English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
Other Matches
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
machined دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
unconditional دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
inherent addressing دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
irrespectively بدون ملاحظه چیزهای دیگر مستقلا
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
tiles مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tile مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
standalone که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
unattended operation سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
monofuel سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
assistance کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
termed جمله عبارت
terming جمله عبارت
term جمله عبارت
restrictive جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
word order ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
change of edge تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
cabotage کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
functional shift تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
machines غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
dependent غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
folds یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
fold یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
folded یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
accordion fold یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
additional production personnel عوامل دیگر تولد
ignoratio elenchi سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
ceteris paribus ثابت بودن تمام عوامل دیگر
in fact به عبارت دیگر
videlicet به عبارت دیگر
to wit <adv.> به عبارت دیگر
in other words <adv.> به عبارت دیگر
namely <adv.> به عبارت دیگر
i.e مخفف به عبارت دیگر
metaphraze به عبارت دیگر در آوردن
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
template دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
templates دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
rug condition [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
reference دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
references دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
acheilous بدون لب
acheilos بدون لب
ex بدون
wanting بدون
doubtlessly بدون شک
indubitable بدون شک
undoubtedly بدون شک
bottomless بدون ته
ex- بدون
undoubted بدون شک
but بدون
not nearctic بدون
unstressed بدون مد
without بدون
goalless بدون گل
to a certainty بدون شک
and no mistake بدون شک
obtrusively بدون حق
sans بدون
i'll warrant بدون شک
diamensionless بدون اندازه
standstill بدون حرکت
unwary بدون نگرانی
dealated بدون بال
toothless بدون دندانه
endless بدون پایان
without recourse بدون رجوع
voteless بدون رای
unleaded بدون سرب
bloodless بدون خونریزی
diamensionless بدون بعد
free of tax بدون مالیات
undoubted بدون تردید
vibrationless بدون لرزه
off hand بدون آمادگی
immediately بدون واسطه
indiscriminately بدون تمیز
disposed بدون پوشش
discontinuously بدون اتصال
exclusive of بدون در نظرگرفتن
disconnectedly بدون ارتباط
dimensionless بدون بعد
free play بدون محدودیت
free from slip بدون لغزش
with in compass بدون مبالغه
immaculate <adj.> بدون مشکل
failure free بدون خرابی
weanting بدون بی منهای
wayless بدون جاده
flawless <adj.> بدون مشکل
sound <adj.> بدون مشکل
notwithstanding بدون توجه
warless بدون جنگ
impeccable <adj.> بدون مشکل
nonstop بدون توقف
faultless <adj.> بدون مشکل
involuntarily بدون اراده
free from error <adj.> بدون مشکل
irrespective بدون مراعات
Nothing down. بدون بیعانه.
without recourse بدون حق مراجعه
free from backlash بدون لقی
without justification بدون مجوز
exposed بدون پوشش
unattended بدون متصدی
seamless بدون درز
nonboresafe بدون ضامن
nonsyllabic بدون هجایی
immethodical بدون اسلوب
indolently بدون درد
static بدون تحرک
stagnant بدون حرکت
indistinctively بدون فرق
inoperculate بدون دریچه
unprofitable بدون سود
irrespective of بدون ملاحظه
immusical بدون هماهنگی
irreflexive بدون واکنش
inapproachable بدون دسترسی
inviscid بدون لزوجت
incognizant بدون شناسایی
incommunicable بدون رابطه
inelastic بدون کشش
decaffeinated بدون کافئین
humble بدون ارتفاع
without milk بدون شیر
ingenuously بدون تزویر
excluding meals بدون غذا
nothing if not <idiom> مطمئنا،بدون شک
intolerantly بدون بردباری
to be sure <idiom> مطمئنا ،بدون شک
under one's own steam <idiom> بدون کمک
wing it <idiom> بدون آمادگی
in vain <idiom> بدون تفثیروموفقیت
humblest بدون ارتفاع
inofficial بدون اجازه
frozen بدون ترقی
insecure بدون ایمنی
indubitable بدون تردید
bare بدون روکش
bared بدون روکش
barer بدون روکش
bares بدون روکش
barest بدون روکش
baring بدون روکش
backless بدون پشت
fruitlessly بدون نتیجه
zero elasticity بدون کشش
free trader بدون گمرک
alcohol-free <adj.> بدون الکل
inaction بدون فعالیت
non delay بدون تاخیر
no doubt بدون تردید
workless بدون عمل
backless بدون پشتی
glabrous بدون کرک
guilelessly بدون تزویر
bachelors بدون عیال
freely بدون محدودیت
unmanned بدون سرنشین
harmlessly بدون صدمه
promptly بدون معطلی
irresponsibly بدون حس مسئولیت
stateless بدون تابعیت
bachelor بدون عیال
unexceptional بدون استثنا
holdless بدون گیره
smokeless بدون دود
intestate بدون وصیت
cold turkey بدون آمادگی
faceless بدون صورت
faceless بدون ویژگی
hands down بدون احتیاط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com