Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
English
Persian
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
Other Matches
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
consolation
مسابقه جبرانی
consy
مسابقه جبرانی اتومبیلرانی
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
to show somebody up
[in a competition]
کسی را شکست دادن
[در مسابقه ورزشی]
declares
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
running
مناسب برای مسابقه دو
laughter
مسابقه اسان برای بردن
genoa
بادبان عریض برای مسابقه
match point
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
race glass
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
free handicap
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
little brown jug
مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
prepares
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspectors
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspector
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
prepare
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
clutch start
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
to bar somebody from a competition
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
set up
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
photo finish
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
check point
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
solocross
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
time fire
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
gun
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
stocker
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
saving
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
winter book
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
power 0
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
sedan
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
handicap
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedans
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
handicaps
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
yaght club
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
fly casting
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
underdistance
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
bracket
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
starting fee
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
walking ring
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
observer
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
underdog
سگ شکست خورده
failures
شکست خورده
underdogs
سگ شکست خورده
turkeys
شکست خورده
stickit
شکست خورده
craven
شکست خورده
failure
شکست خورده
turkey
شکست خورده
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
lost
شکست خورده گمراه
match foursome
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
ponying
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
He refused to acknowledge defeat .
قبول نمی کرد که شکست خورده
The campaign was considered to have failed.
مبارزه
[انتخاباتی]
شکست خورده بحساب آورده شد.
splits
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
turn the tide
<idiom>
چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
matches
مسابقه
agonism
مسابقه
contesting
مسابقه
contested
مسابقه
contest
مسابقه
contests
مسابقه
competitions
مسابقه
competition
مسابقه
setters
یک مسابقه
chased
مسابقه
chasing
مسابقه
raced
مسابقه
competitions
مسابقه ها
match
مسابقه
contest
مسابقه
contests
مسابقه ها
meet
مسابقه
setter
یک مسابقه
chase
مسابقه
meets
مسابقه
races
مسابقه
chases
مسابقه
events
مسابقه
ball games
مسابقه
race
مسابقه
ball game
مسابقه
tournament
مسابقه
tourney
مسابقه
ski racer
مسابقه رو
tournaments
مسابقه
kyorougei
مسابقه
game
مسابقه
chace
مسابقه
event
مسابقه
competition
مسابقه
racing
مسابقه
racecourse
دور مسابقه
finishes
پایان مسابقه
shiai
مسابقه جودو
shooting ckock
ساعت مسابقه
victor
برنده مسابقه
victors
برنده مسابقه
marathon
مسابقه دوصحرایی
dogsled
مسابقه سورتمه با سگ
tournament
یک دوره مسابقه
racing course
مسافت مسابقه
racetracks
خط سیر مسابقه
racing car engine
موتور مسابقه
elapsed time
مدت مسابقه
course
پیست مسابقه
single
مسابقه یکنفره
racetrack
خط سیر مسابقه
shootoff
مسابقه اضافی
record
حد نصاب مسابقه
criterium
مسابقه جاده
to breast the tape
مسابقه دورابردن
leg
قسمتی از مسابقه
legs
قسمتی از مسابقه
time trial
مسابقه دوتمرینی
racecourses
دور مسابقه
distance
مسیر مسابقه
marathon
مسابقه دو ماراتون
shot clock
ساعت مسابقه
nightcaps
اخرین مسابقه
nightcap
اخرین مسابقه
racing car
اتومبیل مسابقه
marathons
مسابقه دو ماراتون
tournaments
یک دوره مسابقه
marathons
مسابقه دوصحرایی
racehorses
اسب مسابقه
bobsledding
مسابقه لوژسواری
distances
مسیر مسابقه
stables
اتومبیلهای مسابقه
friendlier
مسابقه دوستانه
meeting
یک دوره مسابقه
bullfighting
مسابقه گاوبازی
fencing
مسابقه شمشیربازی
retire
کناررفتن از مسابقه
friendlies
مسابقه دوستانه
friendliest
مسابقه دوستانه
tours
یک دوره مسابقه
tour
یک دوره مسابقه
slugfest
مسابقه سنگین
bobsleighs
مسابقه لوژسواری
bouts
مسابقه بوکس
bobsleigh
مسابقه لوژسواری
bout
مسابقه بوکس
stable
اتومبیلهای مسابقه
toured
یک دوره مسابقه
touring
یک دوره مسابقه
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
epee
مسابقه اپه
friendly
مسابقه دوستانه
singles
مسابقه انفرادی
barnburner
مسابقه مهیج
horse
اسب مسابقه
raced
مسابقه سرعت
invitational
مسابقه دعوتی
courses
پیست مسابقه
race
مسابقه سرعت
race horse
اسب مسابقه
formula car
اتومبیل مسابقه
racehorse
اسب مسابقه
meetings
یک دوره مسابقه
race walking
مسابقه راهپیمایی
races
مسابقه سرعت
foot race
مسابقه راهپیمایی
footrace
مسابقه دویدن
race course
میدان مسابقه
tandem
مسابقه دو نفره
retires
کناررفتن از مسابقه
play
اداره مسابقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com