English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
milestone مرحله برجسته
milestones مرحله برجسته
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
alto-rilievo [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
embossing طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
perspective spatial model مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
supereminent برجسته فوق العاده برجسته
bas relif حجاری ونقوش برجسته برجسته
salience نکته برجسته موضوع برجسته
embossment نقوش برجسته برجسته کاری
saliency نکته برجسته موضوع برجسته
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
stereoscope جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
stereograph نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse برجسته نمایاحکاکی برجسته
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phase مرحله
stage مرحله
stepping مرحله
step مرحله
instar مرحله
grade مرحله
stages مرحله
grades مرحله
processes مرحله
stroke مرحله
stroking مرحله
strokes مرحله
stroked مرحله
phases مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
phased مرحله
rung مرحله
scene مرحله
scenes مرحله
process مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
buffer stage مرحله میانگیر
imprimis در مرحله نخست
in the egg در مرحله نخستین
in the first instance در مرحله اول
induction stroke مرحله تنفس
assault phase مرحله هجوم
induction stroke مرحله مکش
anal stage مرحله مقعدی
intake stroke مرحله تنفس
process مرحله جریان
grade مرحله گراد
grades مرحله گراد
drivers مرحله تحریک
driver مرحله تحریک
developmental stage مرحله تکوینی
developmental stage مرحله پیشرفت
differential stage مرحله تفاضلی
stages درجه مرحله
phased مرحله عملیات
phases مرحله عملیات
execute phase مرحله اجرا
stage درجه مرحله
processes مرحله جریان
exhaust stroke مرحله اگزوز
exhaust stroke مرحله تخلیه
point جهت مرحله
point مرحله قله
fission process مرحله انشقاق
genital phase مرحله تناسلی
phase مرحله عملیات
intake stroke مرحله مکش
speed level مرحله سرعت
solidifying process مرحله انجماد
speed stage مرحله سرعت
home stretch مرحله نهایی
recovery phase مرحله رونق
recovery phase مرحله شکوفائی
propagation sequence مرحله انتشار
primordium مرحله نخست
power stroke مرحله قدرت
phallic stage مرحله التی
output stage مرحله خروجی
oral stage مرحله دهانی
staping مرحله بندی
nth در مرحله چند
termination phase مرحله پایانی
period نوبت مرحله
periods نوبت مرحله
an anxious time مرحله پر اضطراب
training cycle مرحله اموزش
termination stage مرحله پایانی
one step operation عمل تک مرحله
step مرحله رتبه
initiation sequence مرحله اغازی
inextremis در اخرین مرحله
macro stage مرحله کلان
fetch phase مرحله واکشی
larval stage مرحله کرمی
latency مرحله پنهانی
modulator مرحله تحمیل گر
oedipal stage مرحله ادیپی
stepping مرحله رتبه
stepping مرحله پایه
step مرحله پایه
job step مرحله برنامه
process جریان عمل مرحله
processes جریان عمل مرحله
cladding process مرحله روکش کاری
stadia میدان ورزش مرحله
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
qualifying رسیدن به مرحله بعد
stadiums میدان ورزش مرحله
stadium میدان ورزش مرحله
fire for effect مرحله تیر موثر
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
preverbal phase مرحله پیش کلامی
incipient اولیه مرحله ابتدایی
milestone مرحله مهمی اززندگی
milestones مرحله مهمی اززندگی
stages پرده گاه مرحله
pettifog از مرحله پرت کردن
novitiate مرحله تازه کاری
stage پرده گاه مرحله
ossification مرحله تشکیل استخوان
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
first audio stage مرحله صوتی نخست
noviciate مرحله تازه کاری
ticks سخت ترین مرحله
tick سخت ترین مرحله
ticked سخت ترین مرحله
noted برجسته
pre eminent برجسته
outstandingly برجسته
in relief برجسته
raised برجسته
torose برجسته
stereometric خط برجسته
stereometric برجسته
masterwork برجسته
illustrous برجسته
rilievo برجسته
relief emboss برجسته
prosilient برجسته
kenspeckle برجسته
cordon bleu برجسته
relievo برجسته
dominant برجسته
laureate برجسته
par excellence برجسته
mainlining برجسته
mainlines برجسته
mainlined برجسته
mainline برجسته
of d. برجسته
outstanding برجسته
illustrated برجسته
convex برجسته
pre-eminent برجسته
staring برجسته
ridged برجسته
distinguished برجسته
strikingly برجسته
conspicuous برجسته
prime برجسته
primed برجسته
starring برجسته
primes برجسته
salient برجسته
striking برجسته
illustrious برجسته
predominant برجسته
overriding برجسته
prominent برجسته
crowned برجسته
eminent برجسته
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
phasing مرحله بندی کردن عملیات
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com