English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
whitewater racing مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
Other Matches
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
strath بستر پهن مسیر رودخانه
distances مسیر مسابقه
distance مسیر مسابقه
chutes مسیر مستقیم مسابقه
chute مسیر مستقیم مسابقه
dirt track racing مسابقه در مسیر گلی و شنی
dragway مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
drag strip مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
course مسیر مسابقه دوره اموزش
training track مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
off road racing مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
green flag پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
wider تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
widest تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wide تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fielded شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fields شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
superspeedway مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
distances مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
trial مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trials مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
afflux خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
liman خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
upsetting اشفته
perturbate اشفته
upsets اشفته
upset اشفته
disturbed اشفته
frenzied اشفته
messy اشفته
chaotic اشفته
turbulent اشفته
turbulant اشفته
inquiet اشفته
flickering اشفته
tumultuary اشفته
berserk اشفته
garbled اشفته
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
frenetic اتشی اشفته
embrangle اشفته کردن
disheveled اشفته نامرتب
embroiling اشفته کردن
embroiled اشفته کردن
turbulent flow جریان اشفته
berserker اشفته ازجادررفته
higgledy piggledy اشفته ونامرتب
embroils اشفته کردن
harrows اشفته کردن
word salad اشفته گویی
roil اشفته کردن
harrow اشفته کردن
to put in a flutter اشفته کردن
disordered بی ترتیب اشفته
vexatious اشفته مضطرب
unsettled اشفته مختل
sleave وضع اشفته
embroil اشفته کردن
dishevelled اشفته نامرتب
fouled نخ ماهیگیری اشفته
foulest نخ ماهیگیری اشفته
fouls نخ ماهیگیری اشفته
foul نخ ماهیگیری اشفته
messes اشفته کردن
distempered اشفته ناخوش
mess اشفته کردن
pertub اشفته کردن
puzzling اشفته کردن
phrenetic شوریده اشفته
puzzles اشفته کردن
puzzle اشفته کردن
puzzleheaded اشفته خیال
over anxious اشفته مضطرب
fouler نخ ماهیگیری اشفته
furibund اشفته ازجادر رفته
to be in a flutter سراسیمه یا اشفته بودن
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
burbles جریانهای گردابی و اشفته درسیال
distractedly اشفته وار ازروی حیرت
whitewater قسمت اشفته موج شکسته
burble جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbling جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbled جریانهای گردابی و اشفته درسیال
pies چیز اشفته ونامرتب درهم ریختن
pie چیز اشفته ونامرتب درهم ریختن
snafu اشفته بودن درهم وبرهم کردن
flea flicker پاس اشفته برای گیج کردن حریف
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
glaciers رودخانه یخ
rever رودخانه
river clay گل رودخانه
river gravel شن رودخانه
river line خط رودخانه
glacier رودخانه یخ
river رودخانه
rivers رودخانه
fork of ... river شاخه رودخانه ...
conferva علف رودخانه
head stream سرچشمه رودخانه
headwater بالادست رودخانه
lethe اب رودخانه بزرخ
euphrates رودخانه فرات
levee کناره رودخانه
by water از راه رودخانه
alpheus رب النوع رودخانه
an open river رودخانه باز
upstream بالای رودخانه
stethe ساحل رودخانه
riverward بطرف رودخانه
riverine سواحل رودخانه
the karoon river رودخانه کارون
riverbed بستر رودخانه
river profile نیمرخ رودخانه
river mouth دهانه رودخانه
river line خط ساحل رودخانه
bight پیچ رودخانه
riparian ساحل رودخانه زی
bottom ice یخ کف دریاچه یا رودخانه
potamology مبحث رودخانه ها
ostiary دهانه رودخانه
along the river درامتداد رودخانه
river bank ساحل رودخانه
river banks ساحل رودخانه
streams رودخانه ابراهه
river bed بستر رودخانه
water system رودخانه و شعبات ان
strands لایه رودخانه
low water فروکش اب رودخانه
strand لایه رودخانه
stream رودخانه ابراهه
the river karoon رودخانه کارون
river beds بستر رودخانه
streamed رودخانه ابراهه
river trip گردش رودخانه ای
river trip مسافرت رودخانه ای
spanned پل زدن روی رودخانه
near bank ساحل نزدیک رودخانه
sluggish stream رودخانه با جریان کند
naiad حوری موجددریاچه رودخانه
niagara رودخانه و ابشار نیاگارا
ferryboat قایق عبور از رودخانه
span پل زدن روی رودخانه
keelboatman کرجی بان رودخانه
keelboat قایق پهن رودخانه
styx رودخانه عالم اسفل
riverain ساکن ساحل رودخانه
basin حوزه رودخانه ابگیر
eyot جزیره کوچک در رودخانه
riparian وابسته بکنار رودخانه
ferryboats قایق عبور از رودخانه
upstream مخالف جریان رودخانه
river basin ابگیر یا حوضه رودخانه
basin area حوزه ابریز رودخانه
upstream بالادست جریان رودخانه
bayou شاخه فرعی رودخانه
deliberate crossing عبور با فرصت از رودخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com