English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
exhaust stroke مرحله تخلیه
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
cargo outturn message پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
clearing تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings تخلیه محل تخلیه بیماران
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
cargo outturn report گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
stepping مرحله
stage مرحله
stages مرحله
scenes مرحله
instar مرحله
step مرحله
process مرحله
processes مرحله
grade مرحله
grades مرحله
phases مرحله
stroking مرحله
strokes مرحله
stroked مرحله
stroke مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
rung مرحله
phased مرحله
scene مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
phase مرحله
driver مرحله تحریک
drivers مرحله تحریک
solidifying process مرحله انجماد
processes مرحله جریان
one step operation عمل تک مرحله
staping مرحله بندی
oedipal stage مرحله ادیپی
phased مرحله عملیات
stages درجه مرحله
termination phase مرحله پایانی
output stage مرحله خروجی
phallic stage مرحله التی
stage درجه مرحله
grade مرحله گراد
power stroke مرحله قدرت
propagation sequence مرحله انتشار
recovery phase مرحله شکوفائی
recovery phase مرحله رونق
grades مرحله گراد
point مرحله قله
oral stage مرحله دهانی
phases مرحله عملیات
modulator مرحله تحمیل گر
point جهت مرحله
initiation sequence مرحله اغازی
process مرحله جریان
primordium مرحله نخست
phase مرحله عملیات
macro stage مرحله کلان
stepping مرحله رتبه
an anxious time مرحله پر اضطراب
fetch phase مرحله واکشی
exhaust stroke مرحله اگزوز
intake stroke مرحله تنفس
anal stage مرحله مقعدی
speed level مرحله سرعت
speed stage مرحله سرعت
intake stroke مرحله مکش
assault phase مرحله هجوم
in the first instance در مرحله اول
in the egg در مرحله نخستین
genital phase مرحله تناسلی
induction stroke مرحله تنفس
buffer stage مرحله میانگیر
induction stroke مرحله مکش
fission process مرحله انشقاق
imprimis در مرحله نخست
inextremis در اخرین مرحله
execute phase مرحله اجرا
training cycle مرحله اموزش
larval stage مرحله کرمی
latency مرحله پنهانی
periods نوبت مرحله
period نوبت مرحله
termination stage مرحله پایانی
step مرحله پایه
step مرحله رتبه
stepping مرحله پایه
differential stage مرحله تفاضلی
job step مرحله برنامه
developmental stage مرحله پیشرفت
milestones مرحله برجسته
nth در مرحله چند
home stretch مرحله نهایی
milestone مرحله برجسته
developmental stage مرحله تکوینی
stage پرده گاه مرحله
qualifying رسیدن به مرحله بعد
novitiate مرحله تازه کاری
first audio stage مرحله صوتی نخست
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
cladding process مرحله روکش کاری
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
pettifog از مرحله پرت کردن
fire for effect مرحله تیر موثر
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
stadia میدان ورزش مرحله
milestone مرحله مهمی اززندگی
incipient اولیه مرحله ابتدایی
milestones مرحله مهمی اززندگی
process جریان عمل مرحله
processes جریان عمل مرحله
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
stadiums میدان ورزش مرحله
stadium میدان ورزش مرحله
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
preverbal phase مرحله پیش کلامی
ticked سخت ترین مرحله
ticks سخت ترین مرحله
stages پرده گاه مرحله
noviciate مرحله تازه کاری
ossification مرحله تشکیل استخوان
tick سخت ترین مرحله
disembarkation تخلیه
exhaust تخلیه
landing, storage, delivery تخلیه
emptying تخلیه
unloading تخلیه
exhausts تخلیه
evacuating تخلیه
evacuates تخلیه
discharges تخلیه
evacuated تخلیه
evacuate تخلیه
depletion تخلیه
unstuffing تخلیه
LSD تخلیه
stripping تخلیه
discharged تخلیه
discharge تخلیه
evacuation تخلیه
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
phasing مرحله بندی کردن عملیات
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
stages مرحله دار شدن اشکوب
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
stage مرحله دار شدن اشکوب
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
electron discharge تخلیه الکترونها
electrical discharge تخلیه برقی
evacuant تخلیه کننده
exhaust chute ناودان تخلیه
electrostatic discharge تخلیه الکتروستاتیکی
escape channel مجرای تخلیه اب
electric discharge تخلیه الکتریکی
education pipe لوله تخلیه
discharge opening مجرای تخلیه
discharge of chips تخلیه براده ها
clearing out [of a place] تخلیه [فضایی]
discharge nozzle فواره تخلیه
discharge head ارتفاع تخلیه
discharge gate دریچه تخلیه
discharge end محل تخلیه
discharge end سمت تخلیه
discharge currect جریان تخلیه
discharge pressure فشار تخلیه
discharge recorder تخلیه نگار
drain plug پیچ تخلیه
disruptive discharge تخلیه جرقهای
discharging wharf اسکله تخلیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com