Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
friendlier
مسابقه دوستانه
friendlies
مسابقه دوستانه
friendliest
مسابقه دوستانه
friendly
مسابقه دوستانه
Other Matches
chatted
دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chats
دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chatting
دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chat
دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
cosh
دوستانه
fraternal
دوستانه
friendliest
دوستانه
neighbourly
دوستانه
amicably
دوستانه
amicable
دوستانه
sociable
دوستانه
blithe
دوستانه
coshed
دوستانه
coshes
دوستانه
coshing
دوستانه
matey
دوستانه
friendlier
دوستانه
friendlily
دوستانه
friendlies
دوستانه
friendly
دوستانه
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
natter
صحبت دوستانه
natters
صحبت دوستانه
out of one's shell
<idiom>
گفتگو دوستانه
hobnob
دوستانه خودمانی
admonition
سرزنش دوستانه
nattering
صحبت دوستانه
gentelmen's agreement
موافقتنامه دوستانه
hobnobbed
دوستانه خودمانی
nattered
صحبت دوستانه
take liberties
<idiom>
دوستانه رفتارکردن
concordat
توافق دوستانه
hobnobbing
دوستانه خودمانی
hobnobs
دوستانه خودمانی
humanitarian
نوع دوستانه
kite
برات دوستانه
chilly
<adj.>
غیر دوستانه
folksy
دوستانه خودمانی
unfriendly
غیر دوستانه
kites
برات دوستانه
sporting
تفریح دوستانه
accommodation acceptance
برات دوستانه
humanitarian
بشر دوستانه
admonitions
سرزنش دوستانه
amicable settlement
تسویه دوستانه
accommodation bill
سفته دوستانه
accommodation bill
برات دوستانه
warm up
<idiom>
دوستانه برخورد کردن
expostulating
سرزنش دوستانه کردن
symposiums
مجلس مذاکره دوستانه
symposium
مجلس مذاکره دوستانه
expostulates
سرزنش دوستانه کردن
hobnobs
صحبت دوستانه کردن
hobnobbing
صحبت دوستانه کردن
hobnobbed
صحبت دوستانه کردن
hobnob
صحبت دوستانه کردن
unfriendly act
عمل غیر دوستانه
expostulate
سرزنش دوستانه کردن
expostulated
سرزنش دوستانه کردن
symposia
مجلس مذاکره دوستانه
kaffeeklatsch
صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
dealing
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
green PC
رایانه زیست بوم دوستانه
to reach an amicable settlement
دستیافتن به حل و فصل دوستانه
[حقوق]
philanthropic feelings
احساسات بشر دوستانه و نوع پرستانه
to jump up at somebody
به کسی پریدن
[مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
to e. with person on a thing
کسی را دوستانه برای چیزی سرزنش کردن
bunting
پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
visit of courtesy
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
befriends
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriending
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriend
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriended
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
shells
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
event
مسابقه
events
مسابقه
agonism
مسابقه
chace
مسابقه
racing
مسابقه
contests
مسابقه
game
مسابقه
tournament
مسابقه
tournaments
مسابقه
races
مسابقه
chasing
مسابقه
chases
مسابقه
matches
مسابقه
chased
مسابقه
contest
مسابقه
setters
یک مسابقه
race
مسابقه
contested
مسابقه
contesting
مسابقه
setter
یک مسابقه
raced
مسابقه
chase
مسابقه
kyorougei
مسابقه
match
مسابقه
tourney
مسابقه
competition
مسابقه
contests
مسابقه ها
meet
مسابقه
competitions
مسابقه
meets
مسابقه
ball game
مسابقه
ball games
مسابقه
ski racer
مسابقه رو
competition
مسابقه
contest
مسابقه
competitions
مسابقه ها
criterium
مسابقه جاده
to scamper
مسابقه دادن
scurrying
مسابقه کوتاه
race course
میدان مسابقه
racing course
مسافت مسابقه
scurry
مسابقه کوتاه
scurries
مسابقه کوتاه
scurried
مسابقه کوتاه
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
dogsled
مسابقه سورتمه با سگ
matches
مسابقه کبریت
arms race
مسابقه تسلیحاتی
epee
مسابقه اپه
tracked
مسابقه دویدن
enduro
مسابقه استقامت
compete
مسابقه دادن
competed
مسابقه دادن
competes
مسابقه دادن
To win the match(race,contest).
مسابقه رابردن
A hurdle race .
مسابقه دو با مانع
figure skating
مسابقه اسکیت
endurance race
مسابقه استقامت
elapsed time
مدت مسابقه
Test matches
مسابقه ازمایشی
Test match
مسابقه ازمایشی
tracks
مسابقه دویدن
tour
یک دوره مسابقه
singles
مسابقه انفرادی
invitations
مسابقه دعوتی
invitation
مسابقه دعوتی
agonistics
علم مسابقه
air racing
مسابقه هواپیمابری
airplane racing
مسابقه هواپیمابری
all play all
مسابقه دورهای
races
مسابقه سرعت
series
یک دوره مسابقه
racing
مسابقه دهنده
fencing
مسابقه شمشیربازی
fours
مسابقه دوبل
toured
یک دوره مسابقه
touring
یک دوره مسابقه
bobsleighs
مسابقه لوژسواری
bobsleigh
مسابقه لوژسواری
bobsledding
مسابقه لوژسواری
tours
یک دوره مسابقه
meetings
یک دوره مسابقه
meeting
یک دوره مسابقه
bullfighting
مسابقه گاوبازی
raced
مسابقه سرعت
bullriding
مسابقه گاوسواری
racer
مسابقه گذار
racers
مسابقه گذار
legs
قسمتی از مسابقه
leg
قسمتی از مسابقه
single
مسابقه یکنفره
finishes
پایان مسابقه
finish
پایان مسابقه
plays
اداره مسابقه
bonspiel
مسابقه رسمی
an entrant for arace
دواطلب مسابقه
stable
اتومبیلهای مسابقه
race
مسابقه سرعت
stables
اتومبیلهای مسابقه
barnburner
مسابقه مهیج
play
اداره مسابقه
playing
اداره مسابقه
come off
پایان مسابقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com