Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
English
Persian
inexpiableness
مرمت ناپذیری
Other Matches
inexpiably
بطور کفاره ناپذیری بطورجبران ناپذیری
upkeep
مرمت
mending
مرمت
repaired
مرمت
repair
مرمت
repairs
مرمت
darn
[conservate]
مرمت کردن
repair
مرمت کردن
repaired
مرمت کردن
irreparable
مرمت ناپذیر خوب نشدنی
inexpiable
مرمت ناپذیر جبران نکردنی
pontage
مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
indissolubility
حل ناپذیری
imperviousness
نم ناپذیری
illimitability
حد ناپذیری
illimitableness
حد ناپذیری
inexpressibility
بیان ناپذیری
inextensibility
انبساط ناپذیری
infallibly
لغزش ناپذیری
inexplicability
توضیح ناپذیری
insatiability
تسکین ناپذیری
inscrutability
تفحص ناپذیری
inexpiableness
کفاره ناپذیری
inerrable
لغزش ناپذیری
incurability
علاج ناپذیری
indefatigability
خستگی ناپذیری
indefensibility
تصدیق ناپذیری
indescribability
وصف ناپذیری
indestructibility
فنا ناپذیری
indiscerptibility
تجزیه ناپذیری
indisputability
بحث ناپذیری
indomitability
تسخیر ناپذیری
ineffability
وصف ناپذیری
indefensibility
دفاع ناپذیری
inelasticity
کشش ناپذیری
inerrability
لغزش ناپذیری
incorruption
فساد ناپذیری
inseparability
تجزیه ناپذیری
irremissibility
بخشش ناپذیری
irreparableness
جبران ناپذیری
irresistibility
ایستادگی ناپذیری
irresistibility
مقاومت ناپذیری
irretrievability
چاره ناپذیری
irretrievability
جبران ناپذیری
irreversibility
برگشت ناپذیری
mortmain
انتقال ناپذیری
nonadditivity
جمع ناپذیری
permeability
نفود ناپذیری
untouchability
لمس ناپذیری
irremediableness
علاج ناپذیری
irremediableness
چاره ناپذیری
insuperability
شکست ناپذیری
intangibility
لمس ناپذیری
interminableness
پایان ناپذیری
intolerability
تحمل ناپذیری
invincibility
شکست ناپذیری
irreconcilability
وفق ناپذیری
irreconcilability
اصلاح ناپذیری
irreconcilableness
وفق ناپذیری
irreconcilableness
اصلاح ناپذیری
irreducibility
تحویل ناپذیری
irrefutability
انکار ناپذیری
invariance
تغییر ناپذیری
incorrigibility
اصلاح ناپذیری
impassibility
تحمل ناپذیری
invulnerability
اسیب ناپذیری
immutability
تغییر ناپذیری
immiscibility
امتزاج ناپذیری
immeusurableness
پیمایش ناپذیری
immeasurability
پیمایش ناپذیری
immobility
تحرک ناپذیری
inflexibility
انعطاف ناپذیری
rigidity
انعطاف ناپذیری
elastance
برق ناپذیری
chalktest
ازمایش اب ناپذیری با گچ
inaccessibility
دسترسی ناپذیری
acoria
سیری ناپذیری
achromatism
رنگ ناپذیری
achromatization
رنگ ناپذیری
achromatisation
رنگ ناپذیری
abclution
فرهنگ ناپذیری
impassiveness
تالم ناپذیری
impenetrability
نفوذ ناپذیری
impenetrableness
سرایت ناپذیری
incondensability
انقباض ناپذیری
incompressibility
تراکم ناپذیری
incomparability
مقایسه ناپذیری
incommutability
تخفیف ناپذیری
incommutability
تبدیل ناپذیری
inalterability
تغییر ناپذیری
inaccessibility
ارتباط ناپذیری
impossibility
امکان ناپذیری
imperviousness
نفوذ ناپذیری
imperviousness
سرایت ناپذیری
impenetrableness
خلول ناپذیری
inevitability
چاره ناپذیری
impermeability
نشت ناپذیری
irrevocability
برگشت ناپذیری
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
price rigidity
انعطاف ناپذیری قیمت
modulus of incompressibility
ضریب فشار ناپذیری
rigidity of prices
انعطاف ناپذیری قیمت ها
rigidity of wages
انعطاف ناپذیری مزدها
indispensability
چاره ناپذیری اقتضا
elastivity
واحد برق ناپذیری
factorial invariance
تغییر ناپذیری عاملی
impermeability
نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
impermeability
نفوذ ناپذیری ناتراوایی
implacability
تسکین ناپذیری کینه توزی
imperturbableness
خون سردی تشویش ناپذیری
incommensurability
عدم تقارن سنجش ناپذیری
unattainbility of absolute zero
دسترس ناپذیری صفر مطلق
impalpability
دارای خصوصیات لمس ناپذیری
conservation
[darn]
مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
impenitence
بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
impassablility
امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
undisputed
بی چون وچرابی بحث ناپذیری مسلم بودن
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
reclaims
مرمت کردن اصلاح کردن
reclaiming
مرمت کردن اصلاح کردن
reclaimed
مرمت کردن اصلاح کردن
mend
مرمت کردن درست کردن
mended
مرمت کردن درست کردن
mends
مرمت کردن درست کردن
reclaim
مرمت کردن اصلاح کردن
restoration
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
untouchable
غیرقابل لمس لمس ناپذیری
untouchables
غیرقابل لمس لمس ناپذیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com