English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
Other Matches
italian pursuit مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
pursuit مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuits مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
stage race مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
madison مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
kermesse مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
miss and out مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
sculling مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
team pursuit مسابقه تعقیبی تیمی
bell lap زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
cycling دوچرخه سواری
bicycle path مسیر دوچرخه سواری
bicycles دوچرخه سواری کردن
velodrome پیست دوچرخه سواری
to go by bicycle دوچرخه سواری کردن
bicycle دوچرخه سواری کردن
to ride a bicycle دوچرخه سواری کردن
to bike دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
banking track انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
tandem مسابقه دو نفره
tandems مسابقه دو نفره
quadruple scylls مسابقه قایقهای 4 نفره
eights مسابقه پاروزنی 8 نفره
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
foursomes مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
foursome مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
cyclo cross مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
rodeos مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
eventing انواع مسابقه اسب سواری
rodeo مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
banked track پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
surf off دور نهایی مسابقه موج سواری
team roping مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
sag wagon وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
scull قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
tour de france مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
individual pursuit تعقیبی دونفره
pursuit relay دو امدادی تعقیبی
homing torpedo اژدر تعقیبی
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
single یک نفره
one handed یک نفره
double دو نفره
one-man یک نفره
one man یک نفره
two some دو نفره
three handed سه نفره
a double bed یک تخت دو نفره
bob لوژ 2 یا 4 نفره
bobsleds لوژ 2 یا 4 نفره
solitaire بازی یک نفره
boblet لوژ 2 نفره
bobbing لوژ 2 یا 4 نفره
a sinlge room یک اتاق یک نفره
bobsled لوژ 2 یا 4 نفره
double tent چادر دو نفره
a double room یک اتاق دو نفره
a single room یک اتاق یک نفره
five man line خط دفاعی 5 نفره
three man block دفاع سه نفره
four قایق 4 نفره
luge لوژ یک نفره
single قایق یک نفره
fours قایقرانی 4 نفره
solitaires بازی یک نفره
bobs لوژ 2 یا 4 نفره
odd front خط دفاعی 4 نفره
touring car اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
two seater اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
six man football فوتبال دو تیم 6 نفره
four man team تیم چهار نفره
jitterbug نوعی رقص دو نفره
dragon قایق مسابقهای 3 نفره
tempests نوعی قایق 2 نفره
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like a double room من یک اتاق دو نفره میخواهم.
dragons قایق مسابقهای 3 نفره
tempest نوعی قایق 2 نفره
wherry قایق باریک یک نفره
bicycles دوچرخه
bicycle دوچرخه
carted دوچرخه
carting دوچرخه
carts دوچرخه
bikes دوچرخه
bike دوچرخه
cart دوچرخه
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
two person game بازی دو نفره در تئوری بازیها
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
to go away in a foursome چهار نفره سفر کردن
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
bicycles دوچرخه پایی
push bike دوچرخه پایی
cartwright's shop دوچرخه سازی
cycle track راه دوچرخه رو
tandems دوچرخه دونفری
cyclist دوچرخه سوار
handle bar دسته دوچرخه
tandem دوچرخه دونفری
cyclists دوچرخه سوار
folding bicycle دوچرخه تاشو
motor-assisted pedal cycle [British English] دوچرخه موتوردار
bicycle دوچرخه پایی
push bikes دوچرخه پایی
buglet بوق دوچرخه
bicyclist دوچرخه سوار
cabriolet درشکه دوچرخه
hansoms درشکه دوچرخه
two wheel tractor تراکتور دوچرخه
velocipede دوچرخه پایی
hansom درشکه دوچرخه
caisson ارابه دوچرخه
bicycle kick پای دوچرخه
bicycle path راه دوچرخه رو
bicycle pump تلمبه دوچرخه
biker دوچرخه سوار
buddy system شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
elevens تیم 11 نفره هاکی روی چمن
double up در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
eleven تیم 11 نفره هاکی روی چمن
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
mixed foursome بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
gearwheel چرخ رکاب دوچرخه
shay درشکه دوچرخه دونفره
wheelsman دوچرخه سوار شراعبان
full-suspension bike دوچرخه کاملا معلق
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
bikes مخفف bicycle دوچرخه
wheelman دوچرخه سوار شراعبان
to walk a bicycle دوچرخه را با دست بردن
bike مخفف bicycle دوچرخه
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hurling نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
curling بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
baseball بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
tilbury درشکه روباز سبک دوچرخه
peloton گروه دوچرخه سواران جادهای
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
to hop on your bicycle روی دوچرخه خود جهیدن
She wobbled on her bike. او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
motor paced حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
spinner play حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
trailers یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
I bought the bicycle on impulse . یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
trailer یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
ralliear یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
It was wrong of you to take the bicycle . کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
To dismount from a horse(bicycle). از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
riding سواری
driving سواری
Woman sitting on the man کیر سواری
rides سواری
ride سواری
He fell off his bike and bruised his knee. او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
fixed-gear bicycle دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
skim boarding موج سواری
hacking jacket کت اسب سواری
surfing موج سواری
jumbled سواری کردن
surfriding موج سواری
roadster اسب سواری
roadsters اسب سواری
top boot چکمه سواری
jumble سواری کردن
to take a ride سواری کردن
hacking jackets کت اسب سواری
jumbles سواری کردن
jumbling سواری کردن
passenger car trailer تریلرخودروی سواری
surf موج سواری
horsemanship اسب سواری
to take a drive سواری کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com