English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
ergotism مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
Other Matches
kinnikinnic برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
ipomoea حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
mycosis ناخوشی قارچی بیماری قارچی
renumber خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
material conditional شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material implication شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material consequence شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
conditional شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
implication شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
implies شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
antifungal ضد قارچی
fungal قارچی
fungous قارچی
agaricaceous قارچی
fungoid قارچی
fungosity خاصیت قارچی
ringworm عفونت قارچی
fungus گیاه قارچی
agaric گیاه قارچی
mushroom roof سقف قارچی
fuzz ball گیاه قارچی
mushroom rivet پرچ قارچی
flat slab دال قارچی
mold کپک قارچی
flat slab floor سقف قارچی
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
bunt ناخوشی قارچی گندم
schizomycetous شبیه ارگانیسمهای قارچی
actinomycosis مرض قارچی ارواره
fungus فونجی بیماری قارچی
mushroom anchor لنگر قارچی شکل
mycotic دچار ناخوشی قارچی
fungiform papillae پرزهای قارچی شکل
tinea هر نوع مرض قارچی پوست
athlete's foot نوعی مرض قارچی انگشتان
favus نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
argument مباحثه
contentions مباحثه
contention مباحثه
arguments مباحثه
controversies مباحثه
discourse مباحثه
disputations مباحثه
discourses مباحثه
disputation مباحثه
debate مباحثه
controversy مباحثه
debated مباحثه
contretemps مباحثه
agument مباحثه
debates مباحثه
halsie مباحثه
discussions مباحثه
debating مباحثه
discussion مباحثه
eristic اهل مباحثه
debate مباحثه کردن
discuss مباحثه کردن
climb-down مباحثه-جدل
dissert مباحثه کردن
controversialist اهل مباحثه
dabate مباحثه کردن
controvertist اهل مباحثه
dabate مباحثه بحث
controvertible قابل مباحثه
controversially ازراه مباحثه
programmable logic array ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
debates مناقشه مباحثه کردن
debating مناقشه مباحثه کردن
debated مناقشه مباحثه کردن
disputant اهل مباحثه جدلی
debate مناقشه مباحثه کردن
contests مباحثه وجدل کردن
contesting مباحثه وجدل کردن
contested مباحثه وجدل کردن
incontrovertible بدون مباحثه مسلم
contest مباحثه وجدل کردن
gag rule قانون منع مباحثه و منافره
discussant کسی که در مباحثه و منافره شرکت دارد
some برخی
several برخی از
cretain برخی
certain برخی
scundine quid از برخی جهات
attribute در برخی سیستم عامل ها
attributes در برخی سیستم عامل ها
source خصوصیت برخی bridge ها که
attributing در برخی سیستم عامل ها
On certain considerations . طبق برخی ملاحظات
flora گیاهان
phytobentos گیاهان ته زی
O.K. در برخی سیستم ها به کار می رود
glue sniffing بو کردن برخی از انواع چسب
ARQ قابل استفاده در برخی مودم ها
cereal گیاهان گندمی
luxuriant vegetation گیاهان فراوان
dicotyledones گیاهان دولپه
herbs گیاهان [در عطاری]
phanerogamia گیاهان پیدازا
rugger گیاهان گل سرخ
rampant vegetation گیاهان انبوه
dicotyledon گیاهان دو لپه
dicoty گیاهان دو لپه
rampant vegetation گیاهان فراوان
dicot گیاهان دو لپه
potentilla گیاهان پنجهای
phytoplankton گیاهان شناور
phytology علم گیاهان
herbaceous گیاهان علفی
luxuriant vegetation گیاهان انبوه
halophytes گیاهان شورپسند
cereals گیاهان گندمی
herbicidal کشنده گیاهان
dialectic روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
Some friends who shall be nameless. برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
landgravine لقب برخی از شاهزادگان المانی است
podesta رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
dead hedge پرچین گیاهان خشک
halophytes گیاهان شوری پذیر
antiplant agent عامل ضد رویش گیاهان
herbist فروشنده گیاهان طبی
canopy تاج پوشش گیاهان
herborist فروشنده گیاهان طبی
indigofera گیاهان نیل دارsnake
loggerhead گیاهان جنس قنطوریون
nurseryman پرورنده گیاهان زارع
lobelia خانواده گیاهان لوبلیا
chromogen رنگ پذیری گیاهان
chromogen دانههای رنگی گیاهان
gypso halophytes گیاهان شوراگچی شوراگچیان
herbalist فروشنده گیاهان طبی
trashes خاکروبه زوائد گیاهان
saltbush خانواده گیاهان قازایاغی
trashing خاکروبه زوائد گیاهان
magnolia ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
magnolias ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
greenery گیاهان سبز گلخانه
mold قارچ انگلی گیاهان
fleabane گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
trash خاکروبه زوائد گیاهان
herbalists فروشنده گیاهان طبی
herb شاخ وبرگ گیاهان
trashed خاکروبه زوائد گیاهان
understory vegetation گیاهان زیر درختی
herbs شاخ وبرگ گیاهان
canopies تاج پوشش گیاهان
eliza برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
herd book نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
ghost نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
Brit نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
Brits نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
ghosts نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
biota زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
gerbera گیاهان سر بره وکلب جهنم
feverweed دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
defoliation از بین بردن برگ گیاهان
heterophyte گیاه انگل گیاهان دیگر
hemp nettle گیاهان جنس کله گربه
cutin پوشش خارجی بعضی گیاهان
guavas گیاهان و بتههای جنس psidium
photodynamic اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamics اثر روشنایی در جنبش گیاهان
vegetable kingdom جهان گیاهان مولود نباتی
physic garden باغ گیاهان طبی یا دارویی
pteridophyte گیاهان اوندی خانواده سرخس
phytopathologic وابسته به اسیب شناسی گیاهان
pteridophyta گیاهان اوندی خانواده سرخس
guava گیاهان و بتههای جنس psidium
ratsbane گیاهان سمی قاتل موش
aquaria نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
styloipodium ته خامه گیاهان خانواده هویج
aquarium نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquariums نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
grubbing ریشه کنی گیاهان در زمین
slash and burn بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
hock گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
print فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
G-strings پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
printed فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
prints فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
histories خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
history خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
herbarium مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
oligophagous تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
flora کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
green roof [سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
planker گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
herbal مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
thremmatology علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
phytoplankton زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
styloipodium گرده بالای میوه گیاهان چتری
lysimiter دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
landgrave لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
numeric حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
borrows عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com