Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
Take things as you find them. <proverb> |
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر . |
|
|
Other Matches |
|
the concert of europe |
منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود |
standards |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
standard |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
political matters |
مسائل سیاسی |
operational problems |
مسائل عملیاتی |
religious matters |
مسائل مذهبی |
business matters |
مسائل کسبی |
beside the point <idiom> |
مسائل حاشیهای |
battle problems |
مسائل جنگی |
matters of great moment |
مسائل مهم |
economic problems |
مسائل اقتصادی |
macroeconomic issues |
مسائل اقتصاد کلان |
tax administration |
مسائل اجرایی مالیات |
adopting the opinion |
تقلید در مسائل شرعی |
cads |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
cad |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
indifferentism |
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی |
conventions |
باره مسائل حزبی ناحیهای |
convention |
باره مسائل حزبی ناحیهای |
sensationalism |
پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز |
separate opinion |
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد |
omnibus bill |
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد |
humanism |
دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر |
urbiculture |
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها |
glasnost |
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل |
endogenous |
مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی |
redundancy |
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن |
redundancies |
در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن |
irrigationist |
کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است |
casuistry |
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی |
concert of europe |
اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی |
cogo |
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی |
stress |
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی |
stressing |
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی |
stresses |
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی |
pornography |
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی |
mysticism |
توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان |
computer literacy |
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل |
econometrics |
استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی |
White Papers |
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند |
ultraist |
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند |
White Paper |
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند |
legalism |
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود |
ideologies |
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان |
ideology |
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان |
ideology |
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد |
algol |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود |
ideologies |
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد |
internal telecommunications unions |
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد |
prize courts |
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال |
blue book |
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند |
mathematical school |
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد |
ScriptX |
هستند |
they are all of one mind |
هستند |
are |
هستند |
plants indigenous to that soil |
هستند |
they are well matched |
هم کفو هستند |
they are at loggerheads |
هر دو سنگ یک من هستند |
who are they? |
انها کی هستند |
there are numbers who |
بسیاری هستند که |
analogue |
ی از حالت آنالوگ هستند |
analogues |
ی از حالت آنالوگ هستند |
Such people are wicked . |
اینگونه آدمها شر هستند |
5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
such as are happy |
انهایی که خوشبخت هستند |
they are well matched |
حریف یکدیگر هستند |
The roads are obstructed. |
جاده ها مسدود هستند. |
analog |
ی از حالت آنالوگ هستند |
twelve tables |
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت |
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. |
بخون یکدیگه تشنه هستند |
great dangers impend over us |
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند |
dialectical materialism |
اساسا اقتصادی یا مادی هستند . |
ring topology |
در حلقه بهم وصل هستند |
X/OPEN |
ول ایجاد سیستمهای باز هستند |
numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
the ins |
انان که سر کا یا دارای متامی هستند |
However difficult the circumstances [are] , ... |
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ... |
series |
مداری که قط عات آن با هم سری هستند |
These football players are the pick of the bunch . |
این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند |
The two are rhyming words . |
این دو لغت هم قافیه هستند |
Price are fixed here . |
دراینجا قیمتها ثابت هستند |
nut structure |
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند |
target audience |
گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند |
Prices are rising ( falling ) . |
قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند |
buffer |
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند |
regular guy <idiom> |
شخص مهربانی که همه با دوست هستند |
a further 50 are in prospect |
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند |
finished |
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند |
I musn't eat food containing ... |
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم. |
downsize |
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند. |
the outer world |
مردمی که بیرون از محیط شخص هستند |
What percentage of the people are literate? |
چند درصد مردم با سواد هستند ؟ |
capability |
لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند |
The twins look just like each other. |
دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند. |
This canary and its mate are in the same cage |
این قناری وجفتش در یک قفس هستند |
bank holiday |
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند |
Boys will be boys. |
پسرها حالا دیگه اینطور هستند. |
arrays |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
array |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
the strangers in tehran |
بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند |
mode |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
modes |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
outs and ins |
انانی که سر کار دارای مقامی هستند |
things in possession |
اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند |
anticlastic |
[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.] |
People are looking for new ideas. |
مردم عقب فکرهای تازه هستند |
queue |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
queen's ware |
فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند |
hylotheism |
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند |
storage |
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند |
coresident |
دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند |
They are openly seeking his being sacked. |
آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند. |
repertoire |
لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند |
forms |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
formed |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
form |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
to feel a pang of guilt |
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند |
the iron interest |
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند |
channels |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
setting up |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟ |
channel |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
rotaglider |
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند |
Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟ |
sig |
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند |
Are animals able to think ? |
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟ |
clocks |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
sets |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
channeling |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
queued |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
queueing |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
library |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
libraries |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
channelled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
set |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
queues |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
channeled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
clock |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
c |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
monogenism |
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند |
cyclic item |
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند |
ultramontane |
وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند |
perspective |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
resource |
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند |
perspectives |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
check |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
checks |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
association for women in computing |
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند |
bank holiday |
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند |
checked |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
purpuric acid |
اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند |
identity |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
1 and 2 are poles apart. <idiom> |
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] . |
queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
I cant get into these shoes. |
این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند ) |
Theyre twins and it is impossible to know one from the other . |
آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه |
identities |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
microcomputer |
ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند |
parallelling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
buffer pool |
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند |
haplont |
موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند |
evolutionism |
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند |
consistency check |
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند |
synchronous |
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند |
Well, now everyone's here, we can begin. |
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم. |
fast |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
tabling |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
serials |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
tabled |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
serial |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
sequential |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
ring |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
tables |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
parallels |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
fasted |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
rapid |
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند |
parallel |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
paralleled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
paralleling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
parallelled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
fasts |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
fastest |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
table |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
backbones |
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند |
microwave hop |
یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند |
synchronised |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronises |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> |
مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.] |
synchronize |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
short timer |
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند |
special contracts |
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند |
topology |
توپولوژی شبکه که تمام وسایل به یک کابل و به hub مرکزی وصل هستند |
deque |
صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند |
backbone |
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند |
synchronising |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronizes |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
bar printer |
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند |