Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
dead center
مرکز سکون و بی حرکتی
Other Matches
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
center mark
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
quietness
سکون
equilibrium
سکون
slacks
سکون
slackest
سکون
imperturbability
سکون
slack
سکون
inaction
سکون
quiescence
سکون
stay
سکون
quiescsnce or cency
سکون
rest
سکون
rests
سکون
quies csnce or cency
سکون
quietude
سکون
stayed
سکون
inertia
سکون
lull
ارامش سکون
lulled
ارامش سکون
lulling
ارامش سکون
stationary state
وضعیت سکون
statics
سکون شناسی
stasis
حالت سکون
slack time
زمان سکون
deadbeats
دارای سکون
deadbeat
دارای سکون
rest mass
جرم سکون
rest energy
انرژی سکون
quietest
ارامش سکون
quiet
ارامش سکون
immovableness
سکون ثبات
idle position
حالت سکون
station
جا درحال سکون
angle of repose
زاویه سکون
station
سکون پاتوق
stationed
جا درحال سکون
stationed
سکون پاتوق
lulls
ارامش سکون
stations
جا درحال سکون
stations
سکون پاتوق
rest position
موقعیت سکون
whole blood center
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
tranquil
بی جنبش درحال سکون
stationary state
تعادل درحالت سکون
stand
دوره سکون اب دریا
motor
حرکتی
motor-
حرکتی
hypoergasia
کم حرکتی
hypokinetic
کم حرکتی
motors
حرکتی
misbehaciour
بد حرکتی
motored
حرکتی
dynamically
حرکتی
immovability
بی حرکتی
enactive
حرکتی
dynamic
حرکتی
stagnancy
بی حرکتی
motor skill
مهارت حرکتی
akathisia
بیقراری حرکتی
motor neuron
نورون حرکتی
motor control
کنترل حرکتی
motor development
رشد حرکتی
motor path
گذرگاه حرکتی
motor function
کارکرد حرکتی
motor learning
یادگیری حرکتی
motor movement
عمل حرکتی
motor nerve
عصب حرکتی
motor unit
واحد حرکتی
inaction
بی حرکتی بیهودگی
movement pattern
الگوی حرکتی
psychomotor
روانی- حرکتی
visuo motor
دیداری- حرکتی
ataxia
ناهماهنگی حرکتی
motoneuron
نورون حرکتی
spatiomotor
فضایی- حرکتی
premotor
پیش حرکتی
motor area
ناحیه حرکتی
sensorimotor
حسی- حرکتی
momentum
نیروی حرکتی
ideo motor
فکری- حرکتی
kinematic similarity
تشابه حرکتی
movement pattern
انگاره حرکتی
quiescence
بی حرکتی خاموشی
kinetic energy
انرژی حرکتی
idles
بی بار شدن در حال سکون ساکن
idlest
بی بار شدن در حال سکون ساکن
idle
بی بار شدن در حال سکون ساکن
idled
بی بار شدن در حال سکون ساکن
slack water
موقع سکون وارامش اب دریا اب ساکن
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
ideo motor act
عمل فکری- حرکتی
motor aphasia
زبان پریشی حرکتی
motor education
تعلیم و تربیت حرکتی
dynamic balance
تعادل و توازن حرکتی
gross motor skills
مهارتهای حرکتی درشت
fine motor skills
مهارتهای حرکتی فریف
locomotory
ابتلاء اعضای حرکتی
locomotor
ابتلاء اعضای حرکتی
motor perceptual region
ناحیه حرکتی- ادراکی
dysmetria
اختلال حرکتی- تخمینی
locomotion
جابه جایی حرکتی
psychomotor agitation
بیقراری روانی- حرکتی
psychomotor retardation
کندی روانی- حرکتی
sensorimotor arc
قوس حسی- حرکتی
psychomotor tests
ازمونهای روانی- حرکتی
technomotorial skill
مهارت تکنیکی- حرکتی
Inquietude
حس آشوبی که از وجود آسایش و سکون به دست می آید.
locomotory
دارای گرفتاری دراعضای حرکتی
nervus oculomotorius
عصب حرکتی عمومی چشم
oculomotor nerve
عصب حرکتی عمومی چشم
audiogravic illusion
خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
abducens nerve
عصب حرکتی خارجی چشم
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
purdue perceptual motor survey
ازمون ادراکی- حرکتی پردو
audiogyral illusion
خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
locomotor
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
brace scale of motor ability
مقیاس توانش حرکتی بریس
extrapyramidal motor system
دستگاه حرکتی برون هرمی
nervus abducens
عصب حرکتی خارجی چشم
visual bender motor gestalt test
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
bender visual motor gestalt test
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
neutrino
ذره کوچک فراری با جرم درحال سکون صفر واپسین 5/0
aerostatics
علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
fixed bridge
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
circulating
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
real stagnation point
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
antistatic mat
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
transient target
هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
production
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
productions
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
center
مرکز
stations
مرکز
middle
مرکز
middles
مرکز
acentric
بی مرکز
centre forward
مرکز
station
مرکز
intermediate exchange
مرکز
isocentre
هم مرکز
concentric
هم مرکز
centred
مرکز
center line
خط مرکز
centered
مرکز
centre
مرکز
heart
مرکز
centers
مرکز
meddle
مرکز
meddled
مرکز
meddles
مرکز
omphalos
مرکز
hearts
مرکز
stationed
مرکز
computer center
مرکز کامپیوتر
center of resistance
مرکز مقاومت
center of symmerty
مرکز تقارن
communication center
مرکز مخابرات
center punch
مرکز سوراخ
computing center
مرکز محاسبات
center of lift
مرکز برا
data center
مرکز داده
data center
مرکز داده ها
cryptocenter
مرکز رمز
county seat
مرکز بخشداری
cost center
مرکز هزینه زا
center of mass
مرکز هدف
center of mass
مرکز جرم
contrifuge
گریز از مرکز
concentrically
باداشتن یک مرکز
centrifugal
گریز از مرکز
concentric cable
کابل هم مرکز
center of pressure
مرکز فشار
carpooling center
[American E]
مرکز همسفری
centrifugal
مرکز گریز
centrifugal
فرار از مرکز
centrifugal
گریزنده از مرکز
center web
مرکز چرخ
central city
مرکز شهر
coaxial cable
سیم هم مرکز
central control panel
مرکز کنترل
centre of pressure
مرکز فشار
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
centre of activities
مرکز عملیات
center sleeve
مرکز مجوف
centripetal
مایل به مرکز
center punch
مرکز منگنه
coaxial cable
کابل هم مرکز
civic centre
مرکز شهر
chiral center
مرکز کایرال
centroid
شبه مرکز
centroid
مرکز ثقل
symmerty center
مرکز تقارن
central office
مرکز تلفن
centroid
مرکز جرم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com