English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
grade مرحله گراد
grades مرحله گراد
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
grad گراد
Centigrade سانتی گراد
centigrade scale مقیاس سانتی گراد
grad گراد [یکای زاویه] [ریاضی]
gon گراد [یکای زاویه] [ریاضی]
grade گراد [یکای زاویه] [ریاضی]
gradian گراد [یکای زاویه] [ریاضی]
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
braze welding جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
celsius temperature scale مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
centigrade temperature scale مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
phased مرحله
scenes مرحله
stages مرحله
instar مرحله
processes مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
stage مرحله
scene مرحله
rung مرحله
phase مرحله
process مرحله
phases مرحله
grade مرحله
stroking مرحله
stroked مرحله
step مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
strokes مرحله
stepping مرحله
grades مرحله
stroke مرحله
fission process مرحله انشقاق
macro stage مرحله کلان
fetch phase مرحله واکشی
developmental stage مرحله تکوینی
execute phase مرحله اجرا
exhaust stroke مرحله تخلیه
induction stroke مرحله مکش
developmental stage مرحله پیشرفت
one step operation عمل تک مرحله
oedipal stage مرحله ادیپی
differential stage مرحله تفاضلی
modulator مرحله تحمیل گر
genital phase مرحله تناسلی
processes مرحله جریان
initiation sequence مرحله اغازی
intake stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
job step مرحله برنامه
induction stroke مرحله تنفس
in the first instance در مرحله اول
process مرحله جریان
anal stage مرحله مقعدی
larval stage مرحله کرمی
latency مرحله پنهانی
assault phase مرحله هجوم
in the egg در مرحله نخستین
imprimis در مرحله نخست
buffer stage مرحله میانگیر
exhaust stroke مرحله اگزوز
inextremis در اخرین مرحله
speed stage مرحله سرعت
home stretch مرحله نهایی
training cycle مرحله اموزش
termination stage مرحله پایانی
step مرحله پایه
step مرحله رتبه
period نوبت مرحله
stepping مرحله پایه
stepping مرحله رتبه
termination phase مرحله پایانی
milestones مرحله برجسته
speed level مرحله سرعت
nth در مرحله چند
an anxious time مرحله پر اضطراب
periods نوبت مرحله
milestone مرحله برجسته
staping مرحله بندی
solidifying process مرحله انجماد
point مرحله قله
phased مرحله عملیات
phase مرحله عملیات
phases مرحله عملیات
power stroke مرحله قدرت
phallic stage مرحله التی
drivers مرحله تحریک
driver مرحله تحریک
output stage مرحله خروجی
primordium مرحله نخست
point جهت مرحله
recovery phase مرحله رونق
stage درجه مرحله
oral stage مرحله دهانی
recovery phase مرحله شکوفائی
propagation sequence مرحله انتشار
stages درجه مرحله
fire for effect مرحله تیر موثر
pettifog از مرحله پرت کردن
first audio stage مرحله صوتی نخست
novitiate مرحله تازه کاری
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
noviciate مرحله تازه کاری
preverbal phase مرحله پیش کلامی
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
qualifying رسیدن به مرحله بعد
ossification مرحله تشکیل استخوان
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
milestone مرحله مهمی اززندگی
milestones مرحله مهمی اززندگی
stage پرده گاه مرحله
stadiums میدان ورزش مرحله
stadium میدان ورزش مرحله
stadia میدان ورزش مرحله
processes جریان عمل مرحله
incipient اولیه مرحله ابتدایی
process جریان عمل مرحله
stages پرده گاه مرحله
tick سخت ترین مرحله
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
ticks سخت ترین مرحله
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
cladding process مرحله روکش کاری
ticked سخت ترین مرحله
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
stages مرحله دار شدن اشکوب
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
stage مرحله دار شدن اشکوب
phasing مرحله بندی کردن عملیات
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
cim استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
interrupting توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interlace روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
generations مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generation مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
quick stage ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
to turn the corner <idiom> بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
drive to maturity جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com