English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
larval stage مرحله کرمی
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
vermicular کرمی
vermian کرمی
vermiform کرمی
acarine کرمی
helminthic کرمی
worm wheel دنده کرمی شکل
cutworm کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stage مرحله
phase مرحله
stages مرحله
process مرحله
processes مرحله
instar مرحله
rung مرحله
phases مرحله
scene مرحله
scenes مرحله
phased مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
strokes مرحله
stroking مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
step مرحله
stroked مرحله
stepping مرحله
stroke مرحله
grade مرحله
grades مرحله
training cycle مرحله اموزش
termination stage مرحله پایانی
exhaust stroke مرحله اگزوز
speed stage مرحله سرعت
induction stroke مرحله مکش
execute phase مرحله اجرا
differential stage مرحله تفاضلی
developmental stage مرحله پیشرفت
developmental stage مرحله تکوینی
processes مرحله جریان
anal stage مرحله مقعدی
assault phase مرحله هجوم
home stretch مرحله نهایی
an anxious time مرحله پر اضطراب
buffer stage مرحله میانگیر
speed level مرحله سرعت
termination phase مرحله پایانی
exhaust stroke مرحله تخلیه
staping مرحله بندی
output stage مرحله خروجی
intake stroke مرحله تنفس
oral stage مرحله دهانی
intake stroke مرحله مکش
inextremis در اخرین مرحله
one step operation عمل تک مرحله
oedipal stage مرحله ادیپی
modulator مرحله تحمیل گر
initiation sequence مرحله اغازی
job step مرحله برنامه
macro stage مرحله کلان
induction stroke مرحله تنفس
in the first instance در مرحله اول
in the egg در مرحله نخستین
solidifying process مرحله انجماد
recovery phase مرحله رونق
recovery phase مرحله شکوفائی
propagation sequence مرحله انتشار
fetch phase مرحله واکشی
primordium مرحله نخست
power stroke مرحله قدرت
fission process مرحله انشقاق
phallic stage مرحله التی
genital phase مرحله تناسلی
imprimis در مرحله نخست
latency مرحله پنهانی
driver مرحله تحریک
milestones مرحله برجسته
grades مرحله گراد
milestone مرحله برجسته
point مرحله قله
point جهت مرحله
stage درجه مرحله
phase مرحله عملیات
stages درجه مرحله
drivers مرحله تحریک
grade مرحله گراد
phased مرحله عملیات
phases مرحله عملیات
process مرحله جریان
step مرحله پایه
period نوبت مرحله
step مرحله رتبه
stepping مرحله پایه
stepping مرحله رتبه
nth در مرحله چند
periods نوبت مرحله
ticked سخت ترین مرحله
first audio stage مرحله صوتی نخست
fire for effect مرحله تیر موثر
ticks سخت ترین مرحله
tick سخت ترین مرحله
pettifog از مرحله پرت کردن
preverbal phase مرحله پیش کلامی
noviciate مرحله تازه کاری
ossification مرحله تشکیل استخوان
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
milestones مرحله مهمی اززندگی
stage پرده گاه مرحله
stages پرده گاه مرحله
stadium میدان ورزش مرحله
stadiums میدان ورزش مرحله
qualifying رسیدن به مرحله بعد
novitiate مرحله تازه کاری
cladding process مرحله روکش کاری
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
milestone مرحله مهمی اززندگی
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
stadia میدان ورزش مرحله
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
incipient اولیه مرحله ابتدایی
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
processes جریان عمل مرحله
process جریان عمل مرحله
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
stages مرحله دار شدن اشکوب
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
stage مرحله دار شدن اشکوب
phasing مرحله بندی کردن عملیات
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
cim استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
interrupt توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
interrupting توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
quick stage ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
generation مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generations مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interlace روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
to turn the corner <idiom> بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
puerperium مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
drive to maturity جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com