Dictiornary-Farsi | مرکز چرخش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
pivot point	مرکز چرخش


Other Matches

waltz three	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
medical assemblage	مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal	با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central	مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
provision center	مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
center mark	علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
whole blood center	مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
army operations center	مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
battery control central	مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
revolutions	چرخش
turns	چرخش
whirl	چرخش
wheel	چرخش
turn	چرخش
revolution	چرخش
swirling	چرخش
swirls	چرخش
troll	چرخش
trolls	چرخش
swirl	چرخش
spin	چرخش
wrench	چرخش
spins	چرخش
swirled	چرخش
circulation	چرخش
twirled	چرخش
twirling	چرخش
twirls	چرخش
whirlpools	چرخش اب
whirlpool	چرخش اب
whirled	چرخش
whirling	چرخش
volte-face	چرخش
levorotation	چرخش به چپ
whirls	چرخش
wrenches	چرخش
wrenched	چرخش
head rolling	سر چرخش
circulations	چرخش
twirl	چرخش
rotational	چرخش
wheeling	چرخش
rotation	چرخش
wheels	چرخش
gyration	چرخش
volte face	چرخش
gyrations	چرخش
sidespin	چرخش انحرافی
turnabouts	چرخش به یک طرف
orthogonal rotation	چرخش عمودی
rotational speed	سرعت چرخش
conrotatory motion	چرخش همسو
upward rotation	چرخش رو به بالا
turnabout	چرخش به یک طرف
rotational post	شغل در چرخش
sidespin	چرخش بیک سو
optical rotation	چرخش نوری
rolls	چرخش گردش
revolutions	چرخش دوران
vertical scrolling	چرخش عمودی
varimax rotation	چرخش واریماکس
concentricity	دقت چرخش
williamson turn	چرخش ویلیامسون
rotatable	چرخش پذیر
upright spin	چرخش ایستاده
upturn	چرخش ببالا
chased	پایه چرخش
chases	پایه چرخش
chasing	پایه چرخش
stuffed	چرخش توپ
stuff	چرخش توپ
tumble	چرخش اشفتگی
tumbled	چرخش اشفتگی
tumbles	چرخش اشفتگی
twists	چرخش بدن
helicopter	چرخش در هوا
helicopters	چرخش در هوا
twisting	چرخش بدن
twist	چرخش بدن
pivoting	قابل چرخش
molecular rotation	چرخش مولکولی
roll	چرخش گردش
chase	پایه چرخش
stuffs	چرخش توپ
sidespin	چرخش توپ
turn table	میز چرخش
spin	چرخش توپ
spin	چرخش به سرعت
spins	چرخش توپ
spins	چرخش به سرعت
oblique rotation	چرخش مایل
specific rotation	چرخش ویژه
revolution	چرخش دوران
magnetic ritation	چرخش مغناطیسی
rotation	مقدار چرخش یک شی
rotation	چرخش دوران
topspin	چرخش توپ
turn off	محل چرخش
turn-off	محل چرخش
turn-offs	محل چرخش
rolled	چرخش گردش
rotational speed	چرخش بر دقیقه
speed of rotation	چرخش بر دقیقه
proper rotation	چرخش متعارف
axis of rotation	محور چرخش
wrest	چرخش پیچش
wrested	چرخش پیچش
wresting	چرخش پیچش
wrests	چرخش پیچش
quartimax rotation	چرخش کوارتیماکس
number of revolutions	چرخش بر دقیقه
rev	چرخش بر دقیقه
turning points	نقطه چرخش
universal	با چرخش ازاد
pick and roll	ایجاد سد و چرخش
trepan	چرخش انحراف
improper rotation	چرخش نامتعارف
body english	چرخش بی اختیار
revolutions per minute	چرخش بر دقیقه
revs per minute	چرخش بر دقیقه
rpm	چرخش بر دقیقه
forward dive	شیرجه رو به اب با چرخش
fractional turn	چرخش کسری
gyoradius	شعاع چرخش
turning point	نقطه چرخش
high spin	چرخش زیاد
kick turn	نیم چرخش
radius of giration	شعاع چرخش
radius of gyration	شعاع چرخش
cyclostat	دستگاه چرخش
pivot ship	ناو چرخش
compass swing	چرخش خط محوری
angle of rotation	زاویه چرخش
free rotation	چرخش ازاد
disrotatory motion	چرخش ناهمسو
rolls	چرخش توپ والیبال
counter rotate	چرخش بالاتنه در پیچ
roll	چرخش توپ والیبال
period of roll	زمان تناوب چرخش
evolution	چرخش حرکت دورانی
hinges	لولا چرخش لولایی
full	چرخش با پشتک کامل
flow process	جریان چرخش کار
hindered rotation	چرخش غیر ازاد
rolled	چرخش توپ والیبال
turning point	نقطه لولای چرخش
rotational reflection axis	محور چرخش انعکاس
fullest	چرخش با پشتک کامل
pivot point	نقطه چرخش ناو
half circle	چرخش نمیدایره ژیمناست
hindered rotation	چرخش ممانعت شده
spindling	چرخش دیسک دستی
pinwheel	چرخش از پهلو بدوربارفیکس
oblimin rotation	چرخش مایل کمینه
turning points	نقطه لولای چرخش
vertigo	دوار سر چرخش بدور
optical rotatory power	قدرت چرخش نوری
pivoted	چرخش حول یک محور
optical rotatory dispersion	پاشندگی چرخش نوری
jet turn	چرخش موازی اسکی ها
gyrostatics	مبحث چرخش اجسام
pivot	چرخش حول یک محور
dorro yoop chagi	ضربه پا به بغل با چرخش
turning circle	دایره چرخش ناو
pivots	چرخش حول یک محور
type face	نوع چرخش یکان
oblimax rotation	چرخش مایل بیشینه
mutarotation	تغییر چرخش نوری
caracole	نیم چرخش اسب
spinning	چرخش [گردش] [دوران ]
hinge	لولا چرخش لولایی
whirls	چرخش یا دوران جریان سیال
whirled	چرخش یا دوران جریان سیال
whirling	چرخش یا دوران جریان سیال
double	دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled	دوبار چرخش کامل ژیمناست
topspinner	توپ پرتاب شده با چرخش
doubled up	دوبار چرخش کامل ژیمناست
step turn	چرخش بطرف پایین تپه
pitch	چرخش عمودی وعرضی ناو
topspin	ادامه حرکت چرخش توپ
to whirl up	بطور چرخش بالا رفتن
stem turn	چرخش خارجی اسکی باز
switchback	چرخش سریع 081 درجه
flick serve	سرو تند و کوتاه با چرخش مچ
to swirl up	بطور چرخش بالا رفتن
whirl	چرخش یا دوران جریان سیال
lurching	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurches	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurched	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurch	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
switchbacks	چرخش سریع 081 درجه
undercut	ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercuts	ضربه قوسدار با چرخش بعقب
circle eight	چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
pitches	چرخش عمودی وعرضی ناو
vorticose	مربوط به گردباد و چرخش باد
loops	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت