Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
geoponic
مربوط به کشاورزی یاکشتکاری
Other Matches
ageicultural
مربوطبه کشاورزی یاکشتکاری
agribusiness
تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
farm technology
روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
elevator
انبار غله |
[کشاورزی]
| جای غله خیز
[کشاورزی]
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
agronomic
کشاورزی
tillage
کشاورزی
agricultural
کشاورزی
agriculture
کشاورزی
arboretum
کشاورزی
husbandry
کشاورزی
rural
کشاورزی
agronomy
کشاورزی
farming
کشاورزی
plantership
کشاورزی
agriculture
کشاورزی برزگری
agricultural products
محصولات کشاورزی
extensive agriculture
کشاورزی سطحی
agricultral waste
پسماند کشاورزی
extensive agriculture
کشاورزی وسیع
agricultural projects
طرحهای کشاورزی
agricultural revolution
انقلاب کشاورزی
agricultural sector
بخش کشاورزی
to follow the plough
کشاورزی کردن
farm yields
بازده کشاورزی
vegetable soil
خاک کشاورزی
farm surplus
مازاد کشاورزی
farm labors
کارگران کشاورزی
agricultural pollution
الودگی کشاورزی
farming
کشاورزی برزیگری
agricultural investigation
تجسسات کشاورزی
agricultural implements
الات کشاورزی
agricultural credit
اعتبار کشاورزی
agricultural economics
اقتصاد کشاورزی
manure
کود کشاورزی
agricultural cooperatives
تعاونیهای کشاورزی
agricultural fluctuations
نوسانهای کشاورزی
agriculturist
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agriculturalist
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
extensive agricultuse
کشاورزی غیر محدود
anticrop agent
عامل ضدمحصولات کشاورزی
hay loader
لودر یونجه
[کشاورزی]
georgic
وابسته به کشاورزی روستایی
agricultural support policy
سیاست حمایت از کشاورزی
outturn
محصول کشاورزی یاصنعتی
sovkhoz
موسسه کشاورزی وروستایی
elevator
انبار دانه
[کشاورزی]
agricultural mechanization
ماشینی کردن کشاورزی
agricultural extension services
خدمات ترویج کشاورزی
agricultural planning
برنامه ریزی کشاورزی
raw produce
محصول طبیعی یا کشاورزی
agroecosystem
بوم سازگان کشاورزی
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
farm price supports
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
agricultural labor productivity
بهره دهی کارگر کشاورزی
hacienda
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
He reanimated the Iranian agriculture.
کشاورزی ایران رازنده کرد
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
granger
عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
agricultural price policy
سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
extensive cultivation
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
latifundium
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
food and agricultural organization
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
self binder
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
new deal
برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
agroecosystem
اکوسیستم کشاورزی اکوسیستم زراعی
caprine
مربوط به بز
hydraulic
مربوط به اب
for
مربوط به
proper
مربوط
irrelevant
نا مربوط
curatorial
مربوط به
cretaceous
مربوط به گچ
coordinate
مربوط
pertinenet
مربوط
eight bit system
مربوط به یک
pertaining
مربوط به
pertinent
مربوط به
apposite
مربوط
germane
مربوط
pertinent
مربوط
condequent
مربوط
correspondents
مربوط به
correspondent
مربوط به
vespertinal
مربوط به شب
lineal
مربوط به خط
affined
مربوط
coherent
مربوط
as for
مربوط به
related
مربوط
relevant
مربوط
centenarians
مربوط به قرن
centenarian
مربوط به قرن
electrically
مربوط به الکتریسیته
budgetary
مربوط به بودجه
retired
مربوط به بازنشستگی
nuclear
مربوط به اتمی
my
مربوط بمن
feminine
مربوط به جنس زن
filiate
مربوط ساختن
divisional
مربوط به تقسیم
affiliating
مربوط ساختن
affiliate
مربوط ساختن
domiciliary
مربوط به خانه
faunae
مربوط به جانوران
affiliated
مربوط ساختن
affiliates
مربوط ساختن
operatic
مربوط به اپرا
chromatic
مربوط به رنگها
climatic
مربوط به اب وهوا
glossal
مربوط به زبان
anal
مربوط به مقعد
gallinaceous
مربوط بماکیان
genethliac
مربوط به طالع
communist
مربوط به کمونیسم
communists
مربوط به کمونیسم
parental
مربوط به والدین
expiratory
مربوط به زفیر
futuristic
مربوط به اینده
vehicular
مربوط به خودرو
fistulous
مربوط به ناسور
geriatric
مربوط به پیری
existential
مربوط به هستی
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
technologically
مربوط به فناوری
garlicky
مربوط به سیر
technological
مربوط به فناوری
speculative
مربوط به اندیشه
aeronautical
مربوط به فضانوردی
prospective
مربوط به اینده
thematic
مربوط بموضوع
agrologic
مربوط بخاکشناسی
dependent
مربوط محتاج
concerns
مربوط بودن به
concern
مربوط بودن به
arbitrative
مربوط بحکمیت
archival
مربوط به بایگانی
arithmeticlal
مربوط به حساب
arteriovenous
مربوط به رگها
as to
عطف به مربوط به
fractional
مربوط به بخشهایی
fractional
مربوط به بخشها
bear on
مربوط بودن
atomistic
مربوط به اتم
nasal
مربوط به بینی
nautical
مربوط به کشتیرانی
ovarian
مربوط به تخمدان
baronial
مربوط به بارون
circumstantial
مربوط به موقعیت
outbound
مربوط به خارج
racing
مربوط بمسابقه
adulterous
مربوط به زنا
aguish
مربوط به تب و لرز
aluminous
مربوط به الومینیوم
amazonian
مربوط به امازونها
ameba
مربوط به امیب
achaian
مربوط به اخائیه
achaean
مربوط به اخائیه
acetarious
مربوط به سالاد
ameban
مربوط به امیب
amebic
مربوط به امیب
ameboid
مربوط به امیب
ammino
مربوط به امونیاک
analitical
مربوط به تجزیه
anent
در مشارکت با مربوط به
anglian
مربوط به نژاد
fossils
مربوط بادوارگذشته
fossil
مربوط بادوارگذشته
Americans
مربوط بامریکا
American
مربوط بامریکا
bardic
مربوط به رامشگری
marital
مربوط به زناشویی
matrimonial
مربوط به ازدواج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com