Dictiornary-Farsi | مرکب نویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
inker	مرکب نویس


Search result with all words

ink writer	در تلگراف مرکب نویس
Other Matches

addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
combined influence mine	مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
alpha pegasi	مرکب الفرس متن الفرس مرکب
combined operations	عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
chirographer	خط نویس
composed	مرکب
combined	مرکب
complexity	مرکب
compounds	مرکب
complexities	مرکب
combined arms	مرکب
roadsters	مرکب
roadster	مرکب
conposite	مرکب
tracing ink	مرکب
parasyntetic	مرکب
mixed	مرکب
ink	مرکب
inks	مرکب
complex	مرکب
multiplex	مرکب
complexes	مرکب
hybrid	مرکب
ink pad	مرکب زن
formant	مرکب
composite	مرکب
compound	مرکب
compounded	مرکب
caption	زیر نویس
playwright	نمایشنامه نویس
captions	زیر نویس
paper stainer	کتاب نویس
playwright	پیس نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
dialogist	مکالمه نویس
geneologist	شجره نویس
dramaturge	درام نویس
playwrights	پیس نویس
polygraph	بسیار نویس
biographers	تذکره نویس
aphorist	موجز نویس
biographer	تذکره نویس
programmers	برنامه نویس
phonographer	صدا نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
polygraphs	بسیار نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
satirists	هجو نویس
satirist	هجو نویس
lexicographers	لغت نویس
proforma	پیش نویس
draughtsmen	طرح نویس
draughtsman	طرح نویس
draftsmen	طرح نویس
lexicographer	لغت نویس
prosaist	نثر نویس
prosateur	نثر نویس
proser	نثر نویس
novelist	رمان نویس
novelists	رمان نویس
deponent	گواهی نویس
essayist	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
columnist	مقاله نویس
gazetteer	روزنامه نویس
gazetteer	مجله نویس
aphorist	پند نویس
typists	ماشین نویس
typist	ماشین نویس
romancer	رمان نویس
proverbialist	مثل نویس
epistler	رساله نویس
magazin	مجله نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
magazinist	مجله نویس
magazinist	مقاله نویس
endorseer	فهر نویس
magniloquent	قلنبه نویس
emblematist	مثل نویس
elegist	مرثیه نویس
pamphleteers	رساله نویس
elegiast	قصیده نویس
fictionist	داستان نویس
fictionist	افسانه نویس
historian	تاریخ نویس
epistoler	نامه نویس
endorser	پشت نویس
fabler	افسانه نویس
lapicide	سنگ نویس
endorser	فهر نویس
letter writer	نامه نویس
historians	تاریخ نویس
fabulist	افسانه نویس
pamphleteer	رساله نویس
acceptor	قبولی نویس
editorialist	سرمقاله نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
letter writer	کاغذ نویس
anecdotist	حکایت نویس
annalist	تاریخچه نویس
orthographer	درست نویس
minute	پیش نویس
annotator	حاشیه نویس
natural historian	تاریخ نویس
elegiast	مرثیه نویس
odist	قصیده نویس
idyllist	قصیده نویس
affiant	گواهی نویس
head liner	سرصفحه نویس
foul copy	چرک نویس
programmer	برنامه نویس
mythographer	اسطوره نویس
allegorist	تمثیل نویس
annotator	تفسیر نویس
rewriter	دوباره نویس
draft	پیش نویس
draft	چرک نویس
typewritter	ماشین نویس
write once read many	یکبار نویس
drafted	پیش نویس
drafted	چرک نویس
songwriter	ترانه نویس
tractarian	مقاله نویس
the psalmist	زبور نویس
ballpoint pens	روان نویس ها
ballpoints	روان نویس ها
ball pens	روان نویس ها
ballpens	روان نویس ها
dramatists	نمایشنامه نویس
chronicler	وقایع نویس
tabulator	جدول نویس
essayists	مقاله نویس
bookmaker	کتاب نویس
bookmakers	کتاب نویس
rough or foul copy	چرک نویس
stenograph	تند نویس
songwriter	سرود نویس
sign writer	لوحه نویس
sign writer	تابلو نویس
scrabbler	مسوده نویس
scholiast	حاشیه نویس
conveyancer	قباله نویس
evangelists	انجیل نویس
copyreader	سرمقاله نویس
paragrapher	عبارت نویس
cryptographer	رمز نویس
evangelist	انجیل نویس
story teller	افسانه نویس
calligrapher	خوش نویس
tabulating machine	جدول نویس
drafts	چرک نویس
calligraphist	خوش نویس
drafts	پیش نویس
compositeness	مرکب بودن
compositely	بطور مرکب
composite defense	دفاع مرکب
composite column	ستون مرکب
combined footing	شالوده مرکب
combined forces	نیروهای مرکب
composite demand	تقاضای مرکب
composite armor	زره مرکب
composite metal	فلز مرکب
composite area	سطوح مرکب
synthetic	مرکب از موادمصنوعی
combined stresses	تنشهای مرکب
combined stresses	تنش مرکب
combined staff	ستاد مرکب
composite material	مواد مرکب
composite score	نمره مرکب
complex number	عدد مرکب
flitched beam	تیر مرکب
company team	تیم مرکب
composite steel	فولاد مرکب
combined command	یکان مرکب
combined command	فرماندهی مرکب
compositive cideo	ویدئوی مرکب
compound motion	حرکت مرکب
compound probability	احتمال مرکب
compound statement	جمله مرکب
double ignorance	جهل مرکب
cuttle fish	ماهی مرکب
chinese ink	مرکب چین
compound wound generator	مولد مرکب
compound wound motor	موتور مرکب
dense ignorance	جهل مرکب
converter valve	لامپ مرکب
built up section	مقاطع مرکب
built up lining	پوشش مرکب
binary explosive	سوختارشدید مرکب
decompound	مرکب درمرکب
copying ink	مرکب کپیه
cuttle	ماهی مرکب
magnetic battery	مغناطیس مرکب
combination current	جریان مرکب
compound magnet	مغناطیس مرکب
combined circuit	مدار مرکب