Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
men affifty and above
مردان پنجاه ساله به بالا
Other Matches
quinquagenarian
پنجاه ساله
quinquagenary
پنجاه ساله
quinquagenary
شخص پنجاه ساله
quinquagenarian
شخص پنجاه ساله
lacrosse
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
brownie
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownies
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
fifty-fifty
پنجاه پنجاه
fifty-fifty
<idiom>
پنجاه ،پنجاه
fifty fifty
پنجاه پنجاه
he is fifty
پنجاه
fifties
پنجاه
fifty
پنجاه
menfolk
مردان
at the a of 0
در سن پنجاه سالگی
quarantine
پنجاه روز
quarantined
پنجاه روز
quarantines
پنجاه روز
quarantining
پنجاه روز
penteconter
فرمانده پنجاه تن
they were filfty at the outsid
پنجاه تن بودند
fithird
پنجاه وسوم
the males
پسران یا مردان
males of military age
مردان در سن سربازی
men of the d.
مردان وقت
quinquennial
پنج ساله دوره پنج ساله
urning
در همجنس خواهی مردان
men of that stamp
این قبیل مردان
a comparison of men's salaries with those of women
مقایسه حقوق مردان با زنان
the male sex
جنس ذکور مردان وپسران
Saadi was a giant among men .
سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
he lined up his men
مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
height of the volleyball net
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
gold digger
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
herr
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
jabot
دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
aftershave
[مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
succuba
جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
walker cup
مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
ruff
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
sprint medley
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
vicennial
02 ساله
decades
01 ساله
triennial
سه ساله
annual
یک ساله
decennry
ده ساله
decade
01 ساله
sexennial
شش ساله
triennal
سه ساله
annuals
یک ساله
year-long
یک ساله
ten years old
ده ساله
tenant from year to year
مستاجر یک ساله
annually
همه ساله
bicentenary
دویست ساله
bimillenary
دو هزار ساله
septuagenarian
هفتاد ساله
tercentennial
سیصد ساله
he is 0 years old
او ده ساله است
half yearly
نیم ساله
centenarian
جشن صد ساله
centenarians
جشن صد ساله
annuallyy
هر ساله سالیانه
sexennium
دوره شش ساله
sorrel
گوزن نر سه ساله
colt
اسب 3 یا 4 ساله
f.year old
پنج ساله
colts
اسب 3 یا 4 ساله
bicentenaries
دویست ساله
seventies
هفتاد ساله
triennium
دوره سه ساله
chiliad
هزار ساله
seventy
هفتاد ساله
octogenarians
هشتاد ساله
year-round
<idiom>
همه ساله
semiyearly
نیم ساله
nonagenarian
نود ساله
perennials
همه ساله
octennial
هشت ساله
yearling
گیاه یک ساله
quadrangena rian
چهل ساله
sepennial
هفت ساله
perennial
همه ساله
year by year
همه ساله
octogenarian
هشتاد ساله
septennial
هفت ساله
hank
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
copyrights
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyright
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
septennate
دوره هفت ساله
pricket sister
گوزن ماده دو ساله
bicentennials
جشن دویست ساله
bicentennial
جشن دویست ساله
bicentenaries
جشن دویست ساله
teens
نوجوان ده تا91 ساله
millenium
دوره هزار ساله
millennial
جشن هزار ساله
decades
دوره ده ساله دهدهی
lustrum
دوره پنج ساله
decade
دوره ده ساله دهدهی
nonagenarian
ادم نود ساله
nursey race
مسابقه اسبهای 2 ساله
filly
مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
indiction
دوره پانزده ساله
bicentenary
جشن دویست ساله
septennium
دوره هفت ساله
tercentenaries
سه قرن سیصد ساله
tercentenary
سه قرن سیصد ساله
strike it rich
<idiom>
یک شبه ره صد ساله رفتن
quinquenniad
دوره پنج ساله
quinquennium
دوره پنج ساله
maturity
مسابقه اسبهای 4 ساله
mare
مادیان 4 ساله یا بیشتر
mares
مادیان 4 ساله یا بیشتر
fillies
مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
quadrangena rian
ادم چهل ساله
annuallyy
همه ساله هر سال
octogenarians
وابسته به ادم 08 ساله
octogenarian
وابسته به ادم 08 ساله
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
fita round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
copyright
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyrights
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
a man in his forties
مرد چهل و خورده ساله
millenial
وابسته به دوره هزار ساله
mother goose stakes
مسابقه کره مادیانهای سه ساله
indiction
مالیات پانزده ساله املاک
sexagesimal
شصتم دوره شصت ساله
junior college
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
She must be at least 40.
او
[زن]
کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
millenarianism
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
derbies
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derby
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarian
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
one thousand guineas
مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
pythiad
دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant
پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
two thousands guineas
مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
men's western round
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
juniorate
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
oedipal
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
men's national round
مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
st george round
مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
quarantine
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
Grands Prix
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
Ushak medallion
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
high burst ranging
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
upped
بالا
balcony
لژ بالا
overhead
سر بالا
overhead
بالا
up
بالا
uppermost
از بالا
headwater
بالا اب
balconies
لژ بالا
over
بالا
at a great age
در سن بالا یی
over-
بالا
lever bridge
پل بالا رو
outreach
بالا
on high
در بالا
upper
بالا
high
بالا
highest
بالا
highs
بالا
up there
ان بالا
up stairs
بالا
ascendancy
بالا
atop
بالا
ascendency
بالا
above
در بالا
aloft
بالا
galleries
لژ بالا
gallery
لژ بالا
in old age
[in great age]
در سن بالا
up
رو به بالا
aweigh
بالا
superincumbent
از بالا
upped
رو به بالا
upside
بالا
upping
بالا
upping
رو به بالا
overtone
بالا تن
top
بالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com