Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
charnel house
مردگان راتوده می کنند
Other Matches
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessing system
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
the departed
مردگان
the deceased
مردگان
lemures
مردگان
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
from the dead
ازمیان مردگان
ye living and the dead
زندگان و مردگان
columbarium
دخمه مردگان
the lower regions
جهان مردگان
charnel-house
[انبار استخوان مردگان]
as hush as death
خاموش چون مردگان
the lower world
جهان مردگان عالم اسوات
columbarium
جای نگهداری خاکستر مردگان
necrological
وابسته به صورت یا شرح حال مردگان
bone-house
[جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
parentalia
جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
chantry
پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
the dead lie in state
مردگان د رانظار مردم واقع شده اند
necromantic
وابسته به پیشگویی یا جادوگری بوسیله مردگان سحری
collision detection
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
trench burial
دفن مردگان در خندق استفاده از قبر خندقی عمومی
cinerarium
[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
MMU
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
necrologist
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
companding
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
animism
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
they mingle their tears
با هم گریه می کنند
he warned them to obey
اطاعت کنند
PRI
پشتیبانی کنند
he is well spoken of
از او تعریف می کنند
Murray code
- بیت استفاده می کنند
daisy chain
سومین را و... فراخوانی می کنند
the trumpets blows
شیپورها صدا می کنند
they dispute about nothing
درسرهیچ نزاع می کنند
they make much noise
زیاد شلوق می کنند
had it trans ted
بدهید ترجمه کنند
they make much noise
خیلی صدا می کنند
compatible
با هم درست کار می کنند
My feet hurt.
پاهایم درد می کنند.
i hear him complain
میشنوم که شکایت می کنند
fire support coordinator
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
fillister
رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
watch pocket
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
knife board
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
screen coordinator
هماهنگ کنند پوشش دریایی
They act after their kind.
جنس خود رفتار می کنند.
they went to r. themselves
رفتند که نامه نویسی کنند
the iron interest
کسانی که در اهن کار می کنند
Those who agree,raise their hands.
موافقین دستهایشان رابلند کنند
they are in full retreat
سخت عقب نشینی می کنند
pontoon
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoons
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
nogging
اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
who are your reference?
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
Providence watches over him.
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
mouse
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
mouses
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
combatable
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
ccd
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
the police are on his track
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
tandem
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
tandems
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
oleomargarine
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
oast
کورهای که رازک را دران خشک می کنند
saw doctor
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
collaret
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
fleas i. doges and cats
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
combination
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
mud sill
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
human machine interface
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
meat safe
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
mealing table
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
mountain dew
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
koumiss
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
company grade
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
tightrope
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tightropes
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
They fight like cat and dog .
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
The story goes that …
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
Birds of a feather flock together .
<proverb>
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
She is the talk of the town .
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
musette
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
numerical
داده ذخیره شده کار می کنند
generation
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
hydrotherapeutic
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
kirmess
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
manil hemp
کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
priestcraft
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
generations
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
pulper
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
process
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
kago
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
mutton chop
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
functional
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
departmental LAN
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
processes
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
oatcake
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
corporal oath
سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
huck aback
حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند
hydropath establishment
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
live lining
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
pentarch
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
lachryma christi
باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
qualifying shares
سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
Can you get it repaired?
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
column
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
carriages
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
time
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
carriage
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
water bed
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
boat people
پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند
This car is assembled in Iran.
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
The surely clean you out in this nightclub .
دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
These trees deprive the house of light .
این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند
times
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
In a quarrel they do not distribute sweetmeat.
<proverb>
توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
columns
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
rissole
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
Refugees believe Germany is a land of milk and honey.
پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
timed
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
message
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
messages
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
databases
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
rissoles
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
database
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
The squirrels are storing up nuts for the winter.
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
guild hall
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
gates
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
gate
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
command sponsored dependent
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
They live abroad for the greater part of the year.
آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
backplane
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
Atari ST
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
train headway
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
an out match
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
accross the slope system
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
candle ends
باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند
in house training
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
analogue
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
analogue
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
jacamar
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
analogues
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
analogues
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
wysiwyg
You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
initials
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialling
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialled
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialing
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialed
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
transceiver
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
picalilli
ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
fritters
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
fritter
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
symmetry ink
مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
He was engrossed in conversation .
فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
protonotary apostoloc
یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
resurection pie
کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند
pneumatic
بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
Olympic Games
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
to lose track
[of]
فراموش کنند
[یا دیگر ندانند]
که شخصی
[چیزی]
کجا است
In the nature of things, young people often rebel against their parents.
طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
functions
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
acronym
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
acronyms
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
punchboard
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
pos systems
فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
tulip design
طرح گل لاله
[گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
operation
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
chalk troops
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
ccitt
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
concerted action
عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند
functioned
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
time
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
pact
قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
pacts
قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
times
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
lyuch law
مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
timed
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
indirect speech
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
punched card
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
communication
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
fetch
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetched
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetches
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
matelote
یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
obituarian
کسیکه در گذشتهای تازه راباشرح حال درگذشتگان درروزنامه اعلان می کنند
They must hunger in frost, that will not work in heat.
<proverb>
آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند.
justification
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
snag boat
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com