English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
star spangled مزین به ستاره
Other Matches
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet ستاره سیار ستاره بخت
planets ستاره سیار ستاره بخت
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
adorned مزین
clad مزین
ornamented مزین
figurate مزین
illustrating مزین شدن
ornate مزین مصنوع
illustrates مزین شدن
primp مزین ساختن
illustrate مزین شدن
dress مزین کردن
dresses مزین کردن
peacocks مزین به پرطاووس
grnish مزین کردن
peacock مزین به پرطاووس
ouch مزین ساختن
lilied مزین به سوسن
bedight مزین ساختن
stelliform ستاره وار ستاره وش
carbuncled مزین به یاقوت قرمز
cartouche لوح نوشته مزین
draping باپارچه مزین کردن
draped باپارچه مزین کردن
tapestried مزین به پارچه مبلی
impearl بامروارید مزین کردن
drape باپارچه مزین کردن
drapes باپارچه مزین کردن
spangle درخشش باپولک مزین کردن
emboss مزین کردن پرجلوه ساختن
column caelata [ستون با تیرهای مزین شده]
spangles درخشش باپولک مزین کردن
mense نزاکت داشتن مزین ساختن
cushions با کوسن وبالش نرم مزین کردن
cushioning با کوسن وبالش نرم مزین کردن
cushioned با کوسن وبالش نرم مزین کردن
cushion با کوسن وبالش نرم مزین کردن
gin-palace [خانه عمومی مزین شده در انگلستان]
bridal door [مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
to dress a salad with mayonnaise مزین کردن [ترتیب دادن ] سالاد با مایونز
gopura [دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
beset مزین کردن حمله کردن بر
besets مزین کردن حمله کردن بر
furnish مزین کردن تهیه کردن
furnishes مزین کردن تهیه کردن
furnishing مزین کردن تهیه کردن
asterisk ستاره
stellar پر ستاره
asterisks ستاره
starless بی ستاره
aster ستاره
stars ستاره
starred ستاره
star ستاره
lodestaror load ستاره قطبی
lucifer ستاره بامدادی
lodestar ستاره راهنما
lodestar ستاره قطبی
loadstar ستاره راهنما
lunette ستاره صغیر
loadstar ستاره قطبی
medusa ستاره دریایی
multiple star ستاره چندگانه
morning star ستاره بامدادی
rolling stone <idiom> ستاره سهیل
morning star ستاره صبح
moring star ستاره بامداد
farsi be engilisi ارایشگاه ستاره
hexagram ستاره شش وجهی
dwarf star ستاره کوتوله
evening star ستاره شامگاهی
finger fish ستاره دریایی
sea pad ستاره دریایی
fixed star ستاره ثابت
georgium sidus ستاره جرج
hesper ستاره مغرب
hesperus ستاره شام
gaint star ستاره غول
neptune ستاره نپتون
pulsating star ستاره تپنده
sabaism ستاره پرستی
sea nettle ستاره دریای
star connection اتصال ستاره
star finder ستاره یاب
supergaint ستاره ابرغول
stelliform بشکل ستاره
star spangled ستاره نشان
stellate ستاره مانند
starlike ستاره مانند
starlet ستاره کوره
starlet ستاره کوچک
star bit بیت ستاره
star washer واشر ستاره ای
y voltage ولتاژ ستاره
proto star پیش ستاره
uranus ستاره اورانوس
polestar ستاره قطبی
y winding اتصال ستاره
neutron star ستاره نوترونی
north star ستاره قطبی
y network شبکه ستاره
north star ستاره شمالی
nova فانی ستاره
y connection اتصال ستاره
planetesimal کوچک ستاره
pluto ستاره پلوتو
vesper ستاره غروب
polaris ستاره قطبی
polaris ستاره جدی
star voltage ولتاژ ستاره
goat ستاره جدی
mars ستاره مریخ
astrologer ستاره شناس
an infinitude of stars تعدادنامحدودی ستاره
asterial ستاره شکل
asteroid شبیه ستاره
pips ستاره سردوش
asterism نشان ستاره
asteroidal مانند ستاره
astronavigation ستاره نوردی
stellar شبیه ستاره
stellar ستاره وار
goats ستاره جدی
astrologers ستاره شناس
Jove ستاره مشتری
comets ستاره گیسودار
asteroids شبیه ستاره
astronomer ستاره شناس
starfish ستاره دریایی
asterisk نشان ستاره
asterisks نشان ستاره
astronmer ستاره شناس
pipping ستاره سردوش
camelopard ستاره زرافه
astral شبیه ستاره
shooting stars ستاره ثاقب
Pole Star ستاره قطبی
shooting star ستاره ثاقب
astronomers ستاره شناس
d. star ستاره جفتی
day star ستاره بامداد
daystar ستاره بامداد
cameleopardalis ستاره زرافه
pipped ستاره سردوش
comet ستاره گیسودار
pip ستاره سردوش
companion ستاره ندیم
stellify بشکل ستاره دراوردن
lucky star <idiom> ستاره بخت واقبال
stars نشان ستاره اختر
comets ستاره دنباله دار
syzygy استقرارسه ستاره در خط مستقیم
supergaint ستاره فوق غول
trigon سه حالتی ستاره سه تایی
starred نشان ستاره اختر
the north star ستاره قطبی یا شمالی
star نشان ستاره اختر
trigon اجتماع سه ستاره باهم
stellify بشکل ستاره درامدن
venus زن زیبا ستاره زهره
stellular شبیه ستاره کوچک
asteroid ستاره مانند ستارهای
asterisks با ستاره نشان کردن
asterisk با ستاره نشان کردن
pentagram ستاره پنج راس
pentalpha ستاره پنج پره
asteroids ستاره مانند ستارهای
receptors ستاره مساعد گیرنده
he can read the sky ستاره شناس است
receptor ستاره مساعد گیرنده
astreated تزئین شده با ستاره ها
comet ستاره دنباله دار
all star تیم تمام ستاره
moring star ستاره صبح ناهید
caster ستاره اول دو پیکر
campaign star نشان جنگی ستاره
giant star ستاره بزرگ و درخشان
bronze star medal مدال ستاره برنز
blazing star ستاره دنباله دار
azimuth ازیموت ستاره السمت
asterism هر چیزی شبیه ستاره
stardom ستاره شدن سینماوغیره
medusoid مانند ستاره دریایی
twinkling چشمک زدن ستاره
all-star تیم تمام ستاره
Dingbat نوشتاری که حاوی ستاره
pulsating star ستاره ضربان دار
star crossed دارای ستاره نحس
star delta switch کلید ستاره مثلث
starlight وابسته بنور ستاره
star globe ستاره یاب کروی
star of bethlehem ستاره بیت اللحم
castors ستاره اول دو پیکر
castor ستاره اول دو پیکر
casters ستاره اول دو پیکر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com