English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
fulmar مرغی مانند مرغ طوفان
Other Matches
post diluvian زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
ovoid جسم تخم مرغی تخم مرغی شکل
antediluvian وابسته به پیش از طوفان پیش از طوفان نوح
avian مرغی
ovals تخم مرغی
oval تخم مرغی
struthous شتر مرغی
ellipse تخم مرغی
ellipses تخم مرغی
ovate تخم مرغی
oviform تخم مرغی
ovalness شکل تخم مرغی
what kind of a bird is that ? چه جور مرغی است
ovoidal جسم تخم مرغی
almond انبار تخم مرغی
ovoidal تخم مرغی شکل
ovolo فتیله تخم مرغی
ovolo زوار تخم مرغی
i wish i were کاش من مرغی بودم
ovally تخم مرغی وار
daw مرغی شبیه کلاغ
egg shaped تخم مرغی شکل
vitelline زرده تخم مرغی
egg shaped section مقطع تخم مرغی
to piniona bird's wing نوک بال مرغی را چیدن
roadrunner مرغی شبیه فاخته تکزاس
ovalize تخم مرغی یا بیضی کردن
oval بیضی تخم مرغی شکل
ovals بیضی تخم مرغی شکل
bowtelle [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
bowtell [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
cruller کلوچه تخم مرغی سرخ شده
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
to get a meat for a bird برای مرغی جفت پیدا کردن
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
egg position حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
to pounce upon a bird ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
flooding طوفان
deluged طوفان
the stom raged itself out طوفان
sandstorm طوفان شن
sandstorms طوفان شن
hurricane طوفان
cataclysm طوفان
storms طوفان
cataclysms طوفان
deluging طوفان
hurricanes طوفان
deluges طوفان
storming طوفان
stormed طوفان
gales طوفان
flood طوفان
storm طوفان
floods طوفان
gale طوفان
deluge طوفان
toucans طوفان
toucan طوفان
flooded طوفان
hail storm طوفان تگرگ
wester طوفان غربی
rainstorm طوفان باران
cyclones طوفان موسمی
storm lane گذرگاه طوفان
cyclone طوفان موسمی
weathering طوفان هوا
stormproof window پنجره ضد طوفان
storm smear پراکندگی طوفان
thunderstorms طوفان تندری
rainstorms طوفان باران
adrift دستخوش طوفان
sand storm طوفان ریگ
petrel مرغ طوفان
thunderstorm طوفان تندری
line storm طوفان مستقیم
hurricane طوفان دریایی
hurricanes طوفان دریایی
magnetic strom طوفان مغناطیسی
squall طوفان باد
tornado طوفان پیچنده
tornadoes طوفان پیچنده
squalls طوفان باد
mother cary's chicken مرغ طوفان
tornados طوفان پیچنده
egg bound صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
northwester طوفان شمال غربی
storm card طوفان نمای دریایی
hailstorms طوفان یا رگبار تگرگ
ice storm طوفان همراه باتگرگ
postdiluvian بعد از طوفان نوح
storm clcud ابر طوفان دار
hailstorm طوفان یا رگبار تگرگ
maelstrom طوفان یا گرداب شدید
procellarian جنس مرغ طوفان
the storm raved itself out طوفان غریدوغریدتا فرونشست
snifter طوفان شدید وزش سخت
ship fever طوفان سخت در دریای چین
diluvial وابسته به طوفان نوح طوفانی
diluvian وابسته به طوفان نوح طوفانی
mallemuck مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
The massive storm has moved across Iceland. این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
lamellate لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
sferics دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
wind shake تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
outride دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
helmcloud ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
procellarian وابسته به جنس مرغ طوفان یا مرغ باران
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
deluging غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluged غرق کردن طوفان ایجاد کردن
flurry اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
deluges غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluge غرق کردن طوفان ایجاد کردن
flurries اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
pintado مرغ فرعون یکجور مرغ طوفان
hail طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hailing طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hails طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hailed طوفان تگرگ تگرگ باریدن
incomparable بی مانند
argillaceous گل مانند
uniquely بی مانند
unique بی مانند
unprecedented بی مانند
inimitable بی مانند
unprecedentedly بی مانند
mammilary مانند
fulidal اب مانند
aquiform اب مانند
mammilliform مانند
analogues مانند
feathery پر مانند
filiform نخ مانند
tendinous بی مانند
unequaled بی مانند
similiar مانند
etcetera و مانند ان
encephaloid مخ مانند
myrtle formed اس مانند
unparalleled بی مانند
unequalled بی مانند
thready نخ مانند
simulant مانند
capillaceous مانند نخ
impish جن مانند
capitate مانند سر
reedy نی مانند
analogous مانند
argillaceous رس مانند
analogue مانند
fluty نی مانند
similar مانند
string نخ مانند
floriform گل مانند
vide مانند
arundinaceous نی مانند
threadlike نخ مانند
lambdoid مانند
pipelike نی مانند
foggier مانند مه
gypsiferous گچ مانند
anthoid گل مانند
frothy کف مانند
foggiest مانند مه
tougher پی مانند
tough پی مانند
and so on و مانند ان
foggy مانند مه
liplike لب مانند
castellated دژ مانند
plumelike پر مانند
toughest پی مانند
penniform پر مانند
analog مانند
nears مانند
neared مانند
reediest نی مانند
icily یخ مانند
etc و مانند آن
near- مانند
near مانند
inapproachable بی مانند
as مانند
blotchy لک مانند
plumose پر مانند
womanlike زن مانند
nearing مانند
nearest مانند
without an e. بی مانند
after the example of مانند
unapproachable بی مانند
nearer مانند
goatish بز مانند
reedier نی مانند
rocklike خاره مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com