Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
termination phase
مرحله پایانی
termination stage
مرحله پایانی
Other Matches
phased array
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
sequenced ejection
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
consummatory
پایانی
immeasurability
بی پایانی
final
پایانی
finals
پایانی
termial
پایانی
illimitability
بی پایانی
immeasurableness
بی پایانی
immeusurableness
بی پایانی
terminal
پایانی
termination
پایانی
terminals
پایانی
illimitableness
بی پایانی
final cinditions
شرایط پایانی
terminal symbol
نماد پایانی
terminal stimulus
محرک پایانی
terminal reinforcement
تقویت پایانی
final state
حالت پایانی
game point
امتیاز پایانی
terminal symbol
علامت پایانی
semi-final
نیم پایانی
afterword
سخن پایانی
end action
عمل پایانی
terminal threshold
استانه پایانی
end link
حلقه پایانی
end pleasure
لذت پایانی
terminal
پایانه پایانی
terminal organ
اندام پایانی
terminal insomnia
بیخوابی پایانی
consummatory stimulus
محرک پایانی
reliability index
نمایه پایانی
semifinal
نیم پایانی
consummatory response
پاسخ پایانی
a never-ending job
کار بی پایانی
nonterminal
غیر پایانی
terminals
پایانه پایانی
termial depression
افسردگی پایانی
end spurt
جهش پایانی
end point
نقطه پایانی
terminal error
خطای پایانی
terminal unit
واحد پایانی
krause's end bulbs
پیازهای پایانی کراوس
nonterminal symbol
نماد غیر پایانی
final boiling point
نقطه جوش پایانی
semi-final
مسابقات نیم پایانی
home stretch
گام های پایانی
twentyfive yard line
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
tsr
برنامه مقیم پایانی ایستا
no-man's land
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
terminal and stay resident program
برنامه مقیم پایانی ایستا
back room
محوطه بین خط پایانی ودیوار
combat phase
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
playoff
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoffs
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
floated
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
go baseline
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
float
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
re entry vehicle
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
phased attack
تک مرحله به مرحله
rung
مرحله
scene
مرحله
scenes
مرحله
creeping attack
تک مرحله به مرحله
process
مرحله
instar
مرحله
processes
مرحله
step
مرحله
stroking
مرحله
stages
مرحله
stage
مرحله
phase
مرحله
grades
مرحله
grade
مرحله
stroked
مرحله
stepping
مرحله
strokes
مرحله
stroke
مرحله
phased
مرحله
phases
مرحله
melodrama
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
gridding
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
execute phase
مرحله اجرا
fetch phase
مرحله واکشی
home stretch
مرحله نهایی
exhaust stroke
مرحله تخلیه
exhaust stroke
مرحله اگزوز
speed level
مرحله سرعت
genital phase
مرحله تناسلی
speed stage
مرحله سرعت
an anxious time
مرحله پر اضطراب
fission process
مرحله انشقاق
output stage
مرحله خروجی
training cycle
مرحله اموزش
staping
مرحله بندی
modulator
مرحله تحمیل گر
solidifying process
مرحله انجماد
recovery phase
مرحله رونق
recovery phase
مرحله شکوفائی
oedipal stage
مرحله ادیپی
one step operation
عمل تک مرحله
oral stage
مرحله دهانی
phallic stage
مرحله التی
propagation sequence
مرحله انتشار
power stroke
مرحله قدرت
macro stage
مرحله کلان
latency
مرحله پنهانی
job step
مرحله برنامه
imprimis
در مرحله نخست
in the egg
در مرحله نخستین
in the first instance
در مرحله اول
induction stroke
مرحله تنفس
induction stroke
مرحله مکش
intake stroke
مرحله تنفس
intake stroke
مرحله مکش
inextremis
در اخرین مرحله
initiation sequence
مرحله اغازی
larval stage
مرحله کرمی
primordium
مرحله نخست
processes
مرحله جریان
point
مرحله قله
milestone
مرحله برجسته
process
مرحله جریان
buffer stage
مرحله میانگیر
phased
مرحله عملیات
grades
مرحله گراد
stepping
مرحله رتبه
stepping
مرحله پایه
assault phase
مرحله هجوم
anal stage
مرحله مقعدی
step
مرحله رتبه
step
مرحله پایه
milestones
مرحله برجسته
point
جهت مرحله
grade
مرحله گراد
drivers
مرحله تحریک
periods
نوبت مرحله
phases
مرحله عملیات
differential stage
مرحله تفاضلی
driver
مرحله تحریک
stages
درجه مرحله
developmental stage
مرحله پیشرفت
developmental stage
مرحله تکوینی
nth
در مرحله چند
stage
درجه مرحله
period
نوبت مرحله
phase
مرحله عملیات
milestone
مرحله مهمی اززندگی
novitiate
مرحله تازه کاری
karyokinesis
مرحله تقسیم سلولی
process
جریان عمل مرحله
milestones
مرحله مهمی اززندگی
incipient
اولیه مرحله ابتدایی
noviciate
مرحله تازه کاری
preverbal phase
مرحله پیش کلامی
stage
پرده گاه مرحله
pettifog
از مرحله پرت کردن
stages
پرده گاه مرحله
ossification
مرحله تشکیل استخوان
processes
جریان عمل مرحله
tick
سخت ترین مرحله
cladding process
مرحله روکش کاری
creeping barrage
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
first audio stage
مرحله صوتی نخست
fire for effect
مرحله تیر موثر
diastolic phase
مرحله انبساطی قلب
qualifying
رسیدن به مرحله بعد
ticked
سخت ترین مرحله
anal retentive stage
مرحله مقعدی ضبطی
entelechy
مرحله تشکیل وتحقق
stadia
میدان ورزش مرحله
stadium
میدان ورزش مرحله
stadiums
میدان ورزش مرحله
in leading
در مرحله شاگردی یا نوچگی
ticks
سخت ترین مرحله
anal expulsive stage
مرحله مقعدی دفعی
rate determining step
مرحله تعیین کننده سرعت
single stepping
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
turning points
مرحله قاطع نقطه تحول
turning point
مرحله قاطع نقطه تحول
phasing
مرحله بندی کردن عملیات
declines
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
subcritical
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
stages
مرحله دار شدن اشکوب
walk through
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
Not to know what one is talking about.
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com