
whitest
بازیگر نخست شطرنج
whiter
بازیگر نخست شطرنج
depths
بازیگر سرنوشت ساز
depth
بازیگر سرنوشت ساز
baseballer
بازیگر بیس بال
shamateurism
استفاده از بازیگر اماتورقلابی
theater
تماشاخانه بازیگر خانه
shorthanded
ادامه با بازیگر کمتر
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
activating
بازگشت بازیگر به زمین
activates
بازگشت بازیگر به زمین
activated
بازگشت بازیگر به زمین
enforcer
بازیگر انتقامجوی خشن
international
بازیگر بین المللی
favorite
بازیگر یا تیم محبوب
internationals
بازیگر بین المللی
bowling bag
ساک بازیگر بولینگ
white
بازیگر نخست شطرنج
baseliner
بازیگر انتهای زمین
double foul
خطای هم زمان دو بازیگر
free agent
بازیگر بدون قرارداد
black
بازیگر دوم شطرنج
cut
حذف بازیگر پس ازازمایش
cuts
حذف بازیگر پس ازازمایش
wood pusher
بازیگر بسیارضعیف شطرنج
import
بازیگر خارجی تیم
pantomimist
بازیگر نمایش صامت
sit out
خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
imported
بازیگر خارجی تیم
pulls
بیرون کشیدن بازیگر
pull
بیرون کشیدن بازیگر
importing
بازیگر خارجی تیم
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
caddying
حامل وسایل بازیگر
caddied
حامل وسایل بازیگر
caddie
حامل وسایل بازیگر
breakaway
حمله یک یا چند بازیگر
blacked
بازیگر دوم شطرنج
center forward
بازیگر نوک حمله
flanker
بازیگر مهاجم در جناح
body check
سد کردن بازیگر توپدار
caddies
حامل وسایل بازیگر
specialty teamer
بازیگر تیم ذخیره
caddy
حامل وسایل بازیگر
theatre
تماشاخانه بازیگر خانه
blacks
بازیگر دوم شطرنج
blacker
بازیگر دوم شطرنج
blackest
بازیگر دوم شطرنج
free agents
بازیگر بدون قرارداد
defaulting
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
switch
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
composite average
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
defaults
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
bonus baby
بازیگر با پیش پرداخت زیاد
to make a substitution
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
defaulted
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
to substitute out
[players]
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
gang tackle
با چند بازیگر حریف را فروداوردن
backfield
جای بازیگر پشت داور
switches
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
crawling
کوشش بازیگر در بردن توپ
courtesy runner
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
yanked
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanking
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanks
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
big leaguer
بازیگر لیگ سطح بالا
cheap shot artist
بازیگر خشن بصورت عمد
major penalty
اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
big man
بازیگر میانی بیس بال
cheap shotter
بازیگر خشن بصورت عمد
yank
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
dehind
شمارش امتیاز منفی بازیگر
centurian
بازیگر 001 امتیازی کریکت
taxi squadder
بازیگر عضو گروه قراردادی
english billiards
با 3 گوی و6 کیسه بین 2 یا 4 بازیگر
forwards
سه بازیگر جلوی تور والیبال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com