English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
feeding center مرکز تغذیه
Other Matches
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
medical assemblage مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
weather central مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
center mark علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
whole blood center مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
nourished تغذیه
sustenance تغذیه
recharge تغذیه
recharged تغذیه
recharges تغذیه
recharging تغذیه
nurture تغذیه
nurtured تغذیه
nurtures تغذیه
nurturing تغذیه
nourishment تغذیه
alimentation تغذیه
nourishes تغذیه
nourish تغذیه
line feed تغذیه خط
feedings تغذیه
feeders خط تغذیه
feeder خط تغذیه
nutriments تغذیه
nutriment تغذیه
diet تغذیه
feeding تغذیه
nutrition تغذیه
power pack جعبه تغذیه
pouring gate تغذیه قالب
power supplay منبع تغذیه
injection well چاه تغذیه
power supply منبع تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
anti parallel feeding تغذیه مخالف
power transformer مبدل تغذیه
food program رژیم تغذیه
feedway تغذیه کننده
feed mechanism مکانیزم تغذیه
artificial recharge تغذیه مصنوعی
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
recharge well چاه تغذیه
pasturage تغذیه کردن
paper feer تغذیه کاغذ
magazine feed تغذیه مخزن
main feed تغذیه اصلی
main supply line خط تغذیه اصلی
dystrophy سوء تغذیه
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
noises منبع تغذیه
noise منبع تغذیه
mulnutrition سوء تغذیه
natural recharge تغذیه طبیعی
feeder canal کانال تغذیه
feeder panel تابلوی تغذیه
feeding problem مشکل تغذیه
form feed تغذیه کاغذ
downfeed تغذیه رو به پایین
cutler feed تغذیه کاتلر
cross feed تغذیه عرضی
innutrition عدم تغذیه
feed pump پمپ تغذیه
unhealthy diet تغذیه ناسالم
feed تغذیه گردن
malnutrition سوء تغذیه
feeds تغذیه گردن
pastures تغذیه کردن
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
bottle-feeding تغذیه با بطری
bottle feeding تغذیه با بطری
feed تغذیه کردن
breast-feeding تغذیه پستانی
undernourishment سوء تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
breast feeding تغذیه پستانی
nutritionist ویژه گر تغذیه
undernourished گرفتارسوء تغذیه
undernourished سوء تغذیه
fed تغذیه شده
malnourished دچارسوء تغذیه
malnourished بد تغذیه شده
plate supply تغذیه صفحه
aliment تغذیه کردن
feeds تغذیه کردن
reverse bias تغذیه معکوس
recharge basin حوضچه تغذیه
anthophagous تغذیه شده با گل
nourish تغذیه کردن
support [nourish, feed] تغذیه کردن
ff تغذیه کاغذ
serial feeding تغذیه نوبتی
anode supply تغذیه صفحه
alimentiveness قوه تغذیه
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
feeders سیم تغذیه
supply cable کابل تغذیه
feeder سیم تغذیه
ad lib feeding تغذیه ازاد
pasture تغذیه کردن
gate راه تغذیه لشعلث
gates راه تغذیه لشعلث
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
feeding group گروه تغذیه کننده
predators تغذیه کننده از شکار
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
anthophagous تغذیه کننده از شهد گل
axial feed method روش تغذیه محوری
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
dozzle مخزن کمکی تغذیه
autotroph قابل تغذیه خودبخود
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
endophagous تغذیه کننده ازروی
predator تغذیه کننده از شکار
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
graze تغذیه کردن از چریدن
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
negative feeder سیم تغذیه منفی
feed خوراندن تغذیه کردن
feeds خوراندن تغذیه کردن
vermivorous تغذیه کننده از کرم
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
tractor feed تغذیه کاغذ پیوسته
power feed cable کابل تغذیه برق
positive feeder سیم تغذیه مثبت
ration method روش تغذیه پرسنل
predatorial تغذیه کننده از شکار
power supply switch کلید منبع تغذیه
grazes تغذیه کردن از چریدن
grazed تغذیه کردن از چریدن
predatory تغذیه کننده از شکار
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
internal power supply منبع تغذیه داخلی
long distance supply تغذیه مسافت دور
hematophagous تغذیه کننده از خون
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
power supply cable کابل منبع تغذیه
to eat an unhealthy diet خوردن تغذیه ناسالم
gallivorous تغذیه کننده از مازو
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
input of current تغذیه و هدایت جریان
ichthyophagous تغذیه کننده ازماهی
sheet feeder تغذیه کننده ورق کاغذ
tractor feed printer چاپگر تغذیه شده تراکتوری
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
supplied تحویل دادن تغذیه کردن
active zone of well حوزهای که چاه را تغذیه میکند
powers توقف منبع تغذیه الکتریکی
powering توقف منبع تغذیه الکتریکی
powered توقف منبع تغذیه الکتریکی
well field حوزه تغذیه کننده چاه
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
supplying تحویل دادن تغذیه کردن
supply تحویل دادن تغذیه کردن
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
cut sheet feeder تغذیه کننده کاغذ مجزا
ingot feeder head مخزن کمکی تغذیه شمش
low voltage supply system سیستم تغذیه فشار ضعیف
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
downfeed milling machine دستگاه فرز با تغذیه از زیر
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
mains supply unit واحد تغذیه جریان شبکه
mains power supply unit واحد منبع تغذیه شبکه
lf تعویض سطر تغذیه کاغذ
switches یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
turn on وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
oligophagous تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
updraft کاربوراتوری که هوااز زیربدان تغذیه شود
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
apivorous زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switched یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
flight sister افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
saprophagous تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
malnutrition تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
ray ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
powers خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sagged کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sag کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sags کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
power خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
holophytic تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
powered خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
jacamar پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com