Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 205 (14 milliseconds)
English	Persian
blether	مزخرف گفتن
blethered	مزخرف گفتن
blethering	مزخرف گفتن
blethers	مزخرف گفتن
bullshit	مزخرف گفتن
Other Matches
havers	مزخرف
slag	مزخرف
lockram	مزخرف
foolish	مزخرف
tawdrier	مزخرف
BS	مزخرف
nonsensical	مزخرف
baloney	مزخرف
flapdoodle	مزخرف
tawdry	مزخرف
fiddle faddle	مزخرف
nerts	مزخرف
tawdriest	مزخرف
nonsense	مزخرف
absurd	مزخرف بی معنی
trashier	چرند مزخرف
trashiest	چرند مزخرف
trashy	چرند مزخرف
irrationable	بی عقل مزخرف
absurdity	مزخرف بودن
ludicrous	مزخرف چرند
hooey	بیهوده مزخرف
poppycock	حرف مزخرف
ineptly	بطور مزخرف یا بیجا
absurdly	بطور بیهوده و مزخرف
stupidly	بطور مزخرف یا بیمزه
an absurd statement	حرف بی معنی یا مزخرف
A bunch of dirty crooks .	یک مشت آدم مزخرف ومتقلب
to answer in the a	اری گفتن بله گفتن
greets	درود گفتن تبریک گفتن
greeted	درود گفتن تبریک گفتن
greet	درود گفتن تبریک گفتن
sputter	تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputtered	تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputters	تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
pshaw	اه گفتن
relate	گفتن
informs	گفتن
informing	گفتن
inform	گفتن
utterance	گفتن
iteration	گفتن
mouth	گفتن
mouthed	گفتن
mouthing	گفتن
mouths	گفتن
let (someone) know <idiom>	گفتن
let out <idiom>	گفتن
relates	گفتن
utterances	گفتن
rehearse	گفتن
rehearsing	گفتن
rehearses	گفتن
rehearsed	گفتن
vituperate	بد گفتن
viyuperate	بد گفتن
to weep out	گفتن
bubble	گفتن
bubbled	گفتن
bubbles	گفتن
bubbling	گفتن
tell	گفتن
telling-off	گفتن
tells	گفتن
says	گفتن
uttered	گفتن
utter	گفتن
adduse	گفتن
to give utterance to	گفتن
to tell a story	گفتن
utters	گفتن
get out	گفتن
saith	گفتن
say	گفتن
reviled	ناسزا گفتن
speak the trurh	صادقانه گفتن
sweet talk	تملق گفتن
revile	ناسزا گفتن
belies	دروغ گفتن
tack tall	گزاف گفتن
overstate	اغراق گفتن در
to put it on	اغراق گفتن
belying	دروغ گفتن
observe	گفتن برپاداشتن
reviles	ناسزا گفتن
speak	سخن گفتن
extemporize	بالبداهه گفتن
say a word	سخن گفتن
extemporized	بالبداهه گفتن
extemporizes	بالبداهه گفتن
extemporizing	بالبداهه گفتن
communing	راز دل گفتن
belie	دروغ گفتن
belied	دروغ گفتن
overstating	اغراق گفتن در
overstates	اغراق گفتن در
overstated	اغراق گفتن در
observing	گفتن برپاداشتن
to say a word	سخن گفتن
speak the trurh	راست گفتن
speaks	سخن گفتن
observed	گفتن برپاداشتن
observes	گفتن برپاداشتن
to a. oneself	سخن گفتن
to bellow forth	با نعره گفتن
to bellow out	بانعره گفتن
to bid a	بدرود گفتن
to bid a	وداع گفتن
to bid welcome	خوشامد گفتن
to blunder out	بی فکرانه گفتن
to throw the hatchet	اغراق گفتن
to pile it on	اغراق گفتن
to draw the long bow	اغراق گفتن
to draw the long	اغراق گفتن
commiserating	تسلیت گفتن بر
commiserate	تسلیت گفتن بر
take leave of	بدرود گفتن با
interjects	بطورمعترضه گفتن
interjecting	بطورمعترضه گفتن
tallyho	اهای گفتن
to speak through one's nose	سخن گفتن
to sigh out	با اه وحسرت گفتن
to pull	اغراق گفتن
interjected	بطورمعترضه گفتن
interject	بطورمعترضه گفتن
to make a remark	سخن گفتن
commiserates	تسلیت گفتن بر
commiserated	تسلیت گفتن بر
to blunder out	جویده گفتن
fabulize	افسانه گفتن
lied	:دروغ گفتن
twaddle	چرند گفتن
lies	:دروغ گفتن
extoll	آفرین گفتن
tootle	چرند گفتن
gnosticize	عرفان گفتن
tootled	چرند گفتن
rejoined	در پاسخ گفتن
tootles	چرند گفتن
hyperbolize	اغراق گفتن
tootling	چرند گفتن
whiff	دروغ گفتن
weasel	دروغ گفتن
weasels	دروغ گفتن
adduee	گفتن افهارنمودن
saluting	تهنیت گفتن
salutes	تهنیت گفتن
saluted	تهنیت گفتن
salute	تهنیت گفتن
adulate	مدح گفتن
allegorize	مثل گفتن
lie	دروغ گفتن
avouch	اشکارا گفتن
bootlick	تملق گفتن از
call bad names	ناسزا گفتن
doxologize	ستایش گفتن
enounce	به صراحت گفتن
applauding	افرین گفتن
confides	محرمانه گفتن
confided	محرمانه گفتن
mant	با لکنت گفتن
misstate	غلط گفتن
nuncupate	زبانی گفتن
outvoice	بلندترسخن گفتن از
outvoice	موثرترسخن گفتن از
swears	ناسزا گفتن
swear	ناسزا گفتن
panegyrize	مدح گفتن
pass a remark	سخنی گفتن
rejoins	در پاسخ گفتن
rejoining	در پاسخ گفتن
rejoin	در پاسخ گفتن
pitch a yarn	قصه گفتن
mammer	بالکنت گفتن
macarize	خوشابحال گفتن
giggle	سخن گفتن
confide	محرمانه گفتن
screams	ناگهانی گفتن
screamed	ناگهانی گفتن
scream	ناگهانی گفتن
lalophobia	گفتن هراسی
lay to	دروغ گفتن
daresay	با جرات گفتن
extol	آفرین گفتن
communes	راز دل گفتن
communed	راز دل گفتن
commune	راز دل گفتن
giggling	سخن گفتن
giggles	سخن گفتن
giggled	سخن گفتن
rime	شعر گفتن
ha	اهان گفتن
congratulated	تبریک گفتن
congratulate	شادباش گفتن
congratulate	تبریک گفتن
restating	باز گفتن
restates	باز گفتن
restated	باز گفتن
restate	باز گفتن
ad-libbing	فیالبداهه گفتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com