Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
imputability
مسئولیت اخلاقی
Search result with all words
amoral
بدون احساس مسئولیت اخلاقی
Other Matches
moralised
نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralizes
نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralized
نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralize
نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralising
نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralises
نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralizing
نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
collective guarantee
مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
intuitivism
اصولی که بموجب ان مبادی اخلاقی را حسی میدانند اصول اخلاقی حسی
antinomian
مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
petulance
بد اخلاقی
ethical
اخلاقی
petulancy
بد اخلاقی
gnomic
اخلاقی
moral
اخلاقی
immorality
بد اخلاقی
responsibility
مسئولیت
trust
مسئولیت
liabilities
مسئولیت
trusted
مسئولیت
trusts
مسئولیت
liability
مسئولیت
burthen
مسئولیت
liability to disease
مسئولیت
responsibly
با مسئولیت
menage
مسئولیت
responsibilities
مسئولیت
amenableness
مسئولیت
irresponsible
بی مسئولیت
unresponsive
بی مسئولیت
onus
مسئولیت
principle
اصل اخلاقی
immorally
از ازروی بد اخلاقی
principle
اخلاقی کردن
immoral
غیر اخلاقی
maxims
گفته اخلاقی
maxim
گفته اخلاقی
apologue
حکایت اخلاقی
code of ethics
ضوابط اخلاقی
ethical code
ضوابط اخلاقی
dual morality
دوگانگی اخلاقی
ethical relativism
نسبیت اخلاقی
ethicize
اخلاقی کردن
good naturedly
به خوش اخلاقی
parable
داستان اخلاقی
sinuosity
انحراف اخلاقی
superego
شخصیت اخلاقی
byword
گفته اخلاقی
bywords
گفته اخلاقی
moralistic
تحمیلگر اخلاقی
low
[morally bad]
<adj.>
بد
[از نظر اخلاقی]
parables
داستان اخلاقی
conduct
رفتار اخلاقی
conducted
رفتار اخلاقی
fable
حکایت اخلاقی
fables
حکایت اخلاقی
moral perception
حس تشخیص اخلاقی
moral education
اموزش اخلاقی
obliquity
انحراف اخلاقی
precepts
قاعده اخلاقی
precept
قاعده اخلاقی
conducts
رفتار اخلاقی
conducting
رفتار اخلاقی
law of tort
مسئولیت مدنی
onmy own responsibility
به مسئولیت خودم
primary interest
مسئولیت اصلی
amenability
احساس مسئولیت
product liability
مسئولیت محصول
load
فشار مسئولیت
sector of responsibility
منطقه مسئولیت
area of responsibility
منطقه مسئولیت
cark
بار مسئولیت
implied trust
مسئولیت فرضی
on one's shoulders
<idiom>
مسئولیت شخصی
in common
<idiom>
مسئولیت داشتن
constructive trust
مسئولیت قهری
irresponsible
عاری از حس مسئولیت
charges
بار مسئولیت
charge
بار مسئولیت
posts
مقام مسئولیت
loads
فشار مسئولیت
liability
الزام مسئولیت
liabilities
الزام مسئولیت
office
مسئولیت احرازمقام
posted
مقام مسئولیت
offices
مسئولیت احرازمقام
post-
مقام مسئولیت
responsible
مسئولیت دار
post
مقام مسئولیت
irresponsibly
بدون حس مسئولیت
tropologic
دارای تفسیر اخلاقی
on principle
از لحاظ قیود اخلاقی
moral realism
واقع نگری اخلاقی
psychodrama
نمایش اخلاقی وانتقادی
reform school
مدرسه تهذیب اخلاقی
foibles
صعف اخلاقی ضعف
foible
صعف اخلاقی ضعف
frailly
بطورشکننده باضعف اخلاقی
axiological
مبحث نوامیس اخلاقی
fortitude
شهامت اخلاقی شکیبایی
ethics
اصول اخلاقی اخلاقیات
perversions
انحراف جنسی یا اخلاقی
chung shin sooyak
فرهنگ اخلاقی تکواندو
cloaca
مرکز مفاسد اخلاقی
perversion
انحراف جنسی یا اخلاقی
generosity
<adj.>
گذشت
[صفت اخلاقی]
unlimited company
شرکت با مسئولیت نامحدود
law of torts
قانون مسئولیت مدنی
over worked man
مهره شطرنج پر مسئولیت
The responsibility lies with you.
مسئولیت با شما است.
limited liability company
شرکت با مسئولیت محدود
law of tort
قانون مسئولیت مدنی
liability for damages
مسئولیت در برابر خسارت
peril
بیم زیان مسئولیت
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
To assume responsibility .
قبول مسئولیت کردن
perils
بیم زیان مسئولیت
without engagement
بدون تقبل مسئولیت
sponsors
مسئولیت راقبول کردن
sponsoring
مسئولیت راقبول کردن
sponsor
مسئولیت راقبول کردن
irresponsibly
بدون داشتن مسئولیت
moralists
فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
unmorality
عدم مراعات اصول اخلاقی
To be short tempered with someone.
با کسی تندی کردن ( بد اخلاقی )
axiomatic
حاوی پند یا گفتههای اخلاقی
scruple
نهی اخلاقی وسواس باک
inofficious
خارج ازوفیفه اخلاقی یاطبیعی
principle
مرام اخلاقی قاعده کلی
moralist
فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
up to someone to do something
<idiom>
مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
caveat subscriptor
مسئولیت به عهده عضو میباشد
Responsibility weighed him down
بار مسئولیت کمرش را خم کرد
pass the buck
<idiom>
مسئولیت خودرا به دیگری دادن
tied down
<idiom>
مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
What do I care?
چطور این مسئولیت من است؟
disclaimer
رفع کننده ادعا یا مسئولیت
loose
از قید مسئولیت ازاد ساختن
looser
از قید مسئولیت ازاد ساختن
disclaimers
رفع کننده ادعا یا مسئولیت
loosest
از قید مسئولیت ازاد ساختن
solidarity
بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
The moral of the story is that …
نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
deontology
وفیفه شناسی علم وفایف اخلاقی
I feel morally bound to …
از نظر اخلاقی خود را مقید می دانم که ...
utilitarian
معتقدباصل اخلاقی سودمند گرایی سودمندگرا
to preach moral principles
اصول اخلاقی را وعظ و تلقین کردن
puritanic
سخت گیریا متظاهردر اموردینی یا اخلاقی
to draw a moral
معنی یا نتیجه اخلاقی داستانی را فهماندن
de rigueur
از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
see to it
<idiom>
مسئولیت انجام کاری را برعهده گرفتن
(in) charge of something
<idiom>
مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
to take the fall for somebody
مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
to take the fall
[American English]
مسئولیت چیزی
[کاری یا خطایی]
را پذیرفتن
sinecure
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecures
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
ignorance of law is no excuse
جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
broad shoulders
نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
shyster
کسیکه در قانون وسیاست فاقداصول اخلاقی است
frailties
نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
frailty
نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
an unprincipled conduct
رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
to point a moral
اصل اخلاقی را نشان دادن یابکار بردن
preachify
بطور کسالت اوروعظ یا بحث اخلاقی کردن
to pass the buck to somebody
مسئولیت ناخوشایند
[تقصیر یا زحمت]
را به کسی دادن
I wI'll do it on my own responsibility .
به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
to shift off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
buck passer
شخصی که مسئولیت خود را بدیگران محول میکند
to pass the buck
<idiom>
مسئولیت ناخوشایند
[تقصیر یا زحمت]
را به دیگری دادن
accountability
ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
to shuffle off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
ethic
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
To wash ones hands of somebody (something).
دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
pick up
واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
frankpledge
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
conscientious objector
کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
conscientious objectors
کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
This is contray to all moral principles ( codes ) .
این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
One insust not step aside and diclaim responsibility .
نبا ید کنا ررفت واز خود سلب مسئولیت کرد
institutionalism
سیاست ترویج امور خیریه واصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تادیبی
profit centre
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
intuitivist
کسیکه مبادی اخلاقی را حسی میداندو عقیده داردکه درک ....استدلال نیست
normative economics
اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
ethic
غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
misrepresentation
در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
expurgating
حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
expurgates
حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
expurgated
حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
expurgate
حذف کردن تصفیهء اخلاقی کردن
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
idiosyncrasy
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
errors and omissions expected
باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
against nature
غیر اخلاقی غیر طبیعی
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
unlimited liability
بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com