English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
English Persian
information bureau مرکز جمع اوری اطلاعات
information center مرکز جمع اوری اطلاعات
Search result with all words
target information center مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
Other Matches
medical assemblage مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
whole blood center مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
surveys جمع اوری اطلاعات
surveyed جمع اوری اطلاعات
survey جمع اوری اطلاعات
intelligence collection جمع اوری اطلاعات
intelligence collection طرح جمع اوری اطلاعات
compilations جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
intelligence department ادارهای که وفیفه اش جمع اوری اطلاعات است
acoustical intelligence اطلاعات جمع اوری شده ازسیستم صوتی
interviewed مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interview مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewing مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviews مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
information center مرکز اطلاعات
information processing center مرکز پردازش اطلاعات
target information center مرکز اطلاعات هدف
combat information center مرکز اطلاعات رزمی
target dossiers پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
central air data مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
Central Intelligence Agency مرکز اداره اطلاعات [ایالات متحده آمریکا]
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
ncic Center Information NationalCrime مرکز ملی اطلاعات تبه کاری
proteranthy گل اوری قبل از برگ اوری
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
weather central مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
center mark علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
reproduction هم اوری
competitions هم اوری
supplementation پس اوری
supplementation هم اوری
competition هم اوری
reproductions هم اوری
rivalry هم اوری
rivalries هم اوری
assemblage جمع اوری
lethality مرگ اوری
assemblages جمع اوری
prosaicness کسالت اوری
innovating نو اوری کردن
innovate نو اوری کردن
nauseousness تهوع اوری
innovated نو اوری کردن
innovates نو اوری کردن
enucleation مغزبیرون اوری
odontiasis دندان در اوری
harassment بستوه اوری
boring ملال اوری
accumulations جمع اوری
accumulation جمع اوری
reproductivity استعداد هم اوری
stigmatism ننگ اوری
justification دلیل اوری
justifications دلیل اوری
productiveness بار اوری
obtainment بدست اوری
salivation بزاق اوری
staging برصحنه اوری
collections جمع اوری
symbolization نماد اوری
titillation غلغلک اوری
collection جمع اوری
gatherings گرد اوری
perniciousness زیان اوری
gathering گرد اوری
procurement بدست اوری
resuscitation بهوش اوری
exemplification نمونه اوری
exemplification مثال اوری
childbearing بچه اوری
food gathering خوراک اوری
sporogony هاگ اوری
ingathering فراهم اوری
malignancy زیان اوری
collecting جمع اوری کردن
musters جمع اوری کردن
seed اولاد تخم اوری
culled جمع اوری کردن
innovation چیز تازه نو اوری
collecting point نقطه جمع اوری
seeds اولاد تخم اوری
mustering جمع اوری کردن
collections جمع اوری اخبار
muster جمع اوری کردن
cull جمع اوری کردن
innovations چیز تازه نو اوری
tax collection جمع اوری مالیات
antagonism هم اوری اصل مخالف
collect جمع اوری کردن
to put in mind یاد اوری کردن
codification گرد اوری قوانین
culling جمع اوری کردن
compile جمع اوری کردن
assemblage جمع اوری اماد
recover جمع اوری یکان
assemblages جمع اوری اماد
recover جمع اوری کردن
stemless فاقداستعداد ساقه اوری
recovering جمع اوری کردن
recovering جمع اوری یکان
marshalling جمع اوری کردن
round on جمع اوری کردن
recovers جمع اوری یکان
recovers جمع اوری کردن
compiled جمع اوری کردن
to round up جمع اوری کردن
to get in جمع اوری کردن
capitalization جمع اوری سرمایه
capacitance قدرت جمع اوری
compiling جمع اوری کردن
mustered جمع اوری کردن
culls جمع اوری کردن
stypticity بند اوری خون
compiles جمع اوری کردن
to beat up for جمع اوری کردن
collects جمع اوری کردن
data collection جمع اوری داده ها
marshall جمع اوری کردن
masses جمع اوری کردن
mass جمع اوری کردن
data capturing جمع اوری داده
deposit collection جمع اوری سرمایه
productions عمل اوری ساخت
cumulation جمع اوری انباشتگی
culler جمع اوری کننده
compilation جمع اوری و انتخاب
massing جمع اوری کردن
data gathering جمع اوری داده
collection جمع اوری اخبار
raking جمع اوری کردن
production عمل اوری ساخت
data gathering گرد اوری داده ها
ingethering جمع اوری محصول
rake جمع اوری کردن
rakes جمع اوری کردن
data gathering جمع اوری داده ها
outbreeding برون زاد اوری
compilations جمع اوری و انتخاب
get in جمع اوری کردن
conglobation گردشدگی- گرد اوری
fruition تمتع میوه اوری
herborization جمع اوری گیاه
collection plan طرح جمع اوری
collection جمع اوری کردن
paragraph assembly جمع اوری پاراگراف
inspissation قوام اوری سفتی
collections جمع اوری کردن
reflorescence غنچه اوری مجدد
exogamy برون زاد اوری
florescence فصل شکوفه اوری
neurypnology علم خواب اوری
attachment ضمیمه اثاث جمع اوری
collection plan طرح جمع اوری اخبار
parthenocarpy میوه اوری بدون لقاح
rally دوباره جمع اوری کردن
groups جمع اوری چندین چیز با هم
portfolios اسناد بهادارجمع اوری شده
portfolio اسناد بهادارجمع اوری شده
data collection system سیستم جمع اوری داده ها
hoardings جمع اوری دیوار موقتی
pathetism خواب اوری مصنوعی هیپنوتیزیم
hoarding جمع اوری دیوار موقتی
reviviscence بهوش اوری نیرو بخشی
rallies دوباره جمع اوری کردن
antisweep device ضامن ضد جمع اوری مین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com