English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
homestead مزرعه رعیتی
homesteads مزرعه رعیتی
Search result with all words
farmstead مزرعه و حوالی ان علاقجات رعیتی
Other Matches
villenage رعیتی
rural رعیتی
serfdom رعیتی
villeinage رعیتی
vassalage رعیتی
farmhouse خانه رعیتی
farm house خانه رعیتی
onstead خانه رعیتی
farmhouses خانه رعیتی
farm-house خانه رعیتی
hovels خانه رعیتی
hovel خانه رعیتی
serfdom نظام رعیتی
barnyards حیاط رعیتی
steading خانه رعیتی
farmery ساختمانهای رعیتی
serfdom system نظام رعیتی
villeinage ارباب رعیتی
barnyard حیاط رعیتی
farmery خانه رعیتی ومتعلقات ان
servitude خدمت اجباری رعیتی
hull خانه رعیتی تنه کشتی
barton حیاط رعیتی صاحب ملک
hulls خانه رعیتی تنه کشتی
cotter روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
cottar روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
vassals رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
vassal رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
corn field مزرعه
crofts مزرعه
croft مزرعه
farms مزرعه
farmed مزرعه
plantation مزرعه
plantations مزرعه
stead مزرعه
farm مزرعه
farmhand کارگر مزرعه
farm yields بازده مزرعه
farmstead مزرعه وابنیه ان
farm-yard حیاط مزرعه
farm hands کارگر مزرعه
farm hand کارگر مزرعه
farm yard حیاط مزرعه
family farm مزرعه خانوادگی
champing قهرمان مزرعه
champed قهرمان مزرعه
champ قهرمان مزرعه
farmers مزرعه داران
paddies مزرعه شالیکاری
paddy مزرعه شالیکاری
farming مزرعه داری
farmyard محوطه مزرعه
champs قهرمان مزرعه
farmyards محوطه مزرعه
dry farm مزرعه دیم
planter صاحب مزرعه
planters صاحب مزرعه
collective farm مزرعه اشتراکی
kibbutzim مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzes مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutz مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
poor farm مزرعه اردوی کار
outfield مزرعه دور افتاده
dairy farm مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
hennery مزرعه یا محل پرورش مرغ
ranch مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
pans خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan- خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
communing مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communes مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
commune مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
ranches مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
gin-house [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-rink [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-case [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gingang [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com