English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
People are looking for new ideas. مردم عقب فکرهای تازه هستند
Other Matches
What percentage of the people are literate? چند درصد مردم با سواد هستند ؟
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
To give way to gloomy thoughts . فکرهای بد بخود راه دادن
standards محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
democracy مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscites مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscite مردم خواست رای قاطبه مردم
popular مردم پسند و مناسب حال مردم
enactory دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه
new blood <idiom> جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن
to never let yourself get to thinking like them <idiom> نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
new coined تازه بنیاد تازه سکه زده
newlywed تازه داماد تازه عروس
home rule حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
hobbledehoy کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
population تعداد مردم مردم
populations تعداد مردم مردم
cads محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
are هستند
they are all of one mind هستند
plants indigenous to that soil هستند
ScriptX هستند
they are well matched هم کفو هستند
they are at loggerheads هر دو سنگ یک من هستند
there are numbers who بسیاری هستند که
who are they? انها کی هستند
peopled مردم
peoples مردم
the people مردم
the deaf مردم کر
people مردم
population [pop.] مردم
public مردم
peopling مردم
folk مردم
folks مردم
analogue ی از حالت آنالوگ هستند
analogues ی از حالت آنالوگ هستند
analog ی از حالت آنالوگ هستند
they are well matched حریف یکدیگر هستند
The roads are obstructed. جاده ها مسدود هستند.
Such people are wicked . اینگونه آدمها شر هستند
5, 7, 9 are odd numbers . 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
such as are happy انهایی که خوشبخت هستند
anthropometry مردم سنجی
ombudsmen فریادرس مردم
public notice آگهی به مردم
all men همه مردم
canaille مردم پست
citizenry مردم تبعیت
all men کلیه مردم
head count شمارش مردم
head counts شمارش مردم
corporation گروهی از مردم
lowest common denominator مردم پذیر
popular مردم پسند
corporations گروهی از مردم
all men مردم همه
lowest common denominators مردم پذیر
ombudsman فریادرس مردم
most people بیشتر مردم
flower people مردم معتقدبهآئینیکهطرفدارصلحوعشقبودند
parading اجتماع مردم
mandated دستور مردم به
mandates دستور مردم به
mandating دستور مردم به
outside opinion رای مردم
hoi polloi توده مردم
plebeians توده مردم
plebeian توده مردم
massing توده مردم
masses توده مردم
populace توده مردم
mass توده مردم
on the tongues of men سر زبان مردم
reputedly در نظر مردم
Among the people . درمیان مردم
openly در انظار مردم
other people مردم دیگر
parade اجتماع مردم
paraded اجتماع مردم
parades اجتماع مردم
underfed مردم گرسنه
unsociable مردم گریز
anarchy خودسری مردم
unsocial مردم گریز
misanthrope مردم گریز
misanthropes مردم گریز
people say مردم می گویند
omnibus توده مردم
omnibuses توده مردم
mob انبوه مردم
mobbed انبوه مردم
mobbing انبوه مردم
mobs انبوه مردم
outside opinion عقیده مردم
other people سایر مردم
the american public مردم امریکا
the public عموم مردم
mandate دستور مردم به
communists مردم گرا
lao مردم تایی
mandrake مردم گیاه
many people خیلی از مردم
communist مردم گرا
many people بسیاری از مردم
the total population همه مردم
townsfolk مردم شهری
public-spirited خیرخواه مردم
laotian مردم تایی
land n قوم مردم
the dregs of the people مردم پست
commons مردم عادی
ruck مردم عادی
rucks مردم عادی
the many بیشتر مردم
the million توده مردم
sociability مردم امیزی
the multitude توده مردم
demography مردم نگاری
communism مردم داری
the offscourings humanity مردم پست
the old مردم سالخورده
jawsmith مردم فریب
men of intellgence مردم باهوش
popularity مردم پسندی
common : مردم عوام
rushed ازدحام مردم
unsociability مردم گریزی
population [pop.] تعداد مردم
anthropology مردم شناسی
citizenship مردم تبعیت
commoners : مردم عوام
demos توده مردم
commonest : مردم عوام
rush ازدحام مردم
manragora مردم گیاه
rushing ازدحام مردم
However difficult the circumstances [are] , ... هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
X/OPEN ول ایجاد سیستمهای باز هستند
great dangers impend over us خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
numeric که فقط حاوی اعداد هستند
series مداری که قط عات آن با هم سری هستند
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. بخون یکدیگه تشنه هستند
These football players are the pick of the bunch . این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند
dialectical materialism اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
ring topology در حلقه بهم وصل هستند
The two are rhyming words . این دو لغت هم قافیه هستند
Price are fixed here . دراینجا قیمتها ثابت هستند
the ins انان که سر کا یا دارای متامی هستند
Take things as you find them. <proverb> مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
seminomad مردم نیمه چادرنشین
Quite a few people ... تعداد زیادی [از مردم]
the offscourings humanity طبقه پست مردم
folklike وابسته به توده مردم
To arhue ( haggle ) with people . با مردم سروکله زدن
folkish وابسته به توده مردم
public spiritedness خیر خواهی مردم
No small number of ... تعداد زیادی [از مردم]
ragtag and bobtail توده مردم پست
democracy حکومت قاطبه مردم
quite a number of people عده زیادی از مردم
to be a crowd-pleaser مردم نواز بودن
civil affairs عملیات مردم یاری
man in the street <idiom> مردم عادی یا متوسط
civic action عملیات مردم یاری
rabblement توده مردم پست
self-government حکومت بدست مردم
morale روحیه افراد مردم
democracies حکومت قاطبه مردم
civil military action عملیات مردم یاری
rub shoulders with others با مردم امیزش کردن
the rank and file توده مردم عادی
To set people by the ears. مردم را بجان هم انداختن
the talnet of the country مردم با استعداد کشور
The will of the nation [people] اراده ملت [مردم]
men of intellgence دانشمندان مردم باطلاع
married accommodation جا برای مردم متاهل
open day روزیکهعموم مردم میتوانندازمکانهایخاصیمثلمدرسهیایکموسسهآزادانهبازدیدکنند
affray سلب آرامش مردم
albanian زبان یا مردم البانی
up front جلو چشم مردم
people of all ranks مردم ازهر طبقه
self government حکومت به دست مردم
It benefits the people . فایده اش به مردم می رسد
vulgus مردم طبقه پایین
finnish زبان مردم فنلاند
korean زبان مردم کره
To muzzle the people. دهان مردم را بستن
vox populi اراء یا افکار مردم
the public [popular] odium تنفر مردم عمومی
target audience گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
outs and ins انانی که سر کار دارای مقامی هستند
the outer world مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
things in possession اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
buffer کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
capability لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com