English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
milestone مرحله مهمی اززندگی
milestones مرحله مهمی اززندگی
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
taedium vitae خستگی اززندگی
To be fed up with life . اززندگی سیر شدن
apotheosis رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
apotheoses رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
prose idyl شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
low comedy نمایشنامه مضحکی که اززندگی مردم طبقه سوم اقتباس شده
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
tune in <idiom> با چیز مهمی درارتباط بودن
relevant آنچه ارتباط مهمی دارد
It is pretty(fairly)second rate. همچنین چیز مهمی نیست
It wasnt much of a dinner . زیاد شام مهمی نبود
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
zero hour <idiom> لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
sinecures هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecure هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
there is nothing in it چیز مهمی دران نیست پروپایی ندارد
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
penalty kicker بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
phase مرحله
instar مرحله
rung مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
stages مرحله
phases مرحله
phased مرحله
scene مرحله
scenes مرحله
process مرحله
processes مرحله
grades مرحله
stroked مرحله
grade مرحله
strokes مرحله
step مرحله
stepping مرحله
stroke مرحله
stroking مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
stage مرحله
fetch phase مرحله واکشی
genital phase مرحله تناسلی
speed stage مرحله سرعت
exhaust stroke مرحله تخلیه
fission process مرحله انشقاق
an anxious time مرحله پر اضطراب
anal stage مرحله مقعدی
exhaust stroke مرحله اگزوز
execute phase مرحله اجرا
assault phase مرحله هجوم
speed level مرحله سرعت
buffer stage مرحله میانگیر
inextremis در اخرین مرحله
developmental stage مرحله تکوینی
developmental stage مرحله پیشرفت
differential stage مرحله تفاضلی
home stretch مرحله نهایی
training cycle مرحله اموزش
imprimis در مرحله نخست
primordium مرحله نخست
power stroke مرحله قدرت
job step مرحله برنامه
larval stage مرحله کرمی
latency مرحله پنهانی
macro stage مرحله کلان
phallic stage مرحله التی
modulator مرحله تحمیل گر
output stage مرحله خروجی
oedipal stage مرحله ادیپی
one step operation عمل تک مرحله
initiation sequence مرحله اغازی
propagation sequence مرحله انتشار
recovery phase مرحله شکوفائی
in the egg در مرحله نخستین
in the first instance در مرحله اول
induction stroke مرحله تنفس
induction stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
termination stage مرحله پایانی
termination phase مرحله پایانی
intake stroke مرحله مکش
staping مرحله بندی
solidifying process مرحله انجماد
recovery phase مرحله رونق
oral stage مرحله دهانی
stepping مرحله رتبه
drivers مرحله تحریک
point مرحله قله
process مرحله جریان
step مرحله رتبه
grades مرحله گراد
phase مرحله عملیات
phased مرحله عملیات
phases مرحله عملیات
grade مرحله گراد
stepping مرحله پایه
milestones مرحله برجسته
driver مرحله تحریک
point جهت مرحله
periods نوبت مرحله
stages درجه مرحله
stage درجه مرحله
nth در مرحله چند
processes مرحله جریان
step مرحله پایه
milestone مرحله برجسته
period نوبت مرحله
fire for effect مرحله تیر موثر
first audio stage مرحله صوتی نخست
novitiate مرحله تازه کاری
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
preverbal phase مرحله پیش کلامی
ossification مرحله تشکیل استخوان
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
pettifog از مرحله پرت کردن
stage پرده گاه مرحله
stages پرده گاه مرحله
noviciate مرحله تازه کاری
ticks سخت ترین مرحله
stadium میدان ورزش مرحله
stadia میدان ورزش مرحله
process جریان عمل مرحله
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
qualifying رسیدن به مرحله بعد
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
ticked سخت ترین مرحله
tick سخت ترین مرحله
incipient اولیه مرحله ابتدایی
stadiums میدان ورزش مرحله
cladding process مرحله روکش کاری
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
processes جریان عمل مرحله
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
stage مرحله دار شدن اشکوب
stages مرحله دار شدن اشکوب
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
phasing مرحله بندی کردن عملیات
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
cim استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
interrupts توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
interlace روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
quick stage ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
generation مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
interrupting توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
generations مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com