Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
apicultural
مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
Other Matches
apiarian
مربوط به پرورش زنبور عسل
culture of bees
پرورش یا تربیت زنبور
apiculture
پرورش زنبور عسل
apiarist
پرورش دهندهء زنبور عسل
beekeeper
پرورش دهندهء زنبور عسل
bee-keepers
متصدی نگهداری از زنبور عسل
bee-keeper
متصدی نگهداری از زنبور عسل
educational
مربوط به اموزش و پرورش
piscicultural
مربوط به پرورش ماهی
maintenance calibration
تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
watershed management
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
sericulture
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
corrective maintenance
نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
education
پرورش اموزش و پرورش
rabbitry
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
maintenance
تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
humble bee
زنبور
wasps
زنبور
wasp
زنبور
honeybees
زنبور عسل
drone
زنبور عسل نر
droned
زنبور عسل نر
I was stung by a wasp.
زنبور نیشم زد
drones
زنبور عسل نر
droning
زنبور عسل نر
bee-keepers
زنبور پرور
bee-keeper
زنبور پرور
vespal
وابسته به زنبور
yellow jacket
زنبور زرداجتماعی
vespiary
لانه زنبور
hive
دسته زنبور
hornets
زنبور سرخ
apiphobia
زنبور هراسی
hornet
زنبور سرخ
honey bee
زنبور عسل
honeybee
زنبور عسل
bumble bee
زنبور درشت
humble bee
زنبور درشت
vespid
زنبور درشت و سرخ
carpenter bee
زنبور چوب سوراخ کن
bee
مگس انگبین زنبور
bees
مگس انگبین زنبور
apiculturist
پرورنده زنبور عسل
waspishness
زنبور وار نیش دار
waspish
زنبور وار نیش دار
apian
وابسته به زنبور عسل یامگس
vespiary
اجتماع زنبوران دستهای زنبور
mason wasp
زنبور غیر اجتماعی لانه زی
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
apivorous
زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
foulbrood
بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
clochan
[ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
cultures
پرورش
nurtured
پرورش
nurtures
پرورش
floriculture
پرورش گل
culturing
پرورش
fosterage
پرورش
upbringing
پرورش
nurture
پرورش
nurturing
پرورش
training
پرورش
breeding
پرورش
pedagogy
پرورش
nourishment
پرورش
cultivation
پرورش
culture
پرورش
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
pisciculture
پرورش ماهی
self culture
پرورش نفس
ser
پرورش نوغان
silviculture
پرورش جنگل
bring up
پرورش دادن
self cultivation
پرورش نفس
aviculture
پرورش مرغ
p.exercise
پرورش بدنی
body building
پرورش اندام
mariculture
پرورش دریازیان
unbred
پرورش نیافته
germiculture
پرورش میکروب
body-building
پرورش اندام
mental discipline
پرورش ذهنی
data processing
پرورش اطلاعات
education
اموزش و پرورش
character training
پرورش منش
ostreiculture
پرورش صدف
swannery
محل پرورش قو
breeding
پرورش حیوانات
fostering
پرورش دادن
foster
پرورش دادن
fosters
پرورش دادن
fostered
پرورش دادن
processes
پرورش دادن
process
پرورش دادن
educationists
متخصص اموزش و پرورش
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
educationist
متخصص اموزش و پرورش
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
animal husband
پرورش جانوران اهلی
falconers
پرورش دهنده شاهین
viniculture
پرورش انگور شراب
f.education
پرورش واموزش دختران
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
manpower development
پرورش نیروی انسانی
nature nurture controversy
مجادله سرشت- پرورش
child rearing practices
شیوههای پرورش کودک
calf machine
دستگاه پرورش عضله
poulterer
پرورش دهنده طور
rosarian
پرورش دهنده گل سرخ
ser
پرورش کرم ابریشم
falconer
پرورش دهنده شاهین
silviculturist
ویژه گر پرورش جنگل
special education
اموزش و پرورش استثنایی
guardian by nurture
قیم بعلت پرورش
education department
اداره آموزش و پرورش
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
haute ecole
پرورش اسب در سطح عالی
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
sericulturist
پرورش دهنده کرم ابریشم
incubator
محل پرورش اطفال زودرس
ranch
در مرتع پرورش احشام کردن
ranches
در مرتع پرورش احشام کردن
sericultural
وابسته به پرورش کرم ابریشم
incubators
محل پرورش اطفال زودرس
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
thremmatology
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
foliage plant
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
alma mater
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
livestock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
beef cattle
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
safe guard
نگهداری
safe keeping
نگهداری
maintenance
نگهداری
sustenance
نگهداری
storage
نگهداری
protection
نگهداری
retinue
نگهداری
retinues
نگهداری
landing, storage, delivery
نگهداری
custody
نگهداری
retention
نگهداری
internment
نگهداری
guarding subsidy
حق نگهداری
preservation
نگهداری
keeping
نگهداری
detention
نگهداری
detentions
نگهداری
upkeep
نگهداری
holding
نگهداری
conservation
نگهداری
guardianship
نگهداری
detainer
نگهداری
sustention
نگهداری
sustentation
نگهداری
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
maintenance period
دوره نگهداری
restraints
نگهداری خودداری
conserves
نگهداری کردن
granfather file
نگهداری می شوند
preventive maintenance
نگهداری پیشگیری
preventive maintenance
نگهداری حفافتی
account
نگهداری حسابها
preventive maintenance
نگهداری پیشگیرانه
maintenance functions
کارکردهای نگهداری
maintenance cost
ارزش نگهداری
interludes
نگهداری مقدماتی
record keeping
نگهداری سوابق
maintenance status
وضعیت نگهداری
field maintenance
نگهداری در صحرا
levels of maintenance
ردههای نگهداری
program maintenance
نگهداری برنامه
maintenance cost
هزینه نگهداری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com