English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3 milliseconds)
English Persian
shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
Other Matches
medical assemblage مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
weather central مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
center mark علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
whole blood center مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
mercantile تجاری
commerical تجاری
commercial تجاری
commercial <adj.> تجاری
business <adj.> تجاری
for-profit <adj.> تجاری
relating to business <adj.> تجاری
corporate [commercial] <adj.> تجاری
business graphics گرافیکهای تجاری
argosy کشتی تجاری
business failure شکست تجاری
balance of trade تراز تجاری
business failure ناکامی تجاری
business cycle دور تجاری
business enterprise بنگاه تجاری
trades unions اتحادیه تجاری
trade unions اتحادیه تجاری
trademark علامت تجاری
trademark مارک تجاری
trademarks علامت تجاری
trademarks مارک تجاری
trade name اسم تجاری
trade names اسم تجاری
trade fair نمایشگاه تجاری
trade fairs نمایشگاه تجاری
brand علامت تجاری
branding علامت تجاری
brands علامت تجاری
commercials اگهیهای تجاری
trade union اتحادیه تجاری
balance of trade موازنه تجاری
business mechines ماشینهای تجاری
trade credit اعتبار تجاری
trade cycle دور تجاری
trade discount تخفیف تجاری
trade price قیمت تجاری
trade restriction محدودیت تجاری
franchise حق اشتراک تجاری
management group ائتلاف تجاری
trade barriers موانع تجاری
trade barrier ممانعت تجاری
trade balance موازنه تجاری
business inventories موجودی تجاری
commercial area منطقه تجاری
commercial attache وابسته تجاری
commercial company شرکت تجاری
commercial marine کشتی تجاری
commerical language زبان تجاری
factorship نمایندگی تجاری
instrument of commerce سند تجاری
market freedom ازادی تجاری
trade mark علامت تجاری
memorandum of association شرکتنامه تجاری
commercial relations مناسبات تجاری
consortia ائتلاف تجاری
consortium ائتلاف تجاری
consortiums ائتلاف تجاری
business شرکت تجاری
businesses شرکت تجاری
deal توافق تجاری
deals توافق تجاری
trade balance deficit کسری تراز تجاری
trade agreement موافقت نامه تجاری
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
extensions تمدید اسناد تجاری
extension تمدید اسناد تجاری
free zone منطقه ازاد تجاری
tight squeeze <idiom> شرایط سخت تجاری
procyclical در جهت دور تجاری
to go away [off] on business به سفر تجاری رفتن
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
businedd data processing داده پردازی تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
business software نرم افزارهای تجاری
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
ship's master کاپیتان کشتی تجاری
to go away on a business trip به سفر تجاری رفتن
big business واحد تجاری بزرگ
liner trade کشتیرانی منظم تجاری
franchise حق استفاده از اسم تجاری
franchises حق استفاده از اسم تجاری
trade cycle دوره فعالیت تجاری
trade pack بسته بندی تجاری
unfair trade practice اعمال تجاری نادرست
small business computer کامپیوتر کوچک تجاری
refusal to accept a bill نکول اسناد تجاری
cutty sark نام تجاری نوعی ویسکی
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
registered trade mark علامت تجاری ثبت شده
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
comecon گروه تجاری بلوک شرق
kaypro علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
entrepremership اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
favorable balance of trade موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
edu سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
business park [ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
framework صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
frameworks صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
consumer advertising تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
commoners زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
accounting package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
finance company شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance house شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
personal ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
commonest زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
common زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
enterpreneur شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
BIX سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
big blue ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
cobol زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
biz نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
visicalc یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
clearing and switch buying توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
refinanced تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
cobol Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
business کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
refinance تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinancing تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
businesses کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
sbc یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
presentation software برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
Delphi مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
stations مرکز
acentric بی مرکز
intermediate exchange مرکز
centre forward مرکز
station مرکز
concentric هم مرکز
stationed مرکز
hearts مرکز
center line خط مرکز
centred مرکز
heart مرکز
isocentre هم مرکز
centered مرکز
centers مرکز
centre مرکز
omphalos مرکز
meddled مرکز
meddles مرکز
meddle مرکز
center مرکز
middles مرکز
middle مرکز
Eudora برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
centrifugal گریز از مرکز
centrifugal مرکز گریز
symmerty center مرکز تقارن
center punch مرکز سوراخ
reserve center مرکز احتیاط
outlying دور از مرکز
center of symmerty مرکز تقارن
center of pressure مرکز فشار
centroid مرکز جرم
sodom مرکز فساد
center of resistance مرکز مقاومت
school center مرکز اموزش
training center مرکز اموزش
rhinencephalon مرکز شامه
signal center مرکز مخابرات
centrifugal فرار از مرکز
center punch مرکز منگنه
centre of activities مرکز عملیات
sensorium مرکز احساس
central tendency تمایل به مرکز
central office مرکز تلفن
shopping center مرکز فروش
centre of pressure مرکز فشار
signal center مرکز پیام
central control panel مرکز کنترل
central city مرکز شهر
centripetal مایل به مرکز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com