English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
English Persian
informal design review مرور غیررسمی طرح
Other Matches
imprescriptible وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
extrajudicial غیررسمی
de facto غیررسمی
inofficial غیررسمی
informal غیررسمی
scrambles tournament مسابقههای غیررسمی
informally بطور غیررسمی
free-and-easy غیررسمی غیرجدی
choose up game بازی غیررسمی
sand lot بازی غیررسمی
informal education اموزش غیررسمی
off hand game بازی غیررسمی
informal test ازمون غیررسمی
choose up یارگیری در بازی غیررسمی
accords پیمان غیررسمی بین المللی
accord پیمان غیررسمی بین المللی
accorded پیمان غیررسمی بین المللی
kaffeeklatsch صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
courtesy runner بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
mulligan ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
Nassau روش شرط بندی در بازی غیررسمی گلف
shinny نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
pope young round مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
tracts مرور
perusal مرور
overviews مرور
overview مرور
tract مرور
reviewal مرور
once over مرور
once-over مرور
revisal مرور
reviews مرور
reviewing مرور
review مرور
reviewed مرور
statute of limitation مرور زمان
trafficked عبور و مرور
scrolls مرور کردن
time lapse مرور زمان
scroll مرور کردن
run over مرور کردن
rub up مرور کردن
glanced نظراجمالی مرور
go through مرور کردن
go over مرور کردن
lapse of time مرور زمان
traffic عبور و مرور
trafficking عبور و مرور
glances نظراجمالی مرور
glance نظراجمالی مرور
lapse انصراف مرور
prescription مرور زمان
lapses انصراف مرور
rehearsal مرور ذهنی
rehearsals مرور ذهنی
lapsing انصراف مرور
prescriptions مرور زمان
turn over مرور کردن
traffics عبور و مرور
period of prescription مدت مرور زمان
relived در ذهن مرور کردن
relives در ذهن مرور کردن
reliving در ذهن مرور کردن
negative prescription مرور زمان اسقاط حق
negative prescription مرور زمان مسقط
positive prescription مرور زمان مملک
positive prescription مرور زمان ایجاد حق
traffic court دادگاه عبور و مرور
traffic density تکاشف عبور و مرور
traffic density تراکم عبور و مرور
traffic density شدت عبور و مرور
traffic intensity شدت عبور و مرور
traffic lane مسیر عبور و مرور
statutory limitation قانون مرور زمان
statute of limitations قانون مرور زمان
traffic control کنترل عبور و مرور
traffic peak حداکثر عبور و مرور
die out <idiom> به مرور از بین رفتن
wear off/away <idiom> به مرور محو شدن
relive در ذهن مرور کردن
traffic sign علامت عبور و مرور
limitation period مدت مرور زمان
barred by statute مشمول مرور زمان
reviews بررسی کردن مرور
time barred مشمول مرور زمان
airfield traffic عبورو مرور در فرودگاه
airfield traffic عبور و مرور فرودگاه
acquisitive prescription مرور زمان مملک
access structures ساختمانهای عبور و مرور
revision تجدید نظر مرور
revisions تجدید نظر مرور
scans اجمالا مرور کردن
scan اجمالا مرور کردن
scanned اجمالا مرور کردن
lapsing استفاده از مرور زمان
lapse استفاده از مرور زمان
bus traffic عبور و مرور اتوبوسها
reviewing بررسی کردن مرور
limitation of actions مرور زمان دعاوی
limitation act قانون مرور زمان
extinctive prescription مرور زمان اسقاط حق
review بررسی کردن مرور
eligible traffic عبور و مرور مجاز
lapses استفاده از مرور زمان
ecquisitive prescription مرور زمان مملک
reviewed بررسی کردن مرور
creative prescription مرور زمان ایجاد حق
wear thin <idiom> به مرور زمان لاغر شدن
to be under curfew در منع عبور و مرور بودن
air traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
air-traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
traffic cut تقاطع دو جریان عبور و مرور
curfew period ساعات منع عبور و مرور
diacoustics علم مرور وشکست صدا
to run over مرور کردن زیر گرفتن
elapsation ازدست رفتن حق به واسطه مرور زمان
access structures ساختمان های قابل عبور و مرور
lapse از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
air movement section قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
road discipline مقررات عبور و مرور روی جاده
safe conduct جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe conducts جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
lapses از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapsing از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
curfew زمان قطع عبور و مرور قرق
prescribe to استناد به مرور زمان دراثبات ادعا
curfews زمان قطع عبور و مرور قرق
pointsman عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
safe-conducts جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
to scrape up [money] چیزی را به مرور زمان کم کم جمع کردن [پول]
brush up on something <idiom> تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
pelican crossing دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
air traffic regulation and identificatio سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
tolled حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
cone penetrometer وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
patina [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
inbound traffic مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
limitation of actions در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
scale فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
pert Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com